استان خوزستان با وجود برخورداری از منابع آبی عظیم و رودخانههای پرآوازهای چون کارون، کرخه و دز، امروز در کانون یکی از پیچیدهترین بحرانهای آبی کشور قرار گرفته است. این استان که روزگاری بهعنوان شریان حیاتی کشاورزی و صنعت ایران شناخته میشد، اکنون با چالشهایی مواجه است که افزون بر تهدید زیستپذیری، نمادی از ناکارآمدی مدیریت منابع آب در سطح ملی شده است.
مطابق گزارشهای بینالمللی، ایران در زمره کشورهای با تنش آبی بسیار بالا قرار دارد و خوزستان با وجود منابع سطحی قابلتوجه از پیامدهای این بحران در امان نمانده است. کاهش شدید بارندگی، افت محسوس دبی رودخانهها، خشک شدن تالابها، فرونشست زمین و تنشهای اجتماعی ناشی از کمآبی، تنها بخشی از واقعیت تلخ امروز خوزستان است.
در کنار عوامل طبیعی مانند خشکسالی و تغییرات اقلیمی، مجموعهای از سیاستگذاریهای ناهماهنگ، سدسازیهای گسترده بدون ملاحظات زیستمحیطی، انتقال آب بینحوضهای و بهرهبرداری بیرویه از منابع زیرزمینی، وضعیت را بحرانیتر کردهاند.
در گفتوگو "با ذبیح الله خانی تملیه، دانش آموخته دکترای مهندسی منابع آب و پژوهشگر مهندسی منابع آب، سازمان تحقیقات کشاورزی، منابع طبیعی و آبخیزداری " تلاش خواهیم کرد ضمن تمرکز بر وضعیت خوزستان، ابعاد بحران آب در این استان را واکاوی کنیم.
تسنیم: دکتر خانی، با توجه به شرایط اقلیمی کشور، خشکسالیهای اخیر چه پیامدهایی برای استان خوزستان داشتهاند؟
خانی تمیله: تداوم خشکسالیهای پیدرپی در مناطق مختلف ایران و تشدید پدیده تغییر اقلیم، زنگ خطری جدی برای سیاستگذاران حوزه حکمرانی آب، متولیان، صاحبنظران و آحاد ملت ایران محسوب میشود.
استان خوزستان نیز بهعنوان یکی از قطبهای آبی و کشاورزی کشور، از این بحران مستثنی نیست و نخواهد بود.در چنین شرایطی، سیاستگذاری کلان در حوزه منابع آبی، سرمایهگذاری در مدیریت تقاضا و اصلاح الگوی مصرف، از ضرورتهای اولیه بهشمار میآید؛ چرا که بحران آب در آیندهای نزدیک، کشور را با چالشهای جدی در زمینه آسیبهای اجتماعی و تنشهای اجتماعی مواجه خواهد ساخت.
خشکسالی از منظر عمومی، به کاهش بارندگی در یک بازه زمانی گسترده اطلاق میشود که بسته به اقلیم منطقه، ممکن است در طول هفته، ماه، سال یا حتی چند سال رخ دهد. اما در تعریف علمی، شدت و مدت خشکسالی با استفاده از شاخصهای تخصصی ارزیابی میشود. این پدیده تحت تأثیر عواملی مانند شرایط جوی، رطوبت هوا و خاک، و سایر مؤلفههای اقلیمی قرار دارد. شاخصهایی که بتوانند این عوامل را بهصورت جامع در نظر بگیرند، از اعتبار علمی بیشتری برخوردارند.
منشأ آبهای سطحی و زیرسطحی، ریزشهای جوی است. در خوزستان، این ریزشها عمدتاً بهصورت بارندگی و در استانهای بالادست مانند لرستان، چهارمحالوبختیاری، کردستان و کرمانشاه، بهصورت برف و باران اتفاق میافتد.بر اساس گزارشهای موجود، در بازهای 30 ساله و در مقایسه با سالهای 1403 و 1404، میزان ریزشهای جوی در خوزستان نسبت به میانگین بلندمدت حدود 50 درصد کاهش یافته است.
برخی منابع از کاهش 63 درصدی نیز سخن گفتهاند، اما میانگین 50 درصد قابل استنادتر است. این افت بارندگی، ذخایر مخازن آبی استان را بین 30 تا 40 درصد کاهش داده و با توجه به مصرف بالا در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب، فشار زیادی بر منابع باقیمانده وارد کرده است.
استانهای بالادست نیز با خشکسالی مواجهاند و همین موضوع، رهاسازی آب به سمت خوزستان را با اختلال روبهرو کرده است؛ در نتیجه، شرایط بحرانیتر شده و بخش قابل توجهی از نخیلات استان، بالغ بر 50 درصد در اثر کمآبی از بین رفتهاند.
تسنیم: از منظر علمی، خشکسالی چگونه تعریف میشود و چه عواملی در سنجش آن نقش دارند؟
خانی تمیله: در ادبیات علمی، خشکسالی صرفاً به کاهش بارندگی محدود نمیشود، بلکه شدت و مدت آن با استفاده از شاخصهای تخصصی مورد سنجش قرار میگیرد.
این شاخصها که تحت عنوان شاخصهای خشکسالی شناخته میشوند، ابزاری برای تحلیل دقیق وضعیت اقلیمی هر منطقه هستند و بر پایه دادههای متنوعی همچون شرایط جوی، میزان رطوبت هوا و خاک، و سایر مؤلفههای اقلیمی طراحی شدهاند. اعتبار علمی این شاخصها زمانی افزایش مییابد که بتوانند مجموعهای از این عوامل را بهصورت همزمان در نظر بگیرند و تصویری جامع از وضعیت خشکسالی ارائه دهند.
در همین راستا، کشورهای مختلف با توجه به ویژگیهای اقلیمی خود، تعاریف متفاوتی برای خشکسالی هواشناسی ارائه کردهاند. برای نمونه، در ایالات متحده، اگر میزان بارش در یک بازه 48 ساعته کمتر از 2.5 میلیمتر باشد، آن دوره خشکسالی تلقی میشود. در بریتانیا، اگر در 15 روز متوالی هیچیک از روزها بیش از 25 درصد میلیمتر بارش دریافت نکند، آن بازه زمانی بهعنوان خشکسالی شناخته میشود. در لیبی، معیار خشکسالی بارش سالانه کمتر از 180 میلیمتر است. در هندوستان، کاهش بارش فصلی تا بیش از دو برابر انحراف میانگین، شاخص خشکسالی محسوب میشود. و در کشور مالی، یک دوره ششروزه بدون بارش، مبنای تعریف خشکسالی قرار میگیرد.
تسنیم: با توجه به تعاریف مختلف خشکسالی و شرایط خاص استان خوزستان، وضعیت فعلی این استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خانی تمیله: اغلب تعاریفی که برای یک منطقه ارائه میشوند، برای مناطق دیگر قابل استفاده نیستند؛ زیرا شرایط آبوهوایی که منجر به خشکسالی میشود، متغیر است.
برای شناسایی ویژگیهای خشکسالی و مقایسه میان مناطق مختلف، لازم است ابتدا مشخص شود که یک تعریف هواشناسی مؤثر و کارآمد از خشکسالی چه ویژگیهایی دارد.پاسخ به این پرسش مستلزم آن است که دلایل انتخاب هر یک از معیارهای محدودکننده در تعاریف موجود را بشناسیم. برای مثال، باید بدانیم عدد 2.5 میلیمتر بارش در 48 ساعت چه اهمیتی دارد، یا دوره ششروزه بدون بارش بر چه مبنایی تعریف شده است. آیا این ارقام بهصورت اختیاری انتخاب شدهاند یا بر اساس آستانههای بحرانی در رفتار گیاهان یا کاهش جریانهای سطحی و زیرسطحی آب تعیین شدهاند؟ پاسخ به این پرسشها اهمیت زیادی دارد، زیرا به ما امکان میدهد میزان پایایی و قابلیت کاربرد هر تعریف را بسنجیم.
با توجه به این توضیحات، اگر تحلیلها را بر اساس همان شاخصهای علمی و حتی شبیهسازیهای اقلیمی در مناطق مختلف کشور انجام دهیم، مشاهده میشود که وضعیت استان خوزستان بهمراتب بحرانیتر از سایر استانهاست. بهعنوان نمونه، کاهش شدید سطح آب سد دز و افت محسوس جریان آب در رودخانههای کرخه و کارون، بهطور متوسط حدود 40 درصد نسبت به دورههای مشابه در سالهای پرآبی کاهش یافتهاند.
این کاهش نشاندهنده تأثیر مستقیم خشکسالی بر منابع آبی استان است و موجب شده سیاست بهرهبرداری استاندارد از مخازن سدها با اختلال مواجه شود. در نتیجه، تأمین آب برای مصارف کشاورزی، برقآبی، تفریحی و حتی شرب با مشکل روبهرو شده و این وضعیت، سطح تابآوری مردم را بهشدت کاهش داده است.
از سوی دیگر، محصولات استراتژیک مانند گندم، نیشکر، برنج، صیفیجات، سبزیجات و نخیلات که نقش مهمی در امنیت غذایی دارند، بهدلیل کاهش منابع آبی با چالش جدی مواجه شدهاند. این چالش، آثار خود را نهتنها در زندگی روزمره مردم استان بلکه در سطح ملی نیز آشکار کرده و به شکلگیری خشکسالی اقتصادی اجتماعی منجر شده است. اگر در این زمینه راهکارهای علمی و تجربی بهکار گرفته نشود، ادامه روند کنونی میتواند به بروز تنشهای اجتماعی گسترده در آینده منجر شود.
در چنین شرایطی، ضروری است که مسئولان ارشد استان برای تأمین آب در پاییندست، اقداماتی جدی در سطح ملی انجام دهند. از جمله این اقدامات، نامهنگاری با وزارت کشور برای انعکاس موضوع به وزارت امور خارجه و پیگیری تأمین حقابه ایران از کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق است تا بتوان بر مشکلات هیدروپولیتیک آب و پیامدهای زیستمحیطی آن غلبه کرد.
متأسفانه با وجود تکرار دورهای پدیدههای جوی، تاکنون مسئولان استانی و کشوری در زمینه مدیریت مصرف آب، تغییر الگوی کشت متناسب با اقلیم منطقه، استفاده از پسابها و فاضلابهای خانگی، بهرهگیری از روشهای نوین آبیاری و استفاده از کانالهای بتونی (سیمانی) انتقال آب در مزارع، اقدامات مؤثری انجام ندادهاند. این بیتوجهی به مدیریت آبهای نامتعارف مانند آب سبز و آب خاکستری، موجب شده ظرفیتهای موجود برای بهینهسازی مصرف آب مغفول بماند.
در حوزه دامداری نیز، شرایط زیستی گاومیشها که با اقلیم استان خوزستان همخوانی دارد، بهشدت تحت تأثیر خشکسالی قرار گرفته و در مناطق کمآب، حتی موجب تلفات دام شده است. اگرچه تعاونیهای محلی در زمینه پیادهسازی روشهای نوین آبیاری و مدیریت انتقال آب در مزارع اقداماتی انجام دادهاند، اما این اقدامات در سطحی نبودهاند که بتوانند بهطور نسبی بر بحران آب استان غلبه کنند. از نظر فرهنگی نیز، الگوی مصرف بهینه آب در سطح استان ضعیف ارزیابی میشود. در شرایط خشکسالی، بهویژه در مناطقی از استان خوزستان که اقلیم گرم و خشک دارند، بهکارگیری روشها و تکنیکهای کاهش تنشهای رطوبتی ضروری است. حفظ رطوبت و منابع آبی با توجه به وضعیت موجود، امری اجتنابناپذیر است و مدیریت تقاضای آب باید بهعنوان یک راهکار اساسی در نظر گرفته شود.
در این حوزه، دو مفهوم کلیدی مطرح است؛ بازدهی آبیاری و بهرهوری آب. بازدهی آبیاری به نسبت میزان آب مفید به کل آب مصرفشده اطلاق میشود و بهرهوری نیز به درآمد حاصل از هر واحد آب مصرفی اشاره دارد. توجه به این دو شاخص، میتواند مسیر مدیریت پایدار منابع آب را هموارتر کند.
تسنیم: در زمینه بهرهوری آب در بخش کشاورزی، چه نکاتی را باید مدنظر قرار داد و وضعیت استان خوزستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خانی تمیله: در حوزه کشاورزی، آنچه از آب مصرفی حاصل میشود، به مفهوم بهرهوری آب ارتباط مستقیم دارد. نزدیکترین واژه به این مفهوم، کارایی مصرف آب است که بهطور مشخص به میزان محصول تولیدشده از هر واحد حجم آب اشاره دارد.بدیهی است که هرچه راندمان آبیاری بالاتر باشد، بهرهوری نیز افزایش مییابد. با این حال، مفهوم بهرهوری تنها به راندمان محدود نمیشود و به عوامل گستردهتری مانند الگوی کشت، نحوه مدیریت مزرعه، و الگوی مصرف وابسته است.
این موضوع در مناطق خشک اهمیت دوچندانی دارد، چرا که در چنین اقلیمهایی، بهرهوری باید از دو منظر فنی و مالی مورد توجه قرار گیرد. از منظر مالی، هدف دستیابی به بالاترین سود خالص است و از منظر فنی، کاهش حداکثری مصرف آب مدنظر قرار دارد.
هر یک از این دو دیدگاه، زیرشاخهها و شرایط خاص خود را دارند و بررسی آنها نشان میدهد که استان خوزستان در این زمینه عملکرد ضعیفی داشته است. اگر این وضعیت بهدرستی مدیریت نشود، میتواند زمینهساز بروز تنشهای جدی در آینده شود.از منظر اجتماعی نیز، عوامل متعددی در ارتقای بهرهوری آب نقش کلیدی دارند. توسعه و ارتقای فرهنگ حاکم بر جوامع کشاورزی و محلی، یکی از مهمترین این عوامل است؛ همچنین جلب همکاری و مشارکت فعال آببران، آموزش و ترویج بهویژه در زمینه ایجاد و تثبیت تشکلهای رسمی و قانونی و مشارکت گسترده بهرهبرداران در مراحل مختلف تصمیمگیری، برنامهریزی، طراحی، ساخت، بهرهبرداری و نگهداری از پروژهها از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به بهبود بهرهوری کمک کنند.
در کنار این موارد، تأمین مالی پروژههای مرتبط با احداث، توسعه و ترمیم زیرساختهای آب و خاک نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان بهصورت پایدار و مؤثر، مدیریت منابع آب را در استان خوزستان ارتقا داد.
گفتوگو از مینوفر چراغی



