روستاهای سادات حسینی و امیراحمد از جمله روستاهایی هستند که در جریان آبگیری سد کارون3 مغروق نشدند تا روزانه شاهد بروز مشکلات و حوادث دردناکی مانند حادثه روز گذشته دریاچه این سد بزرگ باشند.

روستاهای سادات حسینی و میراحمد در بخش دهدز قرار دارند که این بخش با فاصله 55 کیلومتری از شهر ایذه واقع شده است. این روستاها در 20 کیلومتری شهرستان ایذه واقع شده‌اند و از جمله روستاهایی هستند که در جریان آبگیری سد کارون سه در محاصره آب قرار گرفته‌اند و مسیر دسترسی برای این روستاها احداث نشده است.

از زمان آبگیری سد کارون 3 در سال 1383 و زیر آب رفتن پل قدیمی «گدار شهپیر»، روستائیان و عشایر بختیاری ساکن روستاهای «سادات حسینی» در شمال شرقی ایذه، در بن بست گرفتار شده‌اند. شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آبنیرو) با وجود گذشت 10 سال از آبگیری سد، به تعهدات خود برای احداث راههای روستایی که در اثر عملیات سدسازی تخریب شده و به زیر آب رفته‌اند عمل نکرده و در عوض، با قرار دادن یدک کش، اقدام به جابجایی مینی بوس‌های حامل مسافر می‌کند.

در جریان آبگیری سد کارون3 که در روزهای افتتاح آن مردم خوزستان تنها با مزایای آن مواجه شدند و پس از آبگیری آن تنها شاهد معضلات متعدد آن بودند 63 روستا و آبادی در آب مغروق شد. از این تعداد روستا 35 روستا در بخش دهدز و 28 روستای دیگر در سایر مناطق واقع شده است.

در جریان آبگیری این سد بیش از یکهزار و 292 قطعه زمین کشاورزی مرغوب به زیر آب رفت و روستاهای زیادی نیز در این بین راه‌های ارتباطی خود را از دست دادند.

پس از آبگیری سدکارون3 مشخص شد که بیش از 8 هزار نفر از مردم ساکن در این بخش به طور مستقیم شغل خود را از دست داده‌اند و 15 هزار روستایی در این منطقه مجبور به جابجایی منازل خود شده‌اند.

*تعهداتی که هیچ‌وقت عملی نشد

شاید بسیاری از خوانندگان در ذهنشان این مسئله خطور کند که سکونت مردم در مناطق مغروق و جزیره مانند سادات حسینی و میراحمد چه توجیهی دارد که در این بین باید مشکلات را به گردن شرکت مقتدر و فارغ از قانون (شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران) معروف به آب‌نیرو  منتسب کرد. زیرا این شرکت از اجرای تعهدات خود در این منطقه سرباز زده است.

روستاهای میراحمد و سادات حسینی در محاصره کامل آب قرار گرفته‌اند و تنها مسیر دسترسی این روستاها باج‌هایی است که روزانه و در ساعات تعیین شده‌ای امکان جابه‌جایی مردم و وسائل نقلیه را فراهم می‌کند زیرا در فرآیند آبگیری این سد همه مسیرهای دسترسی و حتی پل‌ها و ... به زیر آب رفته است.

قیمت بسیار ناچیز خریداری زمین‌ها و خانه‌های روستایی در این منطقه باعث شد تا مردم در این مناطق با شرکت آبنیرو ایران برسر قیمت به توافق نرسند.

تامین جاده، ساخت مرکز بهداشتی، ساخت کتابخانه و مدرسه و مسجد و... در این منطقه از جمله تعهداتی بود که هنوز از سوی شرکت آبنیروی ایران اجرایی نشده است.

مردم مظلوم و بی‌حامی این منطقه در جریان آبگیری سد کارون3 همگی آواره دیگر شهرها مانند ایذه، اهواز و... شدند و تنها خاطراتی را برای روزهای خوش زندگی در روستاهای خود در این منطقه به جای گذاشتند.

*قیمت‌گذاری‌ها بسیار ناعادلانه بود

یکی از روستائیان سادات حسینی که نخواست نامش منتشر شود اظهار می‌کند: در روزهایی که برای خرید زمین‌های کشاورزی به منطقه عزیمت کرده‌ بودند با قیمت‌های بسیار ناچیز زمین مواجه شدیم که هیچ عقل سلیمی در این باره حاضر به معامله نمی‌شد.

وی می‌افزاید: همه می‌دانند که اراضی کشاورزی شهرستان‌های ایذه و دهدز همه مرغوب و در باغداری و کشاورزی بسیار مشهور هستند ولی این اراضی را در جریان تملک اراضی سد با قیمت هر متر مربع در بهترین شرایط 130 تومان خرید کردند.

وی خاطر نشان می‌کند: اراضی و حتی باغ‌های این منطقه با قیمت ناچیز و غیرقابل محاسبه تملک شده است به نحوی که هر درخت موجود در باغ را تنها با قیمت 7 هزار تومان خرید کردند در صورتی که میوه‌های موجود در این درخت در هنگام مبایعه بیش از 5 برابر این قیمت ارزش ریالی داشته است.

این ساکن روستای سادات حسینی می‌گوید: بسیاری از خانواده‌ها حاضر به فروش اراضی کشاورزی و خانه‌های خود نشدند و منازل خود را ترک نکردند ولی آب خانه‌های آنها را گرفت و مجبور شدند به قیمت‌های تعیین شده تن دهند و برای دریافت قیمت تعیین شده مراجعه کنند ولی بسیار جالب بود که برای منازل و زمین‌های کشاورزی بیش از 8 میلیون تومان به ساکنان این منطقه داده نشد و به معنای کامل کلمه ساکنان در این منطقه بی‌چاره شدند.

*بسیاری از روستاها حتی جاده ندارند

بسیاری از روستاهای موجود در این منطقه حتی از داشتن مسیر دسترسی محروم هستند و احداث جاده برای این این روستاها به قول‌های سرخرمنی پیوسته است که شرکت آبنیروی ایران در روزهای آبگیری این سد به همه مردم در این منطقه داد.مسیرهای دسترسی به روستاهای سادات حسینی و میراحمد احداث نشد، جاده شیوند به لردگان نیز در هاله‌ای از ابهام است و...مردم روزانه شاهد بروز معضلات و در برخی شرایط تلفات جانی هستند.

مشکلی به نام اعتبار برای احداث این مسیرها و جاده‌ها مطرح نیست زیرا این سد با اعتباری بالغ بر 800 میلیارد تومان احداث شده است و از محل فروش برق این سد در سال بیش از 250 میلیارد تومان برگشت سرمایه دارد و در کمتر از چهار سال همه سرمایه‌گذاری این سد بازپرداخت شده است.

از طرفی با گذشت بیش از 8 سال از آبگیری این سد و فروش برق آن دیگری توجیهی برای سهل‌انگاری و کوتاهی در احداث جاده‌ها و مسیرهای دسترسی این روستاها وجود ندارد.

روستاهای سادات حسینی و میراحمد در روز گذشته شاهد کشتار زیاد زن و فرزندانشان بودند، اتفاقی که شاید دل هر بیننده‌ای را بدرد آورد.

در جریان پهلوگرفتن بارج در کنار ساحل دریاچه سد کارون3 بارج تکانی می‌خورد و مینی بوسی که بر اساس اظهارات برخی مسئولان ترمز دستی آن کشیده نبوده است به درون آب افتاده و از 16 نفر مسافر این مینی بوس 11 نفر فوت می‌کنند و یک نفر نیز همچنان مفقود است.

آنچه در این بین بسیار قابل توجه است آن است که نباید این اتفاق به ترمز دستی مینی بوس معطوف شود بلکه باید این اتفاق برای مدیران ملی که باعث تردد مردم در این منطقه با بارج شده‌اند پرونده‌ای قابل رسیدگی در مجامع قضایی باشد تا کسی پاسخگوی جان از دست رفته هموطنان در این منطقه باشد.