روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: "مطرح شدن نام محمد حسين مقيمي براي استانداري خوزستان انعكاس خوبي در بين نيروهاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي خوزستان داشته است. وي در زمان رياست جمهوري آيتالله هاشمي رفسنجاني قائم مقامي معاون اجرايي رئيس جمهوري و پس از آن استانداري خوزستان و مدتي نيز سرپرستي شهرداري تهران و نمايندگي مجلس هشتم را در كارنامه خود دارد. مقيمي فردي با گرايشات اعتدالي است و از قدرت تعامل با همه شخصيتها و جريانات سياسي معتقد به نظام برخوردار است. بسياري از خبرگزاريها و ناظران سياسي در خوزستان وي را به عنوان گزينه نهايي براي استانداري خوزستان مطرح ميكنند"
علیرغم هشدار دلسوزان و برخی رسانه ها به جریانات و گروه های سیاسی-اجتماعی خوزستان جهت همگرایی و توافق بر چند گزینه نهایی بومی جهت منصب استانداری استان خوزستان، متاسفانه در پی غفلت از این هشدارها و پیشنهاد لیست های متنوع مشتمل بر بیش از 50 نفر به وزارت کشور، ظاهرا حساسیت وزارت کشور را در تعین استاندار خوزستان در پی داشته است و حالا هم زمزمه های انتصاب استاندار غیربومی اما :
کاش وزارت کشور در انتصاب استاندار خوزستان کمی و فقط کمی به رای و نظر مردم استان توجه نماید مردمی که علیرغم وجود منابع خدادادی نفت و گاز آب و غیره، چند دهه است از مدیریت های غیربومی استان، ضربات جبران ناپذیری خورده اند. با نگاهی به وضعیت توسعه منطقه اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و همچنین امنیت، خروجی خسارت بار حاکمیت غیر بومی احساس می شود. اهواز مرکز استانی که فقط اصطلاح کلانشهر را یدک می کشد و دریغ از هویت شهری حتی در سطح متوسط. کاش وزیر محترم کشور برای یکبار از شهرهای نفت خیز استان عبور کنند، به روستاهای حاشیه کارون و کرخه نیم نگاهی داشته باشند تا نتایج مدیریت ده ها ساله غیربومی استان را ملاحظه فرمایند. مسئولین محترمی که متولی انتخاب و پیشنهاد استاندار به هیئت دولت هستید اگر میان مردم خوزستان بیایید به راحتی، خسته و ناراحت بودن افکار عمومی را از استاندار و مدیران ارشد غیربومی، لمس می کنید. جناب وزیز محترم کشور می توانند قدم رنجه فرمایند سری به استان بزنند( البته قبل از انتصاب استاندار)، اینگونه خواهند توانست از گرایشات و نظر مردم و گروه ها و جریانات اجتماعی استان آگاه شوند. مردم خوزستان تا کی باید استاندار غیربومی به آنها تحمیل گردد در حالی که می بینند استان های همجوار ما مانند اصفهان، طعم این موهبت دولتی را( استاندار بومی) می چشند. چرا کسانی که سالهاست رنج بودن در گرد و غبار و محرومیت امکانات و اقلیم آزاردهنده را نکشیده اند اکنون باید یکباره با بالاترین منصب دولتی در استان حضور یابند؟! مگر در جامعه نخبگان خوزستان قحط الرجال است که از نماینده و مناصب اداری فلات مرکزی به استان تشریف فرما شوند!؟برای وزارت کشور دشوار نخواهد بود از میان افراد شاخص و با سابقه اجرایی و نماینگی مجلس که فراوانی بیشتری در لیست های پیشنهادی گروه ها و احزاب دارند بر اساس نزدیکی به معیارهای دولت اعتدال به گزینه ای بومی و شایسته دست یافته و به دولت معرفی نماید.
و کاش آقای مقیمی و یا هر گزینه غیربومی برای استان خوزستان کارنامه و نتایج برنامه های قبلی خود را در طی استانداری خوزستان به معرض داوری مردم خوزستان قرار دهد و بگویند بعد از آن در این سال های دوری از خوزستان، آیا تعلق خاطری به این استان داشته اند! آن خبرنگار محترم روزنامه جمهوری اسلامی از کدام اسقبال و انعکاس خوب خبر داده اند، کاش یک نمونه را نام می بردند، نام آقای مقیمی در کدام لیست گروه ها و جریانات بومی و دلسوز استان برای استانداری آمده است؟ چه دلیلی وجود دارد که مردم خوزستان از استاندار غیربومی استقبال کنند؟!
آقای وزیر محترم کشور، لطفا برای یکبار هم شده به نخبگان خوزستانی که در دوران دفاع مقدس و بعد از آن از دیارشان دل نکنده و دلسوزانه در میان مردم استان حضور داشته اند اعتماد کنید و دنیا و آخرت خود را با دعای مردم رنج کشیده خوزستان تضمین کنید.
به اطلاع می رساند نگارنده در شایستگی و تعهد افراد داوری نمی نماید و موضوع فقط دلسوزی بیشتر یک استاندار بومی در مقایسه با غیربومی در شرایط مساوی از لحاظ توانایی و شایستگی می باشد و این مسئله ناقض حرمت و توانایی افراد نمی باشد.
* کارشناس ارشد ژئوپلیتیک، فعال سیاسی و عضو ارشد انجمن مهندسان صنعت آب خوزستان