حميدرضا خجندی، خواننده و آهنگساز خوزستانی، به مناسبت درگذشت مرتضی پاشایی، خواننده پاپ ايرانی، مطلبی با عنوان «دل نوشتهاى براى يك ستاره» نوشت.
خجندی در اين مطلب نوشته است: «بزرگ بود و شبه صداقت. دلش از جنس بلور بود و حتى ذرهاى غبار بر روى او وجود نداشت. دستانش كوچك بودند اما خورشيد در درونشان لانه داشت. سر به زير. توانمند و بىادعا. در صدايش مهربانى موج ميزد و كدورت در وجودش هرگز ريشه نكرده بود.
روزى كه فهميده بود مبتلا به سرطان شده با اين كه خودم در حال دست پنجه نرم كردن با مرگ بودم مهدى كرد دوست و رفيق خوب او از من خواست كه به او روحيه بدهم و من در بك استيج كنسرت ماهشهر حدود نيم ساعت به او دلدارى دادم و او را به توكل كردن به خداى مهربان دعوت كردم. صدايش ميلرزيد امّا از خدا براى من طلب تندرستى كرد. به او گفتم هرگز از شكست در برابر مرگ نهراسد و محكم روبهروى سختىها بايستد و به او يادآور شدم كه: درد بىدردى علاجش آتش است. با اين كه پيكرم از او نحيفتر شده بود امّا آن چنان دلگرم در مورد زندگى با او سخن گفتم كه باورش نشده بود كه روبهرويش يكى هست كه پس از ماهها ويرانى دوباره از بودن دم ميزند.
آن شب گذشت و هر روز بيمارى مرتضى بيشتر و بيشتر در درونش ريشه كرد و با ديدن عكسهايش فروپاشى اين جوان بااحساس خاطرم را آزرده و پريشان كرده بود امّا هر گاه كه فرصتى پيش مىآمد به او يادآور ميشدم كه: كوه با نخستين سنگ آغاز ميشود و انسان با نخستين درد اما به گفته خواهر ناز و عزيزم زنده ياد فرشته معصوم من خوب ميدانستم سيبى كه امروز افتاد از درخت شايد رسيده بود در روزهاى پيش! كال است آن كه او با باد ميرود از شاخهاى كه يك روز هست دار او.
آرى مرتضى رسيده بود و نشانى از كال بودن در او يافت نمىشد و باور اين براى ما كه در اين سياره زندگى ميكنيم سخت بود. او هر لحظه پختهتر از پيش ميشد و وقت افتادن از شاخهاش بود. آخر ميدانى؟ در اين سياره ديگر جايى براى او نبود.
امروز ميتوان گفت كه مرتضى نبود. مرتضى آمد. مرتضى باشكوه آمد. مرتضى به اوج رسيد. مرتضى آرام و بى ادعا به جايى رسيد كه آخرش بود و تمام مدعيان باور كردند كه او در اوج قله محبوبيت ايستاده آن هم بدون هيچ پايگاه و گيرودارى!
مرتضى رفت ولى مرتضى ثبت شد. مرتضى آن چنان در دلها جا كرد كه تا زمين هست و زمان هست ماند و دوباره طنين آوازه پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنى است تمام آسمان شهر را پر كرد.
از فردا همه با هم به ياد داشته باشيم كه اين صدا و صاحب اين صدا هرگز مردنى نيست و تا زمين هست و زمان هست انرژى اين صدا در هوا جارى است و همگى بدانيم كه ايران امروز سراسر پر از مرتضى بود. فردا و پس فردا و روزهاى دگر نيز به همچنين و هرگز از خاطرمان نرود كه تنها صداست كه مى ماند و هميشه در دلهايمان حك كنيم كه تا من زندهام مرتضى هم زنده است.
هرگز صداى معصوم و روحانىاش از گوش جان بيرون نخواهد رفت. اين يعنى من هستم و مرتضى هم هست. لطفا از اين پس ديگر كسى نه بگويد مرتضى رفت نه بگويد مرتضى نيست. تا دنيا هست مرتضى هم هست.»
مرتضی پاشایی، خواننده پاپ، متولد سال 1363 از چندی پیش به دلیل بیماری سرطان معده در بیمارستان بستری شده بود. او که در زمان بیماری نیز کنسرتهایی برگزار کرد صبح روز جمعه (23 آبان 93) در بیمارستان بهمن تهران درگذشت.