دیگر یادمان نیست آخرین بار کی بود. شاید یک سال پیش، شاید هم بیشتر. یادمان نیست از آخرین باری که در شهر خودمان برای تماشای یک فیلم به سینما رفتیم، چقدر گذشته. یادمان هست در تنها سینمای شهرمان چه همایشها و سمینارها و افتتاحیه و اختتامیههایی برگزار شد، و یادمان هست حتی که همین زمستان گذشته، این سینما رنگ کنسرتی را به خود دید، اما فیلم، نه!
سینما را برادران لومیر اختراع کردند، 120 سال پیش در پاریس. حالا در صد و بیست سالگی سینما که زمانی هنر هفتم بود و هنوز هم هست اما امروزه هنری است صنعتی که پولزایی و درآمدزایی حرف اول را در آن میزند، تک سینمای درخشان شهری که بهترین و بیشترین سینماهای یک کشور پهناور را در اختیار داشت، در خاموشی محض فرو رفته است.
تابلوی بزرگی که بیش از یک سال است هیچ پوستری بر آن نقش نبسته و بنای عظیم و زیبایی که خیلی وقت است هیاهوی هیچ تماشاگری را به خود ندیده است. مخصوصا این روزها که اکران فیلمهای تازه سینمای ایران در روزهای ماه مبارک رمضان در بسیاری از سینماهای مطرح کشور، شامل طرح اکران افطار تا سحر است و اهالی بسیاری از شهرها برنامه ثابت فیلم بینی را برای ساعات بعد از افطار خود ترتیب دادهاند.
*لحظه افطار، لحظه نشاط مومن است
طرح افطار تا سحر یا اذان تا اذان، طرحی است برای افزایش نشاط در جامعه. در روزهای طولانی ماه رمضان که افراد روزهدار به کار و فعالیت مشغولند، به ویژه در هوای گرم تابستان آمار سینما رفتن مردم کم میشود و از این بابت است که چند سالی است این طرح برای جلوگیری از افت آمار سینما رفتن از یک سو و روحیه بخشی به مردم بعد از پایان یک روز روزهداری از سوی دیگر تصویب شد و در بسیاری از استانهای کشور به اجرا درآمد.
یکی از تفریحات سالمی که مردم بعد از یک روز روزه گرفتن میتوانند انجام دهند تا قدری از نشاط لحظه افطار را تجربه کرده و برای روزه گرفتن در روز بعد انرژی ذخیره کنند، همین سینما رفتن و تماشای فیلم است. اما بااینکه در اکثر شهرهای کشور و از جمله اهواز این طرح اجرا میشود، در آبادان حتی طرح عادی اکران فیلم هم چندین ماه است که تعطیل شده و مردم باید به فکر برنامه دیگری برای افطار تا سحر خود باشند. احتمالا یا باید در خانه نشسته و به تماشای سریالهای نه چندان دلچسب تلویزیون بسنده کنند و یا از خانه بیرون رفته و در حالی که تفرجگاه قابل ذکری در شهر نیست، راهی بازارهای شلوغ و پر رفت و آمدی شوند که نه تنها نشاطی نمیبخشند، بلکه خستگی روزشان را مضاعف میکنند.
*این سینما حق ماست، سهم ماست!
آبادانیها این روزها خسته و بیرمقاند. عملا هیچ برنامه شاد و مفرحی نیست که برای آنها در سطح شهر اجرا شود و هیچ مسئول و دستاندرکاری هم نیست که به اندازه یک میهمانی افطاری برای اطرافیانش، زمانی را صرف برنامهریزی برای بهبود شرایط اجتماعی و افزایش نشاط مردم شهر کند. به هرکس میگوییم نشاط، میگوید «مرکز خرید» و به هرکس میگوییم، سینما، میگوید «مگر تنها مشکل شهر ما سینماست؟»
در خیابانهای شهر قدم میزدم و به چهره عصرگاهی مردم آبادان مینگریستم. چهرهها تفاوت چندانی با هم نداشتند، چه آنها که روزه بودند و چه بقیه که روزه نگرفته بودند. هر دو گروه خستهاند. در گرمایی بیاندازه به این طرف و آن طرف میدوند تا روز را به شب برسانند و بعد از 16 ساعت روزهداری، در کنار خانواده افطار کنند و جانی تازه بگیرند. و فردا، روز از نو روزی از نو!
حاجیزاده یکی از جوانان آبادانی است که در مجتمع کادوس، فروشگاه لباس مردانه دارد. او در مورد تعطیلی سینما میگوید: از زمانی که سینما نفت تعطیل شده، من و دوستانم کمتر همدیگر را میبینیم. من به تماشای فیلم خیلی علاقه دارم و دوستانم هم تقریبا مثل خودم هستند. هر بار که فیلم تازهای اکران میشد برای تماشای آن به سینما میرفتیم.
وی ادامه میدهد: البته همه فیلمهایی که ساخته میشوند از نظر کیفی درجه یک نیستند، اما همین که فیلمی را در سینما تماشا کنیم، لذتی چند برابر تماشای آن در خانه و با تلویزیون دارد. مخصوصا که سینما نفت برای ما آبادانیها بسیار دوست داشتنی و عزیز است و تعصب خاصی روی آن داریم، به همین دلیل هیچ وقت نمیتوانستیم ببینیم خالی از تماشاگر است.
*بنایی که خیلی زود به تاریخ میپیوندد
سینما نفت یکی از المانهای شهر آبادان است. بنایی عظیم و منحصر به فرد که توسط مهندسان انگلیسی ساخته شده و از لحاظ ساختار معماری و شکل بیرونی در کشور تک است. این سینما به عنوان بزرگترین و مهمترین سینمای آبادان، منحصرا متعلق به شرکت پالایش نفت آبادان است. بنابراین هرگونه تغییرات در سیستم اجرایی و یا امکانات سینما، تنها در حوزه تصمیمگیری شرکت نفت است.
بر همین اساس وقتی تعطیلی سینما به طول انجامید، به سراغ مسئولان و مدیران پالایشگاه رفتیم تا چرایی این مسئله را از آنها جویا شویم. علت تعطیلی طولانی مدت سینما، سیستم قدیمی آن عنوان شد و مدیران پالایشگاه در پاسخ به این سوال که چرا این سیستم، مدرن نمیشود، هزینه بالای خرید سیستم دیجیتال را مطرح کردند.
در گفتوگویی که چندی پیش با مدیر روابط عمومی شرکت پالایش نفت داشتیم، وی از انجام مقدمات خرید سیستم دیجیتال خبر داد و عنوان کرد که سیستم قدیمی سینما که آنالوگ بوده و امکان پخش فیلمهای جدید را ندارد، به زودی با سیستم دیجیتال جایگزین خواهد شد و تنها مشکلی که وی برای این فرایند مطرح کرد این بود که مدیران پالایشگاه هنوز مبلغ مورد نیاز برای خریداری این سیستم جدید را تایید نکردهاند اما وعده داد که در آیندهای نزدیک این مسئله در جلسه هیئتمدیره مطرح خواهد شد.
*انتظار تا 3 ماه دیگر تمدید شد
اما حبیباله ابوالحسینی مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان در خصوص این تاخیر در راهاندازی سینما به خبرنگار فارس گفت: از آنجا که برای تبدیل سیستم سینما در بودجه سالانه سهمی درنظر گرفته نشده، با توجه به درخواست اداره خدمات اجتماعی مبنی بر تغییر سیستم سینما از آنالوگ به دیجیتال، از طریق سرفصلهایی که میشد خارج از بودجه برای مصارف این چنینی درنظر گرفت، برآوردی از مبلغ مورد نیاز برای اینکار صورت گرفت که در ابتدا هزینه حدود 450 میلیون تومان برآورد شد.
وی افزود: در ادامه با مشاوره همکاران که شرح نیازها و مشخصات دستگاه موردنیاز برای سیستم دیجیتال را ارائه کرده بودند، در خصوص این کار تحقیق کرده و طرح را به کمیسیون مناقصات تحویل دادیم که در این کمیسیون مبلغ تایید شد.
ابوالحسینی در ادامه با بیان اینکه برای سینما نیاز به دو دستگاه دیجیتال است، گفت: با توجه به اینکه ممکن است دستگاه دیجیتال زمانی دچار مشکل شده و منجر به تعطیلی مجدد سیستم سینما شود، تصمیم گرفتیم تا دو دستگاه را برای آن خریداری کنیم، بنابراین هزینه دوبرابر شده و نیاز به 900 میلیون تومان برای این تغییر سیستم داریم.
مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان با اشاره به مدت زمان ارائه طرح خرید سیستم در کمیسیون مناقصات، تصریح کرد: سازمانهای دولتی برخلاف سازمانهای خصوصی برای هزینه کردن چنین مبالغی باید طرحهای خود را به مناقصه بگذارند و از آنجا آگهی مناقصه باید در روزنامه عمومی منتشر شود، این فرایند ممکن است مدت زمانی در حدود 3 ماه به طول انجامد.
وی علاوه بر خریداری سیستم دیجیتال، به تبدیل دستگاه آنالوگ سینما به دیجیتال اشاره و بیان کرد: همچنین پیمانکارانی هستند که میتوانند با هزینهای حدودا 100 میلیون تومانی دستگاه آنالوگ را به دیجیتال تبدیل کنند که این مورد نیز در کمیسیون مناقصات به تصویب رسیده و قرار شد تا چنانچه شرکتی حاضر به این کار شود، این پروژه را به آنها تحویل دهیم.
*مشکل آبادان فقط مرکز خرید است؟
یکی از راههایی که مسئولان برای توسعه آبادان یافته و مدتهاست در آن جلو میروند، احداث بازار و پاساژ و مرکز خرید است که این روزها مثل قارچ در همه جای شهر میرویند. مراکز خریدی که محصولاتی مشابه عرضه میکنند و فقط اسم و ظاهرشان با هم فرق دارد.
فرامرز یکی دیگر از جوانان آبادانی است که در یکی از همین مراکز خرید، فروشگاه لوازم ورزشی دارد. وی با اشاره به اینکه برای جوانان آبادانی هیچ تفریحی به جز گشتوگذار در این مراکز خرید وجود ندارد، میگوید: اینجا که نه سینمایی داریم و نه تئاتری اجرا میشود و نه فرهنگسرایی داریم که آثار هنری نمایش بدهد، جوانان چارهای جز غریبگی با هنر ندارند.
وی در خصوص احداث این مرکز خریدهای بیشمار در آبادان میافزاید: البته این مراکز خرید چیز بدی نیست، حداقل جوانانی مثل من که سرمایهای هم داشته باشند میتوانند با راهاندازی یک فروشگاه، شغلی برای خود دستوپا کنند، اما تعداد این مراکز دیگر دارد زیاد میشود درحالیکه ما در آبادان هنوز یک پارک یا مجموعه تفریحی قابل توجه نداریم. جوانها برای وقتگذرانی و تفریح یا باید در این مراکز خرید قدم بزنند یا راهی قلیان سراها و سفرهخانهها شوند و این محرومیتها را با دود قلیان جبران کنند.