دربی 78 هم همان گونه تمام شده که قبل از بازی میشد آن را پیش بینی کرد؛ دیداری که نه برنده داشت و نه میل به برتری را میشد در هر دو تیم دید.
بازی که آغاز شد، میشد این حدس را زد که هر دو تیم برای نباختن به زمین آمدهاند. نیمه اول اما چیزی برای ارائه نداشت؛ فقط لگدهایی بود که به جای توپ، پا و سینه بازیکنان را هدف میگرفت. نیمه دوم بازی کمی متفاوتتر دنبال شد. پرسپولیس توپ و میدان را بیشتر در اختیار داشت و حملات بیشتری روی دروازه رقیب سنتیاش ایجاد کرد اما این حملات آن قدر کم اثر بود که شوت محمد نوری در ضربه ایستگاهی را باید مهمترین اتفاق بازی قلمداد کرد.
بازی دیروز هم مثل چند دربی گذشته هیچ اتفاق فنی قابل گفتن نداشت و فقط و فقط حاشیه بود که بر این بازی حاکم شده بود. مربیان دو تیم نشان دادند که ادعاهایی که قبل از دربی برای انجام بازی رو به جلو دارند فقط در حد ادعا باقی می ماند و آن چیزی که برایشان مهم است این است که نبازند و خودشان را دچار مشکل نکنند.
امیر قلعه نویی دیروز نهمین تساویاش را در دربی کسب کرد. او نشان داده در دربی فقط به نباختن فکر می کند و با این گونه بازیها شاید باید باور کرد که سرمربی استقلال برای نشکستن طلسم نباختنش در دربی، دفاعی ترین تفکرات را در زمین ایجاد می کند. تیم او در بازی دیروز چیزی برای ارائه در زمینه هجومی نداشت؛ وقتی محمد قاضی در دقایقی از بازی در نقش دفاع چپ و بال چپ در استقلال انجام وظیفه می کرد می شد فهمید که استقلال در این بازی برای گل زدن نیامده است. خسرو حیدری بهترین پاسور استقلالیها که گل های زیادی هم برای این تیم در لیگ امسال پدید آورده دیروز بیشتر از یک نیمه در زمین استقلال حبس بود و در دقایقی که هم جلو آمد هیچ حرکت هجومی خاصی انجام نداد.
در طرف مقابل علی دایی که به گفته خودش در این بازی فقط به برد فکر میکرده است بهتر است در خلوت خودش به این موضوع فکر کند که شاگردانش کدام موقعیت خطرناک را روی دروازه استقلال به وجود آوردند؟! به جز ضربه ایستگاهی محمد نوری کدام بار مهدی رحمتی مجبور به رفلکس شد؟! ترس از نباختن در بین بازیکنان پرسپولیس هم دیده می شد. هر چند که در نیمه دوم پرسپولیسی ها بیشتر توپ را در اختیار داشتند اما برنامه خوبی برای گلزدن در این تیم دیده نمیشد.
جالب اینجاست که مربیان دو تیم حساسیت را عامل ترس بازیکنان از باخت می
دانند اما مشخص نکرده اند که آیا این بازی از الکلاسیکو حساستر است یا
نه؟! دایی و قلعهنویی که در مصاحبههای قبل از بازی گفته بودند برای برد
به دربی 78 میآیند نشان دادند که توان جامه عمل پوشیدن به ادعاهایشان را
ندارند؛ البته میتوان به این نکته اشاره کرد که شاید می خواهند اما
نمیتوانند!
جالب اما اینجاست که هر دو مربی مثل همیشه حرفهای تکراری را به خورد مردم میدهند؛ یکی می گوید بازی دو نیمه متفاوت داشت و در نیمه دوم ما خوب بودیم تا مثلا نشان دهد که تفکراتش در نیمه مربیان جواب داده و دیگری هم مشخص نیست درباره کدام بازی صحبت می کند چرا که همواره تیم خودش را صاحب زمین و توپ میداند و حریف در زمین هیچکاره بوده!
مگر کدام بازی فوتبال ایرانی زیباست که ما انتظار داریم دربی زیبا
شود؟! مگر در کدام بازیهای لیگ، کارهای تاکتیکی از بازیکنمان میبینیم که
توقع داریم این بازی زیبا شود؟! دربی آئینه تمام نمای فوتبال ماست؛ با همه
خوبیها و بدیهایش. تا زمانی که در تمرینات تیمهای باشگاهی ما
عمده کارهای انجام شده آقا وسط و سانتر از جناحین است نباید انتظار داشته
باشیم که دربی زیبایی را شاهد باشیم. تا زمانی که دو تیم برای نباختن به
بازی میآیند و همه هدفشان گل نخوردن است نباید انتظار دیدن گل در این
بازی را با خود همراه کنیم.
با این همه باز هم دربی دیگری صفر_صفر شد تا بعد از شش دربی یک_یک حالا این تساوی بدون گل اپیدمی جدیدی در این بازی باشد؛ بازیای که قلعه نویی 4 بار متوالی تکرارش کرده اما پرسپولیس با سه مربی متفاوت هم نتوانسته این رکورد را بشکند!
بیچاره کی روش که باید با این شرایط و با این فوتبال ناب!!! بهترین های ایران را برای جام جهانی انتخاب کند. آیا وقتی گل سربد فوتبال ایران چنین مسابقه ای است باید از کی روش در برزیل انتظار صعود از مرحله اول را داشته باشیم؟!