آبگيري سد «گتوندعليا» در خوزستان با وجود تراشههاي بسيار بزرگ نمك در مخزن طعم رودخانه كارون را شور ميكند تا زمينهاي حاصلخيز كشاورزي منطقه به شورهزار تبديل شود. گفته ميشود بهزودي آبگيري سد گتوند عليا به بالا رفتن شوری آب رودخانه کارون و پایین آمدن کیفیت آن در شهرهای گتوند، شوشتر، ملاثانی، باوی، اهواز، آبادان و خرمشهر منجر خواهد شد تا هم اهالي اين شهرها لب تشنه بمانند و هم سرسبزي با زمينهاي كشاورزي منطقه خداحافظي كند.
آبگيري سد «گتوندعليا» در خوزستان با وجود تراشههاي بسيار بزرگ نمك در
مخزن طعم رودخانه كارون را شور ميكند تا زمينهاي حاصلخيز كشاورزي منطقه
به شورهزار تبديل شود. گفته ميشود بهزودي آبگيري سد گتوند عليا به بالا
رفتن شوری آب رودخانه کارون و پایین آمدن کیفیت آن در شهرهای گتوند، شوشتر،
ملاثانی، باوی، اهواز، آبادان و خرمشهر منجر خواهد شد تا هم اهالي اين
شهرها لب تشنه بمانند و هم سرسبزي با زمينهاي كشاورزي منطقه خداحافظي كند.
در محوطه ای به وسعت دهها هکتار در شرق رودخانه کارون و غرب منطقه
امبل شهرستان «لالی»، محوطه ای از گنبدهای نمکی وجود دارد که در هنگام
آبگیری و بالا آمدن آب، به مثابه توده بزرگی از نمک خواهد بود که در لیوانی
آب قرار بگیرد. مسئلهاي كه به گفته اساتيد دانشگاه جنديشاپور باعث افت
کیفیت آب کارون ميشود و تاثیراتي زیست محیطی بر صنعت کشاورزی خوزستان
ميگذارد. برخی از افراد آگاه در مورد حجم این ذخایر نمک ميگويند که تنها
ارتفاع یکی از این توده های نمکی ۱۰۰ متر از زمین و به عمق ۱۷۰ در عرض
برآورد شده است. مسئولان وزارت نيرو درحالي سد گتوند را بدون توجه به معادن
نمك منطقه در اين نقطه جانمايي كردند كه اين منطقه از ديرباز محل استخراج
نمك بوده است. شوری آب کارون در بخش جلگه ای خوزستان علاوه بر تاثیر بر آب
شرب منطقه به زمین های زراعی وسیعی که از این رودخانه مشروب می شوند نیز
صدمات جبران ناپذیری وارد خواهد کرد به طوری که تاثیر آن با صرف مبالغی
هنگفت قابل بازگشت به وضعیت پیشین نشود. همچنين مسئولان استاني كه ساختسد
را به رغم وجود اعتراضهاي بيشمار در سكوت خبري ادامه ميدادند در نهايت
در روزنامههاي محلي استان خوزستان اعلام كردند كه نمكها را از مخزن سد به
نقطهاي ديگر انتقال ميدهند. این پدیده چنانچه بهدرستی مورد توجه و
کنترل قرار نگیرد، خساراتی غیر قابل جبران و در حد یک فاجعه زیست محیطی را
به بار خواهد آورد. اگرچه مجریان پروژه سد گتوندعلیا وجود ذخایر قابل
اعتنای نمک در این منطقه را انکار می کردند اما سرانجام با افشای برخی
اطلاعات از سوی گروه های مردمی و وجود شواهد و قرائن بسیار به وجود ذخایر
نمک اذعان نمودند. پس از آن بود که در اقدامی شتابزده در حالی که به سرعت
به زمان آبگیری «سد» نزدیک می شوند، دست به کار چاره جویی و جبران زمان از
دست رفته برآمدند.
البته مسئله وجود تراشههاي نمك آنقدر مهم و غيرقابل انكار است كه
مسئولان استان خوزستان كه تا سال گذشته وجود اين تراشهها را در مخزن سد
گتوند تكذيب ميكردند به يكباره تصميم گرفتند تا نمكها را پيش از آبگيري
سد به خارج از مخزن آن انتقال دهند اما آنها نتوانستند تمام نمكي كه در پشت
سد قرار دارد را به بيرون انتقال دهند. از سوي ديگر تراشههاي انتقال داده
شده را هم به ساحل كارون ريختند تا زمينهاي كشاورزي پيش از آّبگيري سد به
شورهزار تبديل شود. به گفته يكي از اهالي گتوند حجم بسيار وسيعي از
نمكها با كاميونها در ساحل رودخانه ريخته شد تا شوري آن به زمينهاي
كشاورزي اطراف سرايت كند. بنا به گزارشی که از مصاحبه با کارگران محل پروژه
و رانندگان وسایل نقلیه شرکت «مجری» تهیه شده است، دهها کامیون از
سنگهای نمکی در هشتماه گذشته حمل و در رودخانه کارون رها سازی شده اند!
یک راننده سابق کامیون شاغل در این شرکت که نخواست نامش فاش شود ميگويد:
«شخصا طی ماه های گذشته به دستور مدیران پروژه، روزانه ۴ تا ۶ سرویس خاک و
سنگ معدن نمک را در کنار کارون رها کرده است.» امری که به شوری بی سابقه آب
رودخانه کارون و نارضایتی مردم شهرهای گتوند و شوشتر منتهی شده است اما
بعد از ناموفق بودن انتقال آنها «حجازي» استاندار خوزستان اعلام كرد كه با
يك لايه سنگي يا قيراندود كردن، نمكهاي كف سد را استتار خواهد كرد اما
كارشناسان و اساتيد دانشگاه چمران اعتقاد دارند كه رگههاي نمك جابهجا
ميشوند و نميتوان با يك لايه قير يا سنگ آنها را در يك نقطه ثابت كرد.
اين مسئله با توجه به اصرار مسئولان براي آبگيري بزرگترين سد كشور به
نگراني بسيار زيادي در ميان مردم شهرهاي مختلف خوزستان كه هم اينك به دليل
بيتوجهي به محيط زيست در شرايط بسيار بدي به سر ميبرد، منجر شده است. يكي
از اهالي گتوند ميگويد:«سد گتوند براساس اعلامهاي رسمي بايد در سال 86
آّبگيري ميشد اما تاكنون نشده است.»اين مسئله به گفته او باعث شد تا
افكارعمومي ازخود بپرسند كه آيا مسئولان به دليل وجود رگههاي بزرگ نمك در
سد در آبگيري سد تعلل ميكند يا مشكل ديگري هم وجود دارد؟ سدسازي و آبگيري
سد تاكنون در خوزستان هزينههاي تاريخي طبيعي زيادي به بار آورده است.
آبگيري سد كارون 4 به غرق شدن درختان بسياري زيادي منجر شد و تاريخ
دوره ايلامي اين منطقه را از بين برد. انتقال نمكهاي مخزن سد به ساحل
كارون تا به امروز هم هزينههاي محيط زيستي زيادي را روي دوش طبيعت اين
استان گذاشته است. براساس اسناد موجود، EC آب کارون از آبان ماه امسال
تاکنون در برخی روزها بین رقمهای ۸۰۰ تا ۲۰۰۰ بالا رفته است و لایه هایی
از نمک بر اراضی کشاورزی بوجود آمده که با چشم قابل مشاهده است. یک کارشناس
سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان – که نخواست نامش فاش شود - کاهش
محصولات کشاورزی و خسارات دهها میلیاردی بر محصولات زراعی طی سال گذشته را
از تاثیرات شوری بیسابقه کارون ميداند و ميگويد: طی چند ماه گذشته بر
اثر رهاسازی تراشههای نمک کیفیت آب آشامیدنی روستاهای عقیلی و شهرستانهای
گتوند و شوشتر نیز تا میزان زیادی کاهش پیدا کرده است.
يكي از شهروندان گتوندي ميگويد: «مردم شهرستان گتوند که تا پیش از این
یکی از خالص ترین آب های آشامیدنی استان بهره مند بودند هم اکنون مجبور به
خرید و استفاده از دستگاه های تصفیه خانگی آب شدهاند.» البته مشكلات
سدگتوند به همين جا ختم نميشود. بارش باران چالههايي كه را در دل
محوطههاي نمك خيز به وجود آورده است. مسئولان چاره انديشي براي حل مسئله
را در ريختن خاك رس ميدانند كه اين مسئله از نگاه دانشگاهيان به
نگرانيهاي موجود بيشتر دامن زده است. اعضاي یک گروه زمین شناسي که در ماه
های گذشته در منطقه حضور داشته و از نزدیک نحوه پر کردن این فروچالهها را
مورد ارزیابی قرار دادهاند، مفید بودن این نحوه مقابله با حفره هایی که
گاه تا 70متر عمق دارند را مورد تردید قرار داده و ميگويند: «از معاونت
فنی استانداری خوزستان انتظار میرود تا با نظارت دقیق تری نسبت به این
پروژه اقدام نماید».
یک پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر هم اعتقاد دارد: «علاوه بر
تاثیرات زیست محیطی وجود گنبدهای نمکی در مخزن سد دو نگرانی دیگر را
بهوجود آورده است؛ یکی آنکه رسوب گذاری حاصل از فرسایش نمکزارها موجب کاهش
چشمگیر عمر مفید این سد و پر شدن مخزن میشود و دیگر آنکه عنصر نمک موجب
خوردگی فلزات و تاسیسات گرانقیمت مولد نیروگاه خواهد شد.»
بررسيها درباره زیانهای احداث سد کارون۳ در شمال شرق خوزستان نشان می
دهد که بهرغم تبلیغات فراوان «شرکت آبنیرو» و وزارتخانه نيرو، طیف وسیعی
از مشکلات اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی پس از احداث این سد برای مردم
منطقه بهوجود آمده است وانتظار مشکلاتی هم در دراز مدت وجود دارد. سد
سازيها تنها در خوزستان به پيامدهاي محيط زيست، اقتصادي و اجتماعي
زيانباري منجر نشده است. رودخانهها وتالابهاي بسياري در كشور به دليل
سدسازي در نابود شده يا در حال خشك شدن هستند. خشك شدن باتلاق گاوخوني،
رودخانه زاينده رود و درياچه نمك اروميه تنها نمونهاي از هزينههاي محيط
زيست است كه بهدليل وجود غولهاي بتوني پرداخت مي شود. خوزستان هم خود
قصه جداگانهاي دارد. رودخانه كارون درحالي به انتظار اين فاجعه محيط زيستي
نشسته است كه رقمش را سدهاي بسياري چون سد مسجدسلیمان، سد کارون۲، سد
کارون۳، سدکارون۴، سدکارون۵، سدخرسان۱، سدخرسان۲، سدخرسان۳، سدبازفت و سد
شهید عباسپور و دو پروژه عظیم انتقال آب به نامهای سد وتونل سوم کوهرنگ و
طرح انتقال آب بهشت آباد گرفته است. خوزستانيها به گفته خودشان نميدانند
در بالا دست سد چه ا تفاقي بهوقوع ميپيوندد اما ساخت 12 سد روي
طولانيترين رودخانه كشور باعث شد تا آنها بپرسند خوزستانيها كه اين روزها
به دليل وجود ريزگردها نميتواند به راحتي نفس بكشند، با افتتاح اين سد چه
روزگاري پيدا ميكنند؟
منبع: تهران امروز - زهرا کشوری