در جوامع بشری و در طول تاریخ ، همیشه عده ای از اعضای جامعه بدلایل متعدد بصورت مقطعی و یا دائمی از برخورداری مواهب اجتماعی و ملزومات زندگی در بستر جامعه محروم می گردند ، دلایل زمینه ساز عدم برخورداری این دسته از اعضای جامعه شامل طیف وسیعی است که می توان آن را به سه دسته عوامل ناشی از ویژگی های فردی ، ساختار اجتماعی و طبیعی تقسیم بندی کرد .
از مهمترین علل ناشی از ویژگی های فردی می توان معولیت های جسمانی را نام برد که به شکل مستقیم باعث ناتوانی فرد یا دستکم محدودیت های جدی برای وی در حضور فعال در اجتماع را ایجاد می نماید. علت های ناشی از ساختار اجتماعی در ایجاد عدم برخورداری افراد ، آن دسته پدیده هایی است که به دلیل عدم تطبیق ساختار اجتماعی و نیز ناهماهنگی میان اعضای تشکیل دهنده آن در راستای رفع نیازهای اعضای جامعه به وجود می آیند . اینگونه علت ها در شمایلی همچون بی عدالتی اجتماعی در توزیع امکانات ، موقعیت وفرصت در عرصه جامعه و عوارض ناشی از توسعه ناموزون جامعه در عرصه های گوناگون و نظایر آن رخ می نماید.علت های طبیعی که از دیرباز بشر با آن روبرو بوده است هر چند امروزه به دلیل پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی ، در مقابل دو گروه دیگر از نقش کمتری برخوردارند اما هنوز هم شاهد محرومیت های گسترده ناشی از آثار مخرب عوامل ناخواسته طبیعی همچون زلزله ، سیل و ... در جوامع مختلف هستیم.
ریشه محرومیت هر کدام از علت های ذکر شده باشد ، وظیفه جامعه ، حمایت از افراد آسیب پذیر
و محروم در راستای "برخورداری" و در ادامه ، "توانمندی" آنان است ، در دوران جدید و طی سده های اخیر با شکل گیری حکومت های متمرکز و دیوانسالاری نوین در جوامعه مختلف به فراخور ویژگی های فرهنگی و اجتماعی ، نهادهایی برای این امر به وجود آمدند که تا حدودی موثر واقع شده اند اما از آنجاییکه با رخ دادن تغییرات اجتماعی ، الگوهای برنامه ریزی اجتماعی از نوع دستوری ، حاکمیتی و در یک کلام مدل های منبعث از " توسعه از بالا" روز به روز ناکارآمد شده اند ، در عرص حمایت از نیازمندان نیز بایستی این فعالیت ها در بطن جامعه و در میان لایه های گوناگون آن و به وسیله "انجمن های مردم نهاد" انجام گیرد زیرا در صورت نقش آفرینی اینگونه انجمن ها در یک فرایند اجتماعی ، اقشار مختلف جامعه ضمن نقش پذیری در حل موضوع ، تاثیرات زیادی نیز در جلوگیری از رخداد آن ایفا می کنند.
موفقیت انجمن های مردم نهاد فعال در زمینه های حمایت از محیط زیست ، میراث فرهنگی ... تایید کننده این ادعاست .
مدتی است که در کشورمان انجمن هایی مردمی تحت عنوان "مراکز نیکوکاری محله" شکل گرفته است که هدف از تشکیل آن ، رفع محرومیت های افراد نیازمند یک محله توسط خیرین و نیکوکاران همان محله می باشد.
"محله" به عنوان پهنه ای از کالبد شهری و روستایی که سکونتگاه عده ای از افراد را شامل می شود ، از آنجاییکه بستر وابستگی ها ، تعاملات و تعلقات خاطر ساکنان آن نسبت به هم می باشد می تواند محیط مناسبی بدین منظور باشد. با در نظر گرفتن نقش مسجد در محوریت محله در جامعه شناسی شهر و روستای اسلامی و نیز اعتبار و اعتماد مردم به این مکان مقدس و افراد منتصب به آن ، ایجاد دفاتر این مراکز در مساجد ، اقدام خردمندانه ای است که می تواند به موفقیت دررسیدن به هدف تشکیل آن کمک بسزایی نماید.
"مرکز نیکوکاری محله" که غالبا با محوریت مسجد و در شرایط خاص در مکانهای فرهنگی دیگر ، با مدیریت هیات عامل متشکل از افراد معتمد محله شکل می گیرد ، ضمن شناسایی افراد نیازمند محله و تهیه بانک اطلاعاتی افراد نیازمند از طرفی و جلب نظر و همکاری افراد نیکوکار که توانایی و تمایل به همکاری در زمینه های مختلف نظیر نقدی ،غیر نقدی ، فنی و تخصصی دارند از طرف دیگر ، به مدیریت نیازها و توانایی ها و ارتباط میان آنها می پردازند.
شناسایی نیازمندان واقعی محله و حمایت وتوانمند سازی آنان در محله متبوع خود ، ترویج فرهنگ همیاری و سنت های حسنه اسلامی ، تعمیق روابط اجتماعی و تعاملات دو و چند جانبه میان ساکنان محله ، افزایش سطح انسجام و همبستگی اجتماعی در میان اهالی محله که در نگرش کلان باعث افزایش همبستگی اجتماعی در کل جامعه می شود ، بهره گیری از حداکثر توان نیکوکاران در زمینه های مختلف همچون زمینه های تخصصی نظیر پزشکی ، فنی ، آموزشی و ... را می توان از اثرات مثبت شکل گیری مراکز نیکوکار محله برشمرد.
امید آن می رود که با وجود موفقیت نسبی اینگونه مراکز در سطح استان ، شاهد رشد بیش از پیش آن در زمینه کیفی و کمی و نیز مشارکت گسترده هم استانی های گرامی در این طرح اجتماعی مفید و خداپسندانه باشیم.