توسعه آتی حوضه مبدأ نبایستی به سبب کمبود آب، با محدودیت چشمگیر روبرو شود، اگر حوضه مقصد، زیان هاي وارده به حوضه مبدأ را جبران کند، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد / ارزیابی جامع پیامدهاي زیست محیطی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال،به شکل اساسی کیفیت زیست محیطی را در حوضه مبدأ یا مقصد تخریب نمی کند / منافع خالص ناشی از اجراي طرح بایستی عادلانه میا ن حوضه هاي مبدأ و مقصد تقسیم شود
خوزنیوز/ داریوش بهمئی(دبیر انجمن مهندسان صنعت آب خوزستان):"آقای حميد چيت چيان وزیر نیرو در نخستين نشست خبري خود در پاسخ به پرسشي
مبني بر تصميم وزارت نيرو در مورد انتقال آب از کارون به زاينده رود با
توجه به مخالفت ها و استقبال های صورت گرفته، اظهار کرد: دوستان در
خوزستان حساسيت هايی و در اصفهان نگراني هايي دارند؛ زاينده رود خشک شده و
تامين آب شرب اصفهان به سختي انجام مي شود. برای انتقال از حوضهای به حوضه
دیگر مقررات و اصول سختگیرانهای گذاشته شده که باید رعایت شود و غیر از
نیاز شرب آب منتقل نخواهد شد. وی تصریح کرد: اصولی که در انتقال آب رعایت
میشوند نه تنها اصول درنظر گرفته شده در ایران بلکه اصولی هستند که در
سازمان یونسکو مصوب شده و در چارچوب آن باید عمل شود بنابراین در صورت نیاز
انتقال آب از حوضهای به حوضه دیگر وزارت نیرو مسئله را باید در شورای
عالی آب مطرح کند تا پس از در نظر گرفتن ابعاد زیست محیطی، اجتماعی،
اقتصادی و ... به تصویب برسد."
این اظهارات جناب وزیر، زمینه ای شد برای یادآوری برخی از معیارها و استانداردهای جهانی در طرح های انتقال آب بین حوضه ای :
معیارهاي یونسکو در مورد طرح هاي انتقال آب بین حوضه اي
معیار 1: ناحیۀ مقصد بایستی، در صورت استفاده از منابع جایگزین تأمین آب و
تمامی اقدامات منطقی براي کاهش تقاضاي آب، باز هم در تأمین نیازهاي فعلی و
پیش بینی شده، کمبود جدي داشته باشد.
معیار 2: توسعه آتی حوضه مبدأ نبایستی به سبب کمبود آب، با محدودیت چشمگیر
روبرو شود، اگر حوضه مقصد، زیان هاي وارده به حوضه مبدأ را جبران کند، طرح
انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد.
معیار 3: ارزیابی جامع پیامدهاي زیست محیطی بایستی نشان دهد که سطح معقولی
از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال،به شکل اساسی کیفیت زیست محیطی را در
حوضه مبدأ یا مقصد تخریب نمی کند.چنانچه هزینه هاي جبران خسارت زیست محیطی
فراهم شود، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد.
معیار 4 : ارزیابی جامع پیامدهاي اجتماعی-فرهنگی بایستی نشان دهد که سطح
معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال، سبب بروز اختلال اساسی
اجتماعی-فرهنگی در حوضه مبدأ یا مقصد نخواهد شد. با این حال طرح انتقال،
چنانچه پرداخت غرامت براي جبراي زیان هاي اجتماعی- فرهنگی فراهم شود، ممکن
است توجیه پذیر باشد.
معیار 5: منافع خالص ناشی از اجراي طرح بایستی عادلانه میا ن حوضه هاي مبدأ و مقصد تقسیم شود.
معیارهای انتقال آب بین حوضه ای از ديدگاه توسعه پایدار -
تاثیر پروژه در طرح آمایش سرزمین.
-
زیرساخت بودن پروژه در منطقه.
-
تاثیر پروژه در مهار و کنترل آب های جاری و به ویژه آب های مشترک مرزی.
-
وابستگی صنایع و کشاورزی و شرب به آب انتقالی در دو حوضه مبدأ و مقصد.
-
بررسی پتانسیل های موجود در حوضه مبدأ.
-
بهبود اراضی کشاورزی و افزایش تولیدات، کارآفرینی و ایجاد اشتغال و جلوگیری از بیکاری.
-
بررسی کیفیت آب در حوضه مبدأ از سرچشمه تا پایین دست و آخرین برداشت کننده
های آب و برآورده سازی نیاز زیست محیطی محل تخلیه اعم از دریا، تالاب و ...
.
-
بررسی تغییرات سطح استابی در حوضه مبدأ و نشست اراضی در صورت پایین افتادن سطح آب های زیرزمینی.
-
اثرات پروژه بر حذف و یا تخریب جاذبه های گردشگری.
-
برقراری عدالت اجتماعی در تخصیص آب حوضه ای و الزام محرومیت زدایی از حوضه های مبدأ و مقصد.
-
رخداد آثار سو اجتماعی و مهاجرت بی رویه از حوضه مبدا و تمرکز در حوضه مقصد با توجه به وجود آب.
مدیریت بهم پیوسته منابع آب در طر ح هاي انتقال آب بين حوضه اي
از آنجا كه طرح هاي انتقال آب بين حوضه اي مستقيما مديريت حوضه مبدا و حوضه
مقصد را تحت تاثير قرار مي دهد، مي تواند بهبود و يا تنزل شرايط
اجتماعي-اقتصادي و زيست محيطي در هر يك از دو حوضه را به دنبال داشته باشد.
به منظور كاهش مخاطرات اين طرح ها، شناسايي جنبه ها و ابعاد مختلف طرح و
تصميم گيري بر اساس اطلاعات همه جانبه اجتناب ناپذير است.
فلسفه طرح هاي انتقال آب بين حوضه اي اين است كه فقط آب مازاد حوضه مبدا
منتقل شود و در آن حقآبه هاي فعلي و آينده و محيط زيست حوضه مبدا در اولويت
باشد. همچنين سيستم هاي آبي حوضه مبدا تحت تاثير قرار نگرفته، مصر ف
كنندگان اين حوضه با بهره برداري از آن مخالفت نداشته باشند و آب منتقل شده
فقط براي برآورده كردن تقاضاهاي فعلي مصرف باشد تا تضمين كند كه سفره هاي
آب زيرزميني و منابع آب سطحي در يك الگوي پايدار مصرف مي شوند و هرگز براي
تامين نيازهاي توسعه زمين و توسعه كشاورزي استفاده نخواهند شد.
اعمال مديريت تقاضا در طر ح هاي انتقال بين حوضه اي ضروري است. تقاضاي جديد
آب شهري و صنعتي و نگراني هاي زيست محيطي مرتبط با تامين و مصرف آب،
فشارهايي را براي معرفي سياست هاي جديد مديريت آب بوجود آورده است.
تقاضاهاي آينده، دليل مجاز بودن انتقال هاي بين حوضه اي نمي باشد، بلكه
ابتدا بايد در سياست تامين، مديريت تقاضا در نظر گرفته شود، اگر كمبود آبي
را بتوان با مديريت تقاضا و با هزينه هاي معقول حل نمود، به انتقال آب بين
حوضه اي نيازي نخواهد بود.
جناب آقای چیت چیان به عنوان عالی ترین مقام دولت در بخش منابع آب می
توانند پیگیری بفرمایند، آیا در طرح های انتقال آب از سرشاخه های کارون
معیارهای فوق رعایت شده اند یا خیر؟! هر چند با نگاهی به مسائل منابع و
مصارف آب حوزه آبریز کارون به سادگی می توان جواب را گرفت. عدم تخصیص آب به
کشاورزان حاشیه کارون در چند سال گذشته، کاهش کیفی و کمی آب مصارف شهری و
روستایی حوضه کارون به خصوص کلانشهر اهواز و نیز آبادان و خرمشهر، عدم
تخصیص آب جهت احداث پرورش آبزیان،کاهش بالای 50 درصدی مخازن سدهای کارون و
بالاخره بیلان به شدت منفی منابع و مصارف کارون که مطمئنا جناب وزیر
استحضار دارند، فقط چند مورد از دلایل حساسیت های کارشناسان و مسئولین به
انتقال آب از حوضه کارون می باشد. کاش نتایج مطالعات اولیه برخی از طرح های
انتقال آب در اختیار رسانه ها قرار گیرد تا رعایت معیارها و استانداردها
را مردم نظاره کنند!
ما همچنان بر موضع خود پافشاری خواهیم کرد.
We Save KAROON