هفته نامه لثارات در ستون سیاست به یک روایت یک همولایتی نوشت:
آقای احمدینژاد پیشاپیش، تشرف شما به نیویورک برای هفتمین مرتبه را شادباش
عرض میکنم و امیدوارم که تا باشد از این سفرها باشد، غرض از مزاحمت آن
است که در این سفرها عدهای همیشه ملازم رکابند (مثل قطب دایره دولت و
جناب مرشد کامل و بنیانگذار فرقه احباء اسفندیاریه!) برخی هم گاهی در
التزام رکاب بودهاند! اما حقیر یادم نمیآید که حتی برای یک بار هم که شده
یک نفر از منتقدین، شرف حضور در نیویورک آن هم در معیت حضرتعالی را پیدا
کرده باشد، آخر ما هم دل داریم! ما هم دلمان میخواهد به ینگه دنیا مشرف
شویم! دل ما که از سنگ نیست! چه کنیم که منتقدیم و زبانمان دراز است و
مصلحت نمیشناسد! جرم که نکردهایم منتقد شما و دولتتان شدهایم. اگر راست
میگوییدو عدالت محورید و شبها از غصه بیعدالتی خوابتان نمیبرد، این دفعه
ما را هم با خودتان به نیویورک ببرید! هم پز جناحی بودن میدهید و هم مردم
عدالتخواه بودن شما را باور میکنند و ما هم امیدوار میشویم که به عنوان
یک ایرانی سهمی در آنچه اطراف رئیس جمهور به وفور یافت میشود داریم.