فرزندان امروز، دنیایی دارند متفاوت از آنچه والدینشان میشناسند؛ جهانی پر از سرعت، تصویر و صدا. والدین باید یاد بگیرند با نسل Z و نوجوانان گفتوگو کنند، نه بجنگند؛ چون بیتوجهی به تفاوتها، نوجوانان را میان شکاف اختلاف نظرها تنها میگذارد.

نوجوانی شبیه جادهای است میان دو دنیا؛ کودکیِ جا مانده در آینهی دیروز و بزرگسالیِ ناشناختهی فردا. ذهن نوجوان پر از پرسش است و دلش پر از احساس، اما در هیاهوی تغییرات جسمی و روانی، گاهی خودش را نمیشناسد. نگاهش به دنیا تازه است، اما پر از ابهام. در همین فاصلهی ظریف، گاهی والدین صدای واقعی فرزندشان را نمیشنوند و نوجوان، میان سکوت و فریاد، دنبال درک شدن میگردد.نسل امروز اما در دنیایی متفاوت قد میکشد؛ دنیایی که شبکههای اجتماعی، معیارها را تغییر داده و مقایسه را بدل به عادت کردهاند. فشارهای تحصیلی، تصویری و روانی، استرس را بخشی از زندگی نوجوان کردهاند. در این میان، نوع واکنش والدین میتواند همچون چراغی مسیر عبور او از این برههی پرچالش را روشن کند یا با بیتوجهی خاموشش سازد.در چنین شرایطی، خانوادهها نقش اصلی را در عبور دادن نوجوان از این مرحله ایفا میکنند. اما این عبور، تنها با دستور دادن و نصیحت کردن ممکن نیست؛ بلکه نیازمند گفتوگو، درک، صبر و آگاهی است.مژده باغبانپور، کارشناس روانشناسی بالینی، در گفتوگو با خبرنگار ما بر اهمیت شناخت و درک والدین از ویژگیهای این دوران تأکید میکند.
چرا باید به چالشهای نوجوانان توجه کرد؟
به گفتهی باغبانپور، اولین گام برای ارتباط مؤثر با نوجوان، شناخت دقیق ویژگیهای این دوره است.تشخیص زودهنگام مشکلات و چالشهای نوجوان باعث میشود بتوانیم علائم هشداردهنده را زودتر بشناسیم و پیش از آنکه به بحران تبدیل شوند، برای رفعشان اقدام کنیم. این شناخت همچنین به والدین کمک میکند ارتباطی صمیمیتر و مؤثرتر با فرزندشان برقرار کنند. وقتی نوجوان احساس کند والدینش او را درک میکنند، راحتتر دربارهی مسائلش صحبت میکند و کمتر در معرض سوءتفاهم یا قضاوت قرار میگیرد.او معتقد است که توجه به مشکلات نوجوانان نهتنها سلامت روانی آنها را حفظ میکند، بلکه شکاف میان نسلها را نیز کاهش میدهد. اگر پدر و مادر بهجای قضاوت، شنیدن را یاد بگیرند، خیلی از فاصلهها از بین میرود. بیتوجهی اما، نوجوان را به مسیرهایی میکشاند که ممکن است به رفتارهای پرخطر یا انزوا منجر شود.
مهمترین دلایل تعارض میان والدین و نوجوانان چیست؟
باغبانپور، ریشهی بیشتر اختلافات را در نحوهی ارتباط والدین میداند.به گفته او مشکل اصلی، گفتوگو نکردن و فقدان ارتباط مناسب است. بسیاری از نوجوانان میگویند هیچکس در خانه به حرفشان گوش نمیدهد. وقتی این احساس شکل میگیرد، نوجوان به جای خانواده به همسالان یا فضای مجازی پناه میبرد.او سپس به چند عامل مهم دیگر اشاره میکند. تضاد باورها یکی از شایعترین دلایل درگیری میان والدین و فرزندان است. والدین اغلب نمیتوانند نوجوان خود را مورد عقایدشان متقاعد کنند و این تصور را دارند که نوجوان باید درست مثل آنها فکر کند، در حالیکه او به دنبال کشف مسیر خودش است.از سوی دیگر، توصیهها و نصیحتهای مکرر، اگر از حد بگذرد، نتیجهی معکوس میدهد. وقتی والدین دائم دستور میدهند یا هشدار میدهند، در واقع ناخواسته به فرزندشان میگویند تو بلد نیستی تصمیم بگیری و همین باعث کاهش اعتمادبهنفس و ایجاد ترس و استرس در تصمیمگیری میشود.به گفتهی او، توقعات غیرواقعی والدین نیز فشار روانی زیادی بر نوجوان وارد میکند. نوجوان درگیر تغییرات بدنی، فکری و اجتماعی متعددی است. اگر در خانه هم با توقعات سنگین روبهرو شود، احساس ناکافی بودن پیدا میکند. مقایسه با دیگران هم از مخربترین رفتارهاست؛ چون احساس ارزشمندی را از بین میبرد.او همچنین هشدار میدهد که انتقاد یا شکایت از نوجوان در جمع، مثل فرو ریختن دیوار اعتماد است. نوجوانی که در جمع تحقیر میشود، دیگر تمایلی به گفتوگو و ابراز احساسات نخواهد داشت و دائما احساس سرخوردگی و ضعف میکند.
والدین چه میتوانند بکنند؟
این کارشناس روانشناسی بالینی معتقد است راهکارها سادهاند، اما نیاز به تمرین و استمرار دارند. مثلا در اولین قدم، گوش دادن بدهیم. والدین باید یاد بگیرند بدون قطعکردن حرفهای فرزندشان گوش بدهند. گاهی نوجوان فقط نیاز دارد شنیده شود نه نصیحت همچنین تمرین شود که به عقاید او احترام گذاشته شود.او تأکید میکند که مشارکت دادن نوجوان در تصمیمهای خانه، به او احساس ارزش میدهد.وقتی والدین در تنظیم قوانین خانه از نظر نوجوان استفاده میکنند، در واقع به او یاد میدهند مسئولیتپذیر باشد و در عین حال حس کافی بودن نیز به او تزریق میشود.باغبانپور دربارهی نظارت والدین بر فضای مجازی هم میگوید: حفاظت از نوجوان در فضای مجازی به معنی کنترل سختگیرانه نیست، بلکه باید با او گفتوگو کرد. بهتر است والدین بهجای ترساندن، درباره خطرات اینترنت، صادقانه صحبت کنند.
خانه امن
او همچنین توصیه میکند والدین دربارهی مسائل بدنی، بلوغ، تصویر ذهنی از بدن و ارزش فردی با فرزندانشان حرف بزنند.این گفتوگوها باعث میشود نوجوان احساس شرم یا اضطراب نکند و بداند هر تغییری طبیعی است. دربارهی خطرات مواد مخدر و الکل هم باید به زبان ساده، صریح و بدون قضاوت صحبت کرد.تشویق به خواب کافی و فعالیت بدنی و مصرف خوراکیهای سالم از دیگر راهکارهای مناسب در برخورد با نوجوانان است.باغبانپور توصیه میکند که از تعریف و تمجیدهای بجا و به موقع فرزند نوجوان نباید غافل شد و باید به دستاوردهای او ارزش بخشید و مورد تجلیل قرار داد.باغبانپور در پایان تأکید میکند: خانه باید امنترین نقطهی دنیا برای نوجوان باشد؛ جایی که بتواند بدون ترس، اشتباه کند و دوباره شروع کند. اگر والدین با مهربانی، صبر و آگاهی برخورد کنند، نوجوان به جای پنهانکاری، به گفتگو پناه میبرد. نوجوانی بحران نیست؛ فرصتی است برای ساختن انسانی که قرار است فردا ستون جامعه باشد.