سخنگوی انجمن دوستداران ایران ـ شهرستان شوش دانیال (ع) گفت: هنوز چند صباحی از پدیده شگرف جهانی شدن شوش سپری نشده است اما با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و تبلیغات چراغ خاموش برخی کاندیداهای احتمالی شهرستان شوش دانیال (ع) بد ندیدیم که گذری بر شوش و احوالات ناخوش آن در این چند ساله بیندازیم.
پیمان شوهانی ادامه داد: اگر چه باید گفت عروج بر فلک سروری به دشواریست اما آیا شوش مستعد جهانی شدن بود؟ جهانی شدن شوش سَرِ آب بود یا سَراب؟ دور است سَرِ آب از این بادیه هش دار! / تا غول بیابان نفریبد به سَرابت.
وی افزود: این پرسش ها و استفهامات انکاری را باید از مسوولان پرسید که آیا شوش قابلیت جهانی شدن را داشت؟ سرزمینی تاریخی ـ مذهبی که هنوز از نبود امکانات نخستین یک شهر نه چندان مدرن نیز محروم است و رنج می برد.
شوهانی تصریح کرد: شوش جهانی شده اما هنوز یک پایانه مسافربری در شأن شخصیت مردم آن ندارد. شوش جهانی شده اما هنوز معابر چندان مناسبی ندارد. سالن های ورزشی غیراستانداردی که جوانان شهر برای بازی در آنها باید هزینه هنگفتی را پرداخت کنند. بی ذوقی مسوولان تا بحدی است که با وجود این که شوش یک شهر تاریخی و مذهبی است اما در هیچ یک از میدان های شهر از نمادهای باستانی و مذهبی آن استفاده نشده است. بنرهایی هم که بعد از ثبت جهانی شدن شوش و با توجه به فشار دوستان زده شد بماند که چه قدر بخاطر بی ذوقی و نبود سلیقه و نمادهای تاریخی و مذهبی شایسته تر موجود در آن بنرها بیداد می کرد و ذهن آدمی را صرفا به قصد رفع تکلیف مسوولان رهنمون می ساخت.
این دوستدار میراث فرهنگی با بیان این که با یک مقایسه سرانگشتی و چرتکه انداختن به شهر همجوار خود می توان به خیلی از این ابهامات پاسخ داد خاطرنشان کرد: در این چند ساله شهرستان موفق دزفول به همان اندازه که پیشرفت و سیر صعودی داشته که این بدون شک در گروی تلاش و کوشش مسوولان و بیشتر مردمی است که سعی می کنند بهترین انتخاب را داشته باشند در مقابل و در خلاف جهت آن شوش با سرعتی مهار نشدنی در حال سقوط و پسرفت بوده است. امیدواریم مذاق جان مسوولان و دوستان عزیز از تلخی این سخن دژم و فسرده نشود و مکدر احوال نشوند که چرا مقایسه با دزفول؟ سخن تلخ است اما گوش میدار / که در گفتار من رازی نهفته است چون در جواب باید گفت کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست.
این مدرس دانشگاه عنوان کرد: پس با کجا خود را باید تطابق داد و مقایسه نمود؟ چون در مقام مقایسه، شیوه و طرق معمول آن است که آدمی به اوضاع و احوال بهتر از خود نگاه کند اگر که دوست دارد پیشرفت کند. پس انتظار نداشته باشید با پایین تر از دست خود مقایسه کنیم. هر چند اگر شهری پایین تر پیدا شود که این مقایسه را انجام داد. چه اگر شوش را شهر ننامیم شاید به خطا نرفته باشیم و سخن بیهوده و گزافی نرانده باشیم.
وی تصریح کرد: نمایندگان محترم مجلس شهرستان شوش در این چند دوره ای که سیمرغ قاف نشین مسند ریاست بوده اند چه اعمال شاقه و خلق الساعه ای را انجام داده اند که دوباره مرکب عزم خود را برای حضور در انتخابات مجلس زین کرده اند؟ ای قافله سالار چنین گرم چه رانی؟
شوهانی گفت: دوستان می فرمایند که نماینده محترم ما در صحن بهارستان در تسهیل جهانی شدن شوش به ایراد نطق پرداخته اند. در مقام پاسخ باید گفت که چه قدر نکوست که این قصه غریب و حدیث عجیب را بیان فرمودهاند اما آیا تنها مرکب سخن را راندن کافی و وافی است؟ اگر به ایراد سخن و سخنوری باشد که از زاغ کلک خیلی از دوستان نیز آب حیوان بلاغت میچکد و همه ابلق سخن را به زیبایی سوارند. مهم آن است که تا چه اندازه در رفع کمبودها و مشکلات کوشش شده است؟ آیا همین که شوش جهانی شد دیگر باید در پوست خود نگنجیم؟ بستر جهانی شدن شهر پیامبر تا چه اندازه آماده جذب گردشگران است؟ پیامبر عظیم الشأنی به نام حضرت دانیال (ع) در این شهر مدفون است که امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه خدا را به کرم او سوگند می دهد اما مدت مدیدی است که بارگاه مقدس آن حضرت در دست مرمت است و اوضاع خوبی را سپری نمی کند.
سخنگوی انجمن دوستداران ایران ـ شهرستان شوش دانیال (ع) یادآوری کرد: پایتخت زمستانه هخامنش با آن همه عظمت و شکوهی که روزگاری خوش میرخشید امروزه چه اوضاع و احوالی دارد؟ اوضاع اقتصادی شوش که دیگر جای خود دارد. یک زمانی نه تنها از شهرستان های مجاور بلکه از استانهای دیگر نیز رهسپار شوش میشدند و در شرکت نیشکر هفت تپه آن مشغول به کار می شدند اما امروزه با مهاجرت جوانان جویای کار شهرستان شوش به استانهای دیگر روبرو هستیم که به صورت اپیدمی و همه گیر در آمده است. با نگاهی به تقلیل نیروی کارگر شرکت نیشکر هفت تپه از حدود هشت ـ نه هزار نفر به چیزی حدود کمتر از 2 هزار نفر به خوبی به این نکته رهنمون می شویم که اوضاع اشتغال جوانان چه روند رو به افولی را سپری می کند و نیازی نیست که قدر مسلم با علم اقتصاد و بازار کار آشنایی داشته باشیم. تعطیلی چندین و چند ساله شرکت قند و بیکار شدن کارگران آن نیز که مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست /حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد.
او در ادامه بیان کرد: اگر چه این چند وقت از گوشه و کنار شنیده می شود که نماینده محترم شهرستان شوش به دنبال رایزنی و تلاش است تا شرکت قند دوباره راه اندازی شود که این خبر خوشحال کننده و مسرت بخشی می تواند باشد اما ابهامی که در این جا وجود دارد این است که چرا در سه سال گذشته به طور جدی به دنبال حل این مشکل نبوده اند!؟ امید است که از ترفندهای نزدیک شدن به انتخابات مجلس نباشد.
شوهانی گفت: همیشه با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس باید خدا را شاکر بود که سایه انتخابات و آلترناتیوهای کاندیدهای احتمالی باعث می شود نمایندگان فعلی برای مثبت دار کردن کارنامه منفعل عملکرد خود تلاشی دو چندان کنند که ای کاش مقداری از این کوشش ها را در مدت زمان سه سال گذشته ای که در رأس امور بودند انجام می دادند.
دوستدار میراث فرهنگی شوش اظهار داشت: روی دیگر سخن با کاندیدهای احتمالی است. دوستان عزیز چه نقاط مثبتی در کارنامه عملکرد خود مشاهده فرموده اند که خود را شایسته این مسند دیدهاند؟ عاجزانه از دوستان درخواست داریم که نماینده شدن را تنها پله ترقی و سکوی پرتابی شهره شهر بودن خود ندانند و اگر در خود این توانایی را میبینند که میتوانند کمکی کنند وارد عرصه شوند. گر تو بهتر میزنی، بستان بزن! و اگر که در خود این قابلیت را نمی بینند محترمانه کنار کشند چه شوش تا به حال این چند دوره کم تاوان پس نداده است و کم راه خطا نرفته است. از مردم شریف شوش نیز این انتظار می رود که دوباره راه بادیه به بیهوده نپیمایند چو پیامبر عظیم الشأن اسلام می فرمایند: "المومن كیِّس الفِطن الحذر" مومن عاقل و چیز فهم و محتاط است و بدون حب و بغض قومیتی به انتخاب آزاد مردی دست یازند که نماینده بودن را برای جاه و جلال و شهرآشوبی خویش انتخاب نکرده باشد. چنان که مولانا نیز می فرماید: عاقلان را یک اشارت بس بود.
سخنگوی انجمن دوستداران ایران ـ شهرستان شوش دانیال (ع) افزود: امید است مسوولان محترم شهرستان شوش قدر و عظمت وجودی مردم شریف این شهر را به خوبی بدانند و درک کنند. در تتمه مطلب خالی از لطف نیست اگر به این ابیات استاد مسلم سخن و شیخ اجل سعدی عزیز اشاره کنیم:
شنیدم که در وقت نزع روان
به هرمز چنین گفت نوشیروان
که خاطر نگهدار درویش باش
نه در بند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیار تو کس
چو آسایش خویش جویی و بس
نیاید به نزدیک دانا پسند
شبان خفته و گرگ در گوسفند
برو پاس درویش محتاج دار
که شاه از رعیت بود تاجدار
رعیت چو بیخند و سلطان درخت
درخت، ای پسر! باشد از بیخ سخت
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکنی میکنی بیخ خویش