خوزنیوز _ یونس عبادی آبادی : بررسی سوابق استانداران منتصب دولت ها با
گرایش های سیاسی متفاوت ، به این نتیجه منتج می گردد که توانمندی و ظرفیت
لازم جهت مدیریت استان خوزستان در نیروهای بومی این دیار موجود می باشد ،
بر همگان روشن است خوزستان قلب تپنده اقتصاد کشور است اما شوربختانه شاهد
انتصاب مدیران غیر بومی در بسیاری از سطوح مدیریتی استان هستیم ، زمانیکه
دولت استاندار بومی را با لفظ ویژه برای خوزستان منصوب می کند پرتوهای
امیدبخش در دل مردم استان روشن می شود زیرا استماع اظهارات این مدیران نوید
بخش آینده ای روشن برای استان است.
نخستین اظهار نظرها و افاضات
کلیشه ای استانداران محترم و در نخستین نشست خبری با اصحاب رسانه ، نوید
دادن آینده ای روشن ، حذف مدیران ناکارآمد ، عدم بکارگیری مدیران غیر بومی و
پروازی ، بهره مندی از تمام ظرفیت های انسانی استان و ارائه فرصت های
طلایی به جوانان و نخبه های استانی است . این موضوع متشابهاً در اظهارات
منتخبین مردم در مجلس شورای اسلامی نیز به عرفی معمول مبدل شده است . اما
خوزستان که کماکان زخم های جنگ را بر پیکره زخمی خود حس می کند تنها شاهد
هزینه شدن ثروتش نیست بلکه نظاره گر حضور مدیران غیر بومی و پروازی است .
این مساله حس یاس و سرخوردگی را در نخبه های استان ایجاد نموده و انتقاد
قشرهای گسترده مردمی و فعالان اجتماعی و سیاسی را بر انگیخته است، چرا که
در شرایط تحریمی که دولت از پرداخت هزینههای کارگران درمانده است، به
کارگیری مدیران غیربومی و پروازی فقط موجب هزینه های تحمیل شده بر بودجه
ارگان ها و ادارات است.
در این بین در اظهار
نظرهای استاندار محترم استان جناب آقای حسینی محراب نیز بر مقایله با
انتصاب مدیران پروازی تاکید شده و ایشان نیز نسبت به رفع این معضل گریبان
گیر مدیریت استان ، قول همکاری ارائه نموده است.
بندر
هندیجان هم قطعه ای زرین از عرصه خوزستان زرخیز است که با آفت مدیران غیر
بومی مبتلاست ، سرزمینی که آکنده از منابع انسانی ، استعدادها و ظرفیت های
بالقوه است که فرایند بالفعل شدن این قابلیت ها به مثابه عقده ای فروخورده
گلوی جوانان مستعد این دیار را می فشارد .
روشن است که انتصاب
مدیران غیربومی با فشار پدرخوانده های سیاسی صورت می پذیرد و منحصراً مقصود
آن ایجاد سابقه و رزومه برای این دسته از مدیران برای تصدی سمت های بالاتر
است و بی شک آورده و سودی برای مردم زجر کشیده این شهر ندارد ، زیرا این
دسته از مدیران علاوه بر عدم ادراک مشکلات مردم با پوست و گوشت خود ، فرصت
های توسعه را یکی پس از دیگری مانند حباب های روی آب تباه می کنند.
پرداختن
به این موضوع مثنوی هفتاد من کاغذ است و در این بین هندیجان می ماند و
تداوم معضلات ، عدم رفع نیازهای اولیه یک زیست شهری ، استمرار دشواری های و
چشم های دوخته شده مردم خسته این خطّه ، به جاده ی ناهموار توسعه و تغییر.