خداحافظی اجباری
بهمن فروتن که هفته گذشته هم تماسی یک ساعته با مجتبی جباری داشته در مورد برداشت خودش از دلایل خداحافظی جباری به تسنیم گفت: هیچ بازیکنی در دنیا خودش از تیم ملی خداحافظی نمیکند. حتی بازیکنی مثل میشائیل بالاک هم که سنش بیشتر از جباری بود به خواست خودش از دنیای فوتبال وداع نکرد بلکه این بازیکنان مجبور به خداحافظی میشوند. جباری اگر در ایران بود حتما باز هم برای تیم ملی بازی میکرد چرا که فوتبال ایران در شرایط حرفهای نیست.
وی افزود: دلیل اول برای حرفهای نبودن فوتبال ما قراردادهای صوری بین باشگاه و بازیکن است که هم بازیکن میداند تمام آن پول را نخواهد گرفت و هم مدیر باشگاه میداند آنقدر پول ندارد که بخواهد این مبالغ را کامل پرداخت کند. مجتبی جباری هم اگر در همین سیستم آماتوری مانده بود برای تیم ملی بازی میکرد. تیم ملی نهایت آرزوی هر بازیکنی است و اینکه چرا جباری در این مقطع خداحافظی کرده را باید موشکافی کنیم.
کارشناس فوتبال ایران یادآور شد: در فوتبال ایران رسم شده متممی در قراداد وجود دارد که بازیکن هرگاه پیشنهاد خارجی داشت از تیمش جدا شود، آیا چنین بندی در قرارداد کریستیانو رونالدو هم وجود دارد؟ خیر، چون او میداند مبلغ قراردادش را تمام و کمال از باشگاه خواهد گرفت. حال در این فوتبال غیر حرفهای ما بازیکنی چون مجتبی جباری داریم که حرفش همانی است که به آن فکر میکند. اخلاقی که با مولفه فرهنگی ما ایرانیان سازگار نیست.
شباهت گالیله و جباری
فروتن گفت: در مولفه فرهنگی ما این گونه است که افراد یا فکرشان را نمیگویند و یا برعکس میگویند. این هم میراث تاریخی از زمانی است که شاهان بر ایران حکومت داشتند و البته نباید بگویم تنها در تاریخ ایران چنین بوده چراکه دوران تفتیش عقاید در اروپا هم به همین شکل بوده است. قصد داشتند گالیله را به جرم آنکه گفته بود زمین گرد است، اعدام کنند و در نهایت او اعلام کرد که زمین صاف است، سپس دو نفر از شاگردانش خطاب به او گفتند «بدبخت ملتی که قهرمان ندارد»؛ گالیله هم پاسخ داد «بدبخت ملتی که نیاز به قهرمان دارد»، این سرنوشت برای امثال مجتبی جباری هم هست که وقتی در شابلون و قاب ما جا نمیگیرند، ناچارش میکنیم که از فوتبال ایران برود.
وی تاکید کرد: مجتبی جباری شاگرد خصوصی من بود البته نه با قرارداد مالی بلکه براساس یک ارتباط منطقی، او بازیکنی بود که در دوران اوج هم با تیم آسیاویژن آپادانا تمرین و بازی میکرد. تنها آرزوی مجتبی این بود مربی داشته باشد که به او چیزی یاد دهد چراکه این بازیکن تشنه یادگیری است اما میدید که چنین شرایطی وجود ندارد. خودم آن جباری که در استقلال گل برتری تیمش را به شموشک در نوشهر زد با ادامه راه او مقایسه میکنم و معتقدم مجتبی در فوتبال ما نه تنها پیشرفتی نداشت بلکه پسرفت کرد.
این کارشناس فوتبال خاطرنشان کرد: در فوتبال دنیا بازیکنانی چون مسی یا رونالدو مانند سایر نفرات نیستند اما در فوتبال ما همه باید مثل هم باشند و اینگونه به یکسان سازی متغیرها میرسیم در حالی که بازیکنانی چون جباری در این قالب قرار نمیگیرند. پس جباری از فوتبال ایران رفت؛ چون فوتبال ایران او را نخواست.
جباریِ مربی هم طاقت نمیآورد
از نظر بهمن فروتن، جباری یک بازیکن تاثیرگذار است که در آینده هم از هر نظر مربی توانمندی خواهد شد اما ...، فروتن درباره این اما به تسنیم گفت: اگر شرایط فوتبال ما همینگونه باقی بماند، جباری برای مربیگری در ایران هم طاقت نمیآورد.
وی در ادامه به این شعر از «مک نیس» اشاره کرد: چرا بر خود هموار باید کرد، آبیاری کردن باغی کزان گل، کاغذین روید.
این کارشناس فوتبال یادآور شد: در فوتبال ایران میانگین سن بازیکن 30 سال، میانگین دویدن نفرات 4 و نیم کیلومتر در مقابل 11 کیلومتر سایرین، میانگین بازیکنان جوان نیم درصد و میانگین تماشاگر 3 هزار نفر است. بنابراین چگونه باغی را آبیاری کنیم که قرار است در آن فقط کتک بخوریم و تنمان کبود شود؟
چرا جباری به قطر رفت؟
فروتن خاطرنشان کرد: زمانی در تیمی بازیکنی 15 میلیون تومانی آوردم اما باشگاه ناراحت بود که چرا بازیکن 150 میلیونی نیاوردم. بازیکنی چون وحید محمدزاده را با 15 میلیون به مس رفسنجان آوردم و بعدا این بازیکن را تراکتورسازی با 300 میلیون میخرید اما باشگاه 400 میلیون میخواست و او را نفروخت. مسعود حسین زاده را تیم امیدهای نفت نخواست و من او را با 9 میلیون تومان جذب کردم که داماش همین بازیکن را 50 میلیون خرید. مرتضی آقاخان همان بازیکنی که گل دوم پیکان به سیاه جامگان را زد، بچه و در رده سنی جوانان بود که مربی تیمش و نه دلال، با من تماس گرفت تا از او استفاده کنم.
وی افزود: در فوتبال ما از این بازیکنان زیاد است، بازیکنی داشتیم با 14 میلیون که باشگه فجر بی پول برای او 80 میلیون پول میداد، مجتبی جباری چنین مراحلی را در فوتبال ما طی کرده، مسیری که اشتباه بوده و او آنقدر توان نداشت که این راه غلط را درست بداند. جباری از فوتبال ایران به فوتبالی رفت که 30 سال پیش لیگش در مقایسه با لیگ ما مانند لیگ محلات و لیگ حرفهای بود اما آنها در این 30 سال از ما جلو زدند و حالا لیگ ما در مقایسه با لیگ حرفهای آنها مانند لیگ محلات است.
فروتن تصریح کرد: به همین دلیل جباری به فوتبال حرفهای قطر رفت. این بازیکن میبیند رباط صلیبی پایش پیش از جام جهانی گذشته پاره و چندین عمل بر روی زانویش انجام شده است، آن وقت سرنوشت فوتبال ملی ما در یک معادله من و دیگران قرار گرفته است. بنابراین او حق دارد از این وضعیت فاصله بگیرد تا بتواند به فوتبال حرفهای خود ادامه دهد.
فوتبال و قبیلههایش
این کارشناس فوتبال در ادامه این گفتوگو به تسنیم گفت: کفاشیان گفته باشگاهها در آسیا کاری نکردند و حالا میخواهند جلوی موفقیت ما را هم بگیرند. وقتی این گونه صحبت از ما و دیگران میشود یعنی قبیلهای کار کردن، فوتبال ما تبدیل به قبیله استقلال و پرسپولیس، قبیله باشگاههای صنعتی، قبیله باشگاه های فقیر، قبیله تیم ملی، قبیله رسانهها و حتی دلالها شده است. در این میان بازیکن حساسی چون جباری که گلزنی او هم در صعود ایران به جام جهانی بی تاثیر نبوده، از این منفی گرایی فاصله میگیرد.
فروتن یادآور شد: قبیله تیم ملی ما به باشگاههای ما در آسیا ضربه زد وگرنه 3 نماینده دیگر ایران هم میتوانستند مانند فولاد موفق شوند. بنابراین طبیعی است که وقتی یک بازیکن در شرایط فوتبال حرفهای قرار دارد اجازه ندهد این شرایط فوتبال قبیلهای به او ضربه بزند. من اشکان دژاگه را از نزدیک میشناسم، بازیکنی چون مجتبی جباری اگر در شرایطی همانند دژاگه قرار داشت حتی از این بازیکن هم بهتر میشد، پس مجتبی میبیند که تمامی این ایده آلها را در فوتبال ایران از دست داده و تنها 3 - 4 سال برای ادامه فوتبال حرفهای در اوج زمان دارد و در نهایت به این نتیجه میرسد که از تیم ملی خداحافظی کند.
جباری سرباز فراری نیست!
فروتن در پاسخ به این نقد که آیا تمام این تحلیل ارائه شده بهانه مناسبی برای رها کردن تیم ملی از سوی یک بازیکن است و آیا این نماد یک پشت کردن به جبهه نیست، عنوان کرد: روزی من در مورد شبکههای فساد در فوتبال هشدار دادم اما نتیجه این شد که کنارم گذاشتند. در این فوتبال ایزوله شده عدهای بدون چشمداشت مشغول خدمت هستند. این افراد سربازهای فوتبال ما هستند اما وقتی آن سرباز میبیند که فوتبال ملی ما ضد ملی عمل میکند و آن وقت تصمیم به جدایی میگیرد، دیگر نامش سرباز فراری نیست.
وی افزود: شخصا حتی به قیمت اتهام وطن فروشی حاضر به دفاع اجباری از فوتبال به ویژه در این 7 - 8 سال اخیر نیستم. فوتبال ما به ورشکستگی رسیده و در مرز نابودی قرار دارد، سکان فوتبال ملی ما هم در دست مستشاری است که به غیر از پول فکر دیگری ندارد. این مربی نه ارتباطی با مربیان بومی برقرار کرده و نه روشی به فوتبال ما افزوده بلکه تنها به این فوتبال قبیلهای دامن زده است.
این کارشناس فوتبال در ادامه به تسنیم گفت: جباری در همان روزی که تیم ملی بازی بدی مقابل گینه انجام شد این را درک کرد که نمیتواند به این تیم کمکی انجام دهد. این مسئله دلیلی بر وطن فروشی یا سرباز فراری بودن نیست بلکه نشان میدهد که خودمان این بازیکن را از فوتبال کشورمان بیرون کردیم.
فروتن گفت: مجتبی جباری یک ستاره واقع گرا در فوتبال ما محسوب میشود و آنهایی که او را سرباز فراری خواندند خودشان بیشترین ضربه را به فوتبال ما زدهاند.
کرانچار هم چیزی یاد نداد؟
واکنش فروتن به این سوال که همواره گفته شده جباری از بدنسازیهای سنگین گریزان است، چنین بود: جباری با بدنساز اختصاصی خود تمرین میکرد، همین گمانهزنیها یکی از دلایل رفتن این بازیکن از ایران بود. ما استاد تخریب کردن هستیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کرانچار هم استاد تخریب بود که جباری با او هم نتوانست کار کند، اظهار داشت: جباری به دنبال یادگیری بود. او وقتی از محیطی به محیط دیگری رفت و دید که آنجا هم چیزی یاد نمیگیرد آنقدر شهامت داشت که خودش را تخریب نکند. بحث تنها جباری نیست، آیا کریم انصاریفرد همان بازیکن چند سال قبل است، چرا این بازیکن در فوتبال ما کم فروغ شد؟ جباری وقتی دید در فضای جدید هم چیزی یاد نمیگیرد از فوتبال ایران رفت.
امضای کیروش کجاست؟
فروتن درباره اینکه مربی چون کیروش هم نکته ای برای آموزش نداشته که جباری از تیم ملی خداحافظی کرده، تاکید کرد: کیروش به بازیکنان تیم ملی چیزی یاد نمیدهد، اگر یاد داده بود اکنون امضای او پای تیم ملی بود. کدام تیم باشگاهی ما را میبینید که از تیم ملی برای بازی الگوبرداری کند؟ سال 60 که با هما قهرمان کشور شدیم مربیان تیمهای دیگر از من برای تدریس دعوت میکردند تا روش بازی ما را به کار بگیرند.
این کارشناس فوتبال تصریح کرد: تیم ملی با مهاجرانی یا دیگران هم به جام جهانی رفته اما سوال اینجاست که کیروش چه آوردهای برای فوتبال ایران داشته است؟ چرا امیر قلعهنویی یا سایر مربیان ما حاضر نیستند یکبار سر تمرین تیم ملی بیایند و تمرینات این مربی را از نزدیک ببینند؟ در فوتبالی که مربیاش حاضر است طلای همسرش را بفروشد تا 10 روز تمرین بایرن مونیخ را از نزدیک ببیند، چرا هیچ مربی علاقه ندارد سر تمرینهای کیروش حاضر شود؟ به دلیل اینکه تیم ملی امضای او را ندارد.
وی خاطرنشان کرد: اگر جباری احساس میکرد حضور در تیم ملی آیندهاش را تغییر می دهد مانند یک سرباز در خدمت آن میماند اما وقتی او هم شاهد است که این مدیریت قبیلهای به فوتبال ملی ما ضربه میزند آن را ترک میکند. چرا از دولت درخواست می شود که 30 میلیارد برای حفظ یک مربی داده شود، کدام رئیس فدراسیون این گونه صحبت میکند؟ به این دلیل که کیروش رئیس است و سایرین زیردستهای او هستند.