تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۷
کد خبر: ۳۱۶۹۵۰
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

اُم‌مصطفای عاشق روی گرمای خوزستان را کم کرد

او در این گرمای هوا، تنور گلی کوچکی به‌ پا کرده ‌است. «ام‌مصطفی» زنی ساده اما با دلی بزرگ، حالا با دستانی پینه‌بسته، مادرانه نان تازه به زائران اربعین می‌دهد.
آسمان صاف است و خورشید، درست در میانه آن ایستاده؛ بی‌پرده و بی‌رحم می‌تابد. جاده خشک و مسیر، سخت و سوزان. اما دل‌ها، پیش از قدم‌ها راهی شده‌اند. در دل این سفر، دعای امام صادق علیه‌السلام زنده می‌شود؛ آن‌جا که در سجده فرمود: "پس تو این صورت‌هایی را که حرارت آفتاب آن‌ها را در راه محبت ما تغییر داده، مورد ترحّم خودت قرار بده."

در طریق عشق حسین، هرگام عبادت است

ردیفی از پرچم‌های رنگین، در نسیم گرم و غبارآلود، به رقص درآمده‌اند و خبراز جاده‌ای می‌دهند که امتدادش در افق گم شده‌است. پاها خسته‌اند، اما قدم‌ها محکم و بی‌تردید بر زمین گذاشته می‌شوند. نگاه‌ها مصمم، لب‌ها تشنه، اما دل‌ها سیراب از شوق وصال. این مسیر را نمی‌شود فقط با پا پیمود؛ باید آن را با دل رفت. مقصد دور است، اما دل آرزو می‌کند این راه هرگز به پایان نرسد؛ چرا که بودن در این مسیر، خود وصال است.

"یا هلابیکم یا زوّار"

دوازده روز مانده به اربعین، اما گویی اربعین از همین حالا آغاز شده‌است. همگی بی‌وقفه و با شور و شوق، مشغول خدمت‌اند. هرکس هرچه در توان دارد، وسط میدان آورده. یکی آب می‌دهد، دیگری نان، آن یکی در خانه‌اش را به روی زوّار باز کرده‌است. گویی همه در تکاپو هستند، تا از این خوان نعمت الهی بهره‌ای ببرند. و چه نعمتی بالاتر از خدمت به زائران اباعبدالله الحسین. برایشان مهم نیست موکب‌شان کوچک است یا سفره‌شان ساده؛ مهم این است که عزت و احترام زائر را با جان و دل حفظ کنند. بعضی‌ سینی‌ها را روی سر می‌گذارند، نه فقط برای حمل، که برای نشان دادن نهایت ارادتشان. این روزها، جمله‌ای آشنا بارها و بارها در کوچه و جاده تکرار می‌شود: "یا هلا بیکم یا زوّار" خوش آمدید، ای میهمانان حسین.

زنانی که از زینب(س) آموختند چگونه ایستادگی کنند

در کنار جاده خاکی منتهی به حمیدیه، پیرزنی با قامتی خمیده اما با دلی استوار در این گرمای هوا، تنور گلی کوچکی به‌ پا کرده‌است. "ام‌مصطفی" زنی ساده اما با دلی بزرگ، با دستانی پینه‌بسته، مادرانه نان تازه به زائران می‌دهد. او می‌گوید: "من نوکر امام حسینم" جمله‌ای کوتاه که نشان از یک مکتب بزرگ دارد. مکتب امام حسین (ع)، مکتبی از جنس آزادگی، ظلم‌ستیزی و ایستادگی. صلابت حضور در نگاه ام‌مصطفی، مرا به یاد مادران این خطه انداخت. زنانی که با الگو گرفتن از حضرت زهرا و حضرت زینب (س)، در روزگار جنگ، فرزندانی آزاده تربیت کردند. آن‌ها را با غرور راهی میدان کردند تا در برابر ظلم و ستم بایستند، بی‌آن‌که لحظه‌ای در دلشان تردیدی باشد. این زنان، نه‌تنها نسل‌هایی مقاوم ساختند، بلکه خود نیز چون کوه ایستادند و از خاک و ایمانشان دفاع کردند.

جرعه‌ای معرفت

آب در این مسیر فقط یک نوشیدنی خنک نیست؛ نمادی‌ست از عشق، از وفا، از داغی که هنوز در دل‌ها تازه است. یادآور لب‌های تشنه و کودکان عطشان در دشت کربلاست. همین لیوان ساده، گاهی به اندازه یک دنیا معنا دارد. پسر‌بچه‌ای به رهگذران آب می‌دهد و می‌گوید: "برای امام حسین خدمت می‌کنم." این کودک، تنها یک خادم کوچک نیست؛ پیام‌آور نسلی‌ست که عشق را با خدمت معنا می‌کند.
مرجع / فـارس
:
:
:
آخرین اخبار