جوان اهوازيم من ، روزگارم بد نيست ، دريغ از ياد و توجهي اما،چه تواني دارم خدا مي داند و بس ، دوست داشتم به جاي گفتارهاي پراكنده و سعي در اثبات توان بالاي جوانان اين استان بيشتر دل نوشته هاي آنان را كه حاكي از شور و شوق اين قشر عزيز و دوست داشتني و آينده سازان اين منطقه است را بازگو كنم تا شايد اندكي از توان، همت و خواسته هاي آنان به رخ كشيده شود ولي افسوس كه مجالي نيست، شايد هم گوش شنوايي و يا حوصله خواندن نباشد.از عنوان مطلب روشن است كه چرا در امور فرهنگي و اجتماعي از توان جوانان آنطور كه بايد و شايد استفاده نمي شود و اگر هم جواناني در حال كار و تلاشي در جهت امور فرهنگي، اجتماعي، زيست محيطي و هزاران فعاليت اجتماعي ديگر هستند چرا بنحو مطلوب و شايسته اي از آنان حمايت نمي گردد،دستگاههاي مختلف مرتب آمار و عملكرد ارائه مي دهند كه چنين و چنان كرده ايم ولي چرا جوانان چنين احساسي ندارند و درد دل زيادي درون آنها نهفته است،اگر كسي پاي صحبت آنان بنشيند و گوش دهد و بر اساس افكار قاطبه آنان به قضاوت برود حتماً پي به حقايق زيادي خواهد برد زيرا اين جوانان نه ابزاري مانند روزنامه و مجله و رسانه و روابط عمومي در اختيار دارند و نه مرجع و محلي براي تجمع و گفتن آراء و نظرات و انتقادات خود. فكر كنيد جواني هستم كه تازه از محيط دانشگاهي فازغ شده ام و شايد تا سالهاي سال بيكار مانده و سربار خانواده باشم و چندين ماه هم گذشته و از رويت در و ديوار خانه و صفحات روزنامه و رسانه ها تصويري و ديگر كارهاي روزمره به ستوح آمده ام،مي خواهم در خصوص مسائل اجتماعي و شايد هم چون قلم شيوايي دارم يا دوستدار و متخصص رشته هاي فني و ... فعال باشم از كجا بايد شروع كنم و به كدامين نهاد مراجعه داشته باشم؟با كدامين سازمان مردم نهاد و يا انجمن در محلات و كانون ها و فرهنگسراها و غيره ارتباط برقرار كنم؟ابزار ارتباطي من با ديگر جوانان چيست؟ارسال پيامك،تلفن و يا شبكه هاي اجتماعي؟اگر چنين ساختارهايي در شهر اهواز داريم چرا اكثر جوانان بي اطلاع هستند و نمي توانند براحتي دست رسي داشته باشند و اگر هزينه اي شده و محل و مامني هست چرا اطلاع رساني مطلوبي انجام نمي گيرد تا منابع هدر نروند، بطور مثال مي خواهم در خصوص حفاظت و صيانت از رود خانه شهرم كارون و تلفات زيست محيطي آن و ماهيان برق گرفته ي همه روزه آن اعتراض كنم،هوار بكشم و مقصرين آن را زير سوال ببرم ؟آيا مي شود يا خير؟كسي تاب و توان آن را دارد كه حرفهاي ما را بشنود و يا حتي از ما دستگيري و حمايت نمايد تا صدايمان را به گوش تمامي مردم ايران برسانيم مانند مردم اصفهان و آذربايجان در خصوص مسايل آبي استان خود؟مگر جوانان خوزستاني كه در حركتي شايسته ماه گذشته با افكار و ظواهر گوناگون اقدام به پاكسازي بخش هايي از ساحل كارون نمودند چقدر از طرف مسئولين، مديران اين شهر مورد تشويق و ترغيب قرار گرفتند تا الگويي جهت ديگر عزيزان باشد و شايد بعنوان امري فرهنگ ساز مورد توجه اقشار گوناگون قرار گيرد.يا وقتي جواناني براي حمايت از بيماران سرطاني اقدام به تهيه و فروش غذا مي نمايند و عوايد آن را صرف اين مهم مي نمايند كدامين ارگان كمك و بزرگ نمايي داشته است؟يا در اقدام هايي نمادين و خير خوهانه به بيماران،خانه سالمندان سركشي نموده و برنامه هاي متنوع و جذاب گذاشتند چه كساني كمك و ياري نمودند؟البته كه اينها اقدامات فرهنگي و اجتماعي بزرگي است كه در پي آن محيط مهر و محبت ما بين جوانان برقرار،روحيه جامعه تلطيف و شهري زنده و سرحال و پر از شور و نشاط بدنبال خواهيم داشت و صدها بركت و رحمت ديگر كه بدليل جواناني و پاكي و صداقت آنان بروز مي يابند.
در شهرم اهواز صدها جوان خلاق و با استعداد در حوزه هاي شعر،نثر و ترانه و ... فعاليت دارند زيباترين آثار را خلق كرده اند ولي با محدوديتهاي زيادي روبرو هستند و توان عرضه كارهاي خود را ندارند و ناشناخته و مهجور مانده اند،چه كسي يا ارگاني از اينها حمايت خواهد كرد چرا در استان هاي ديگر جوانان خود را ياري مي نمايند بهاء مي دهند، جهت شركت در نشست ها و اجلاس ها كشوري اعزم مي نمايند ، مي روند ، افتخار مي آفرينند و معروف مي شوند و براي استان خود مايه عزت و سربلندي مي شوند ،نمي گويم در استان ما نيست و نداريم و نمي شود بلكه در برابر اين همه استعداد و توان كم كاري و كم لطفي شده است،در استان ما با اينكه كارهاي قوي تري موجود است ولي موفقيت هاي كشوري كمتر بوده و اين جايگاه خالي مانده است.در باب حفاظت محيط زيست صدها جوان آماده همكاري هاي دوستانه و خالي هر گونه چشمداشت مادي با نهادها و ارگانهاي مختلف هستند،در حوزه منابع طبيعي در حوزه ميراث فرهنگي ، صنعت ، كشاورزي و...... خيلي چيزهاي ديگر.دوستان عزيز حتما مي دانيد در كشور همه روزه صدها اختراع و اكتشاف و نورآوري توسط جوانان در حال انجام است چرا سهم استان خوزستان كم است؟آيا كمبود استعداد داريم خير اصلاً اينطور نيست؟حتما كمبود بهاء دادن و رسيدگي و توجه داريم و خللي داريم كه اينچنين است ،چرا اكثر جوانان خوزستان دوست دارند ترك شهر و استان نمايند و براي رسيدن به آرمانشهرهاي ديگر قيد تمامي خاطرات و دلبستگي ها نمايند و بروند؟چرا آسيب شناسي نمي گردد.سخناني كه ايراد شده و صدها مورد ديگر در دسترس است در آمده از نهاد توده هاي جوانان اين استان است كه نگارنده بطور گزيده و مختصر به گونه هايي اشاره كرد و بيشترش مانده است لذا پيشنهاد مي گردد همگي نهاد هاي مرتبط با امور جوانان با برگزاري فراخوان يا تشكيل سميناري نياز ها و خواسته هاي جوانان را بشوند و دسته بندي نمايند و اگر چيزي در توان دارند عرضه و همكاري نمايند و البته اين قشر كم توقع است و پر توان و حتما قدر زحمات و تلاشهاي مسئولين را خواهند دانست و براي شهر و استان و كشور خود خبران خواهند نمود.و در نهايت توصيه هايي نهادهايي در استان خوزستان مي شود كه با امور جوانان ارتباط مستقيم دارند و دسته بندي موارد قيد شده با توجه ارتباط نگارنده با جوانان گوناگون و دسته بندي نظرات آنان مي باشد كه اميدمفيد واقع گردد:
1- همكاري و مساعدت جوانان جهت راه اندازي انواع سازمان هاي مردم نهاد با موضوعات مختلف فرهنگي و اجتماعي كه قانون گذار تعريف كرده و ساده سازي فرآيندي تشكيل، فعاليت بطور عملي و عملياتي . زيرا هم اكنون سازمانهاي زيادي تشكيل كه غير فعال هستند و يا با جوانان ارتباطي ندارند.
2- فعال شدن صدا و سيماي مركز خوزستان جهت برگزاري نشست هاي هم انديشي و كارشناسي در حوزه جوانان و ايجاد برنامه هاي متنوع جمعي و گروهي و كارهاي نوآورانه.
3- فعاليت بيشتر معاونت هاي فرهنگي و اجتماهي شهرداري ها در امور جوانان و بكار گيري توان آنان در توليد و ايجاد برنامه هاي جذاب و متنوع شهري و سازماندهي آنها براي داشتن شهري پر از شور و اميد.
4- فعاليت بيشتر سازمان ورزش و جوانان در محلات مختلف بطور گسترده و با برنامه هاي متنوع و شاد و فعال نمودن هر چه بيشتر ورزش محلات.
5- ايجاد خانه هاي جوان در محلات مختلف و مكان هاي عمومي براي جذب و هم انديشي جوانان توسط فرهنگ و ارشاد اسلامي تا فعاليت هاي گوناگوني در آنان برقرار گردد.
6- استفاده بيشتر از نهاد كتابخانه ها در امور فرهنگي و اجتماعي جوانان براي برگزاري دوره ها، نشت ها و كلاس ها و برنامه متنوع كه توسط خود جونان هدايت و برنامه ريزي شوند.
7- استفاده بيشتر از ظرفيت مساجد براي برگزاري انواع دوره ها و فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي و سعي و تلاش براي جذب اقشار گوناگون جوانان به مساجد كه بايد در اين خصوص كار زيادي انجام گيرد.
8- فعاليت بيشتر سازمان بسيج براي ارتباط با اقشار جوان با داشتن برنامه هاي متنوع بر اساس نياز سنجي هاي فرهنگي و اجتماعي از طيف ها و گروههاي مختلف با داشتن روحيه و برنامه جذب حداكثري جوانان.
9- همكاري و مساعدت سازمان تبليغات اسلامي ،شوراي هماهنگي و ديگر نهادهاي مرتبط با هيئت مذهبي كه اكثر جوانان حضوري فعال دارند و مي توان كارهاي بزرگ فرهنگي و اجتماعي را ساماندهي نمود.
10- همكاري و همفكري و ايجاد رويه اجرايي ثابت و برنامه ريزي شده توسط آموزش و پروش و دانشگاهها در استان براي انجام برنامه هاي تكميلي و عملياتي بطور يكپارچه با تعامل و همفكري، زيرا تار و پود امور فرهنگي و اجتماعي و آموزشي در هم تنيده اند.