تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۶
کد خبر: ۵۶۱۷۶
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

ای کاش کارون ما خشک می شد!

محمد مستوفی
ساعت 10 شب بود،تلفن من به صدا در آمد، مدیر یکی از پایگاه های خبری خبر از حادثه تلخی دگر در دریاچه سد کارون 3 داد ، دستهایم به لرزه افتاد و دست به سوی آسمان بردم و از خداوند برای خشک شدن کارون در منطقه ی ما دعا کردم.

به کدامین گناه ، به گناه واگذاری زمین های زراعی شان به آب نیرو ،به گناه همکاری در این امر و پروژه بزرگ سدسازی، به گناه 10 سال سکوت در مقابل وعده های پوچ مسئولین؟ و به کدامین گناه از نعمتی که برایمان آوردند اینگونه جان خود را از دست می دهیم....

سخنان دکتر محسن رضایی و دکتر درویش پور نماینده شهرم در حادثه چند ماه پیش این دریاچه مرا بی تاب می کند...

دکتر رضایی اظهار کرده بود: در شهرستانی همچون ایذه سدی احداث میشود و مردم را محاصره میکند،برنامه ساخت جاده ای ساحلی برای مردم در نظر گرفته میشود،اما بعد از گذشت 10 سال هنوز این جاده ساخته نشده است که امروزه ما با چنین اتفاقاتی روبه رو می شویم،چندین نفر پیشتر در این دریاچه جان خود را از دست دادن و این روزها شاهدیم که 12 نفر از عزیزانمان دوباره در این دریاچه از بین می روند. موقعی میگوییم اقتصاد باید مردمی باشد یعنی مردم در آن سهیم باشند به این گونه که سد احداث شده است و در حال تولید سرمایه است ،اما برای مردم آن منطقه از این سرمایه چیزی در نظر گرفته نشده است.

دکتر درویش پور اظهار کرده  کرد بود:   وزارت نیرو در منطقه سد کارون ۳ را ایجاد کرد و با این کار مزارع، منازل، راه‌ها و حتی خاطرات مردم را دفن کرد و پس از آبگیری سد از منطقه رفتند. پول چند برابر ساخت جاده و پل در اینجا هزینه شده؛ به این صورت که می‌گویند کرایه همین یدک کش (بارج) سالی پنج میلیارد تومان است. اینکه این کرایه را چه کسی می‌دهد و چه کسی می‌گیرد، جای بحث است. شاید یکی از دلایلی که جاده را نساخته‌اند، سودی باشد که از این بارج به افراد خاصی می‌رسد. در این ده سال، پنجاه میلیارد هزینه این بارج شده است. مگر هزینه ساخت جاده چقدر است که آقایان حاضر نبوده‌اند آن را بسازند؟!

 
دوباره دریاچه سد كارون 3 خبر ساز شد. پس از واژگونی و سقوط ميني‌بوس و كشته شدن 12 نفر در درياچه سد كارون كه در مرداد ماه امسال رخ داد، اين‌بار نوبت وانت نيسان ایوب حسینی بود تا درون درياچه بيفتد و راننده‌اش را با خود به اعماق آب ببرد. شنبه شب حوالي ساعت 19 و 40 دقيقه شب حاضران در گدار امامزاده شهپير در بخش دهدز از توابع شهرستان ایذه، وانتی را ديدند كه راننده‌اش به دليل سنگيني بار نتوانست خودروي خود را بر ساحل شني كنترل كند و وقت قرار گرفتن بر بارج، به درون درياچه سقوط كرد.

ایوبمان را هم از دست دادیم ،اینگونه تلخ در کارونی که جز عذاب و وحشت هیچگونه منفعتی برای ما ندارد،آب و هوایمان را از آن معتدلی به آب و هوایی شرجی و بد تبدیل کردید، جاده ها ، پل ها ، زمین ها و جنگلهایمان را به زیر آب بردید به امید ذخیره آب در پشت این سد برای رونق کشاورزی و تبدیل آن از روش سنتی به کشاورزی مدرن و مکانیزه و ده ها و شاید صدها وعده ی دیگر....

نه که هیچ کدام از وعده ها اتفاق نیفتاد،بلکه بی تدبیری جان یک نفر دیگر را به قربانیان گذشته افزود و این پایان نیست...

این در حالیست که وزیر نیرو علت و مقصر این حادثه را ایوب خواند.

مسئولین ،تا کی اینچنین جفا در حق مردم مظلوم این منطقه؟

مگر فریادهای رسا و بلند دکتر رضایی،امام جمعه و نماینده شهرمان را نشنید؟

مگر نماینده رهبری در ایذه در تریبون نماز جمعه فریاد نزدند که «اسرائیل هم اینگونه غزه را در محاصره قرار نداده بود که برخی مسئولین وزارت نیرو و استانداری خوزستان و بخصوص مسئولین شرکت دولتی آب و نیرو، مردم دنباله رود و سادات برحق حسینی را در محاصره قرار دادند و هر از چند گاهی باید شاهد مرگ این عزیزان باشیم. اگر اجازه می دادند، امروز کفن پوش به صحنه می آمدم تا مسئولان در اهواز و تهران بدانند که بر مردم ایذه و دهدز چه می گذرد و دچار چه فلاکت های هستند».

حال زمان آن است با این بی تدبیری مسئولین ذیربط دست به سوی آسمان ببریم و از خداوند برای خشک شدن کارون در این منطقه دعا کنیم که شاید باری از مشکلاتمان کم شود وبس...

این در حالیست که مسئولین امر هم هر ساله قول حل شدن این مشکلات را در آینده می دهند،اما سخنان شیرین تا به کی؟و بی عمل ماندن تا به کی؟

یاد این جمله هرتسن می افتم که به انقلابیون می گفت و من امروز به مسئولین می گویم: مرا حوالت به خوشبختی نسل های آینده ندهید،من هم فرصت محدودی برای زیستن دارم،من هم سهم خودم را از شادیهای زندگی می خواهم.
:
:
:
آخرین اخبار