مـردم بسـاط گـریـه و مـاتـم بیـاوریـد
وقتش شده که بیرق و پرچم بیاورید
مــردم کتـیبه هـای حـسـینیـّه نـزد کیـسـت؟
«باز این چه شورش است که…عالم» بیاورید
خواهید از خدا که در این شصت روز عمر
در بـیـن روضــه هــا نـکـنــد کـم بـیـاوریـد
این اشک ها برای حسینی شدن کم است
صـد چـشـمه چـشـم، کوثـر و زمـزم بیـاوریـد
هنگام روضه خواندن ذاکر درون ذهن
تصـویــر قـتلــگـاه مــجـسّـم بیــاوریـد
هر سینه نیست قبر حسین و مطاف او
در هـیـئـت غـمـش دل مَـحـرم بـیــاوریـد
«فَلتُلطَمُ الخُدود و تُشَقُّ الجُیوب» را
بـر گـونه ها و سـینه فـراهـم بـیـاوریـد
رخت سپید کنده و در گنجه افکنید
پـیـراهــن ســیـاه مـحـرّم بـیــاوریـد
________________________________
دمید روح غم اندر، تن مه غم عالم
تو نوحه سر بده چون شد، عزای اشرف آدم
لباس تیره به تن کن، ز داغ نوحه تو سر کن
که گشته ماه عزا و ، دوباره گشت محرم
سرشکسته ی خود را، شکن دوباره ز داغش
بزن به سر ز غم او، بزن به سینه تو هردم
مه عزای دو عالم، رسیده ایها العالم
که هر شب مه غم شد، شب غم و شب ماتم
سرم هوای تو دارد، دلم هوای حریمت
بده پری به کبوتر، ببین شکسته دو بالم
همین که اشک بریزم، برای اشک تو آقا
برای من شده کافی، همین دو قطره ی نم نم
________________________________________
داره میاد دوباره باز بوی محرم
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟
اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟
یک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟
راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف
راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟
از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟
از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟
_____________________________________
اللهم ارزقنا کربلا
روز و شب دارم دعا آرزومه ای خدا دیدن شیش گوشه ی کربلا
همه رفتن کربلا به دیار نینوا اسم من از قلم افتاده خدا
من و این دیده ی تر من و قلب پرشرر من و یک عکس ضریح کربلا
حرم اربابم حسین صحن بین الحرمین شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من اینه امتیاز من که غلام و سینه چاک زینبم
میرسه تو هیئتا به مشام جان ما بوی دلنواز یاس از علقمه
بَه! که چه غوغا میشه محشری بر پا میشه شب جمعه کربلا با فاطمه
چی میشه روز جزا به سپاس گریه ها ما بشیم از همه آدما جدا
مست شاه نینوا جای جنت خدا ما بشیم ساکن کوی کربلا
_______________________________
امام حسین(ع)
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد
به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد
دوباره ماه محرم، رسیده ماه عزا
غروب غربت جانکاه سیدالشهدا
صدا صدای قدیمی طبل و زنجیر است
فضا فضای صمیمی ولی چه دلگیر است
خروش نالهی حیّ علی العزا در راه
دوباره قافلهی روضه های ثارالله
برات گریه دوباره به چشممان دادند
به ما حسینیهی گریه را نشان دادند
حسینیه است؟ نه، خیمه؟ نه، کربلا اینجاست
مزار خون خدا فی قلوب من والاست
محرم آمده آقا صدایمان کردی
برای عرض ارادت، جدایمان کردی
لیاقتی بده تا روضه خوان تو باشم
عنایتی که فقط در امان تو باشم
بگیر دست مرا وقت خسته حالی ها
پری بده به دلم در شکسته بالی ها
مرا به غربت بی انتهای خود بردی
شبی که گوشهی صحن و سرای خود بردی
هنوز ندبهی غم در رواق تو جاری است
هنوز داغ عطش بین باغ تو جاری است
صدای مرثیهی آب آب می آید
صدای گریهی طفل رباب می آید
هنوز علقمه لب تشنهی لب سقاست
هنوز چشم حرم در مصیبتش دریاست
امید اهل حرم می رود به قربانگاه
و یا به سوی منا می رود ذبیح الله
شکسته قلب حرم، یا مجیب می گوید
نگاه خسته ای أین الحبیب می گوید
از آسمان و زمین تیر و دشنه می بارد
ز هر کرانه فقط تیغ تشنه می بارد
صدای نالهی أمن یجیب می آید
صدای روضهی شیب الخضیب می آید
خمیده خواهری انگار می رود از حال
گمان کنم که رسیده حوالی گودال
میان هلهلهی بی امان چه می بیند؟
میان نیزه و تیر و سنان چه می بیند؟
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
گر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد