غلام خلیفه، مربی و مدرس رسمی AFC، با انتقاد از ساختار آکادمی صنعت نفت آبادان، آن را از فلسفه واقعی آکادمی فوتبال در کشور دور توصیف کرد.

غلام خلیفه، مربی و مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا، در گفتوگو با خبرنگار فارس در آبادان به نقد ساختار مدیریتی و فنی باشگاه صنعت نفت آبادان پرداخت و گفت: فلسفه آکادمی فوتبال در کشور بهدرستی درک نشده و بسیاری از تصمیمها بدون پشتوانه علمی و واقعبینی اتخاذ میشود.
فلسفه واقعی آکادمی؛ مرکز پژوهش و استعدادپروری
خلیفه اظهار کرد: ابتدا باید بدانیم آکادمی چیست؛ این نهاد، مرکز علمی و پژوهشی برای برنامهریزی و استعدادپروری در همه سطوح است. اما آیا در کشور، استان و شهری که در آن زندگی میکنیم، به این تعریف توجهی میشود؟ آیا امکانات لازم برای اجرای تفکرات آکادمیک وجود دارد؟وی افزود: در هر آکادمی ورزشی باید سه برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت وجود داشته باشد. نباید انتظار داشت در کوتاهمدت به نتیجه رسید، بلکه تغییرات جزئی باید بر پایه شایستهسالاری انجام شود، نه سفارش افراد و رانتخواری؛ پدیدهای که سالهاست در ورزش ما ریشه دوانده است
برنامههای غیرواقعبینانه و تضاد در ساختار مالی
مدرس رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا با اشاره به دوره حضور مجید جلالی بهعنوان استراتژیست آکادمی صنعت نفت گفت: در آن زمان، برنامههایی عنوان شد که با ظرفیت و امکانات موجود هیچ تناسبی نداشت. رئیس آکادمی نمیتواند با قرارداد ۲۴ میلیاردی برای مربیانی تصمیمگیری کند که دریافتیشان تنها ۴۰ میلیون تومان است. این یعنی سری فربه و تنی نحیف؛ چنین بدنی به حرکت درنمیآید.
امکانات محدود اما خروجی پربار در گذشته
خلیفه خاطرنشان کرد: در سالهای گذشته، صنعت نفت هرگز امکانات باشگاههای متمولی چون فولاد خوزستان، سپاهان و ذوبآهن را نداشت، اما با همان امکانات محدود و سنتی، بازیکنان زیادی تربیت و به تیم بزرگسالان معرفی کرد. متأسفانه در فصل جاری بدون پشتوانه مالی و زیرساختی، چارت بزرگی شامل بیش از ۱۰۰ نفر مربی، سرپرست، پزشکیار و تدارکات تشکیل شده، اما خروجی فنی تیمهای پایه نشان میدهد که هیچ تناسبی میان ساختار و نتایج وجود ندارد.
شایستهسالاری فراموششده در آکادمی
وی افزود: در فصل گذشته، تیمهای امید و جوانان با بازیکنان مشترک در مسابقات شرکت کردند و با وجود کمبودها، تیم امید تنها به دلیل اتفاقات بیرون از زمین از قهرمانی بازماند. حالا همان مربیان با دانش فنی خود، بازیکنان قابلاتکایی به تیم بزرگسالان دادند. آیا این دستاورد نیاز به این همه هزینه و جنجال داشت؟
برنامهریزیهای روی کاغذ و بیتناسب با واقعیت
خلیفه گفت: چارتی که امروز در آکادمی صنعت نفت ترسیم شده، حتی در فدراسیون فوتبال هم قابلیت اجرا ندارد. ما میتوانیم دو هزار صفحه برنامه بنویسیم، اما آیا امکانات اجرای آن را داریم؟ وقتی مدیران بالادستی نتوانند منابع لازم را فراهم کنند، برنامهنویسی بلندپروازانه فقط شعار است.
مدیریتهای کوتاهعمر و تعهدات بلندمدت
وی با اشاره به اظهارات مدیرعامل برکنارشده باشگاه گفت: ایشان گفته بود میخواهد برای هفت سال برنامهریزی کند، اما هیچ مدیری در این باشگاه راه مدیر پیشین را ادامه نداده است. پس ایجاد این حجم از تعهد مالی بدون پشتوانه چه توجیهی دارد؟
از زمین اجارهای تا پرواز چارتر
خلیفه با یادآوری وضعیت مالی باشگاه در سالهای گذشته بیان کرد: در زمان اسکوچیچ، باشگاه برای جبران هزینهها حتی از اجارهدادن زمینهای نفتی و ایجاد پارکینگ خودرو درآمدزایی میکرد. اما امروز با وجود پروازهای چارتر، هتلهای لوکس و قراردادهای میلیاردی، نتایج فاجعهباری در زمین رقم خورده است.
مدیران هزینهمحور، نه درآمدزا
وی تصریح کرد: در صنعت نفت هیچ مدیری مکلف به درآمدزایی نبوده است. همه فقط هزینه کردهاند و آنهم در مسیر نادرست. در جذب مربی و بازیکن نیز تصمیمهای اشتباه متوالی گرفته شده و اعتراض عمومی همواره وجود داشته است.
سؤالهای بیپاسخ درباره جذب بازیکنان و مصدومان متعدد
خلیفه گفت: باشگاه باید توضیح دهد بازیکنانی که در ابتدای فصل جذب شدند بر چه اساسی انتخاب شدند که اکنون سیروس پورموسوی با کمبود بازیکن مواجه است. مربی بدنسازی که در اردوهای پیشفصل وظیفه آمادهسازی تیم را داشت، چگونه انتخاب شد که حالا در پایان هفته دهم، چندین بازیکن مصدوم داریم و سایرین از دقیقه ۷۰ توان ادامه ندارند؟ آیا این همان آمادهسازی حرفهای بود؟
بازیکنسازی بدون نتیجهگیری معنا ندارد
وی در ادامه گفت: اگر هدف از آکادمی بازیکنسازی است، نباید از نتیجهگیری غافل شد. بازیکن باید روحیه پیروزی را در تیمهای پایه بیاموزد. اگر تا ۱۹ سالگی فقط آموزش ببیند، در رده بزرگسالان بازیکن برندهای نخواهد شد. او شاید در حرکات فردی خوب باشد، اما در سیستم تیمی کارآیی لازم را ندارد.جذب بازیکنان از تیمهای قعرنشین پایهخلیفه با انتقاد از نحوه معرفی بازیکنان به تیم بزرگسالان گفت: این روزها عنوان میشود چند بازیکن از تیمهای پایه به تیم اصلی اضافه شدهاند، اما واقعیت این است که این بازیکنان از تیمهایی آمدهاند که در جدول پایه قعرنشین هستند. این جذبها نه حاصل برنامهریزی آکادمی بلکه ناشی از کمبود بازیکن در تیم بزرگسالان است
الگوهای اروپایی در شهری بدون زمین چمن
این مدرس فوتبال افزود: میگویند از باشگاههایی مثل بارسلونا، آژاکس و بایرنمونیخ الگو گرفتهاند، در حالیکه آبادان حتی در داشتن زمین چمن دچار فقر است! مدرسه فوتبال باشگاه سه ماه تعطیل بوده؛ اتفاقی بیسابقه که برای بازیکنان زیر ۱۳ سال میتواند به معنای پایان فوتبالشان باشد.
پول فراوان، نتیجه ضعیفتر
او یادآور شد: در زمان منصوریان و کیشمس، صنعت نفت ۱۷ هفته بدون پول اداره شد اما در نهایت در رده دهم لیگ برتر قرار گرفت. حالا با وجود منابع مالی فراوان و تعهدات میلیاردی، نتایج تیمهای پایه و بزرگسالان از همیشه ضعیفتر است.
لزوم پاسخگویی مدیران برکنار شده
خلیفه تأکید کرد: کسی باید مسئولیت این وضعیت را بپذیرد. مدیرعامل و سرمربی برکنار شده باید در برابر مردم پاسخگو باشند و اذعان کنند که سطحشان برای باشگاه صنعت نفت کافی نبوده است.
حمایتهای بیسابقه، نتایج بیسابقه ضعیف
وی افزود: امکاناتی نظیر استادیوم اختصاصی، سالن بدنسازی، استخر، زمین تمرین، پرواز چارتر و اقامت در بهترین هتلها برای این باشگاه فراهم شده، اما در مقابل نتایج تیم، فاجعهبار است. اشتباه در انتخاب کادر فنی و ساختار آکادمی عامل اصلی این وضعیت است.
تبعیض در دستمزدها و بیتوجهی به مربیان بومی
مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا گفت: چطور ممکن است مربی تیم امید که وظیفه بازیکنسازی دارد، تنها ۵۰ میلیون تومان بگیرد، اما کمکمربی تیم بزرگسالان بدون تجربه، قراردادی ۷ میلیاردی داشته باشد؟ آیا این عدالت است؟وی افزود: مدیر آکادمی که از قرارداد میلیاردی خود درصد میگیرد، چطور میتواند از مربی ۴۰ میلیونی انتظار بازیکنسازی داشته باشد؟ هیئتمدیره باید در این رویکرد اشتباه بازنگری کند.
درخواست برای ورود وزارت نفت به ماجرا
خلیفه در پایان گفت: امیدوارم مدیران وزارت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی هرچه سریعتر به مسائل باشگاه صنعت نفت ورود کنند و به این ناترازیها پایان دهند. آبادان ۱۸۰ مربی و چهار مدرس رسمی AFC دارد؛ اگر حقی هست، باید برای مربیان بومی این منطقه محقق شود، نه برای افرادی که شناختی از ریشه و ظرفیت فوتبال آبادان ندارند.
مربیان بومی سالها با امکانات اندک، استعدادهای بزرگ پرورش دادهاند، اما نگاه غلط مدیریتی باعث شده "مرغ همسایه غاز" به نظر برسد. اگر به اهل فن اعتماد شود، فوتبال آبادان دوباره به جایگاه واقعی خود بازمیگردد.»