تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۰:۳۷
کد خبر: ۶۹۲۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

خروس محله ما!

غلامرضا فروغی نیا
 این روزها،دم عصر از سر کار که به خانه می آیم تا بخواهم سرم را روی بالش گذاشته کمی چرت بزنم،از راه دور صدای یک خروس مثل زنگ ساعت مدام شیپور بیدار باش می زند.

سعی می کنم صدایش را ندید،بگیرم .فکر می کنم شاید الان تمام شود.اما مگر می شود؟گویی همه انرژی اش را برای همین ساعت گذاشته که از ته دل فریاد می زند:قوقولی قوقو...

مسیر صدا به گونه ای است که از توی آپارتمان آنهم از توی طبقه چهارم تا مغز استخوان را طی می کند. وقتی هم خواب زده شدی،عصبی می شوی و هزار جور می خواهی آنرا خالی کنی.

تعجب می کنم از صاحب این خروس که چه تحملی دارد؟خودش عاص نمی شود از این موسیقی ناهنجار؟آخر نگه داشتن خروس توی این اوضاع و احوال که همه مردم خودشان از فشارهای زندگی عین خروس جنگی آماده پریدن به همدیگرند ،چه لطفی دارد؟حالا اگر توی طبیعت و لابلای سبزه ها و باغ ها بود ،یک حرفی !نه در میان خیل مجتمع های سربه فلک کشیده که مثل لانه های زنبور توی آنها آدمها دارند لول می خورند.

حالا هم که از قضا پنجشنبه تعطیلی است تا آمدم بخوابم خروس محله مان نطقش گرفت و خواب را فعلا از سرمان پرانده! ناچارا برای اتلاف اوقات سری به فرهنگ لغت زدم تا ببینم "خروس بی محل "یعنی چه؟

نوشته بود: "بي موقع به جايي رفتن يا کاري را انجام دادن يا حرفي گفتن".البته در نزد ما بختیاری ها این باور وجود دارد که باید سر خروس بی محل را برید وگرنه زبانم لال آن خانه عزادار خواهد شد!

هرچند که چنین عقایدی حالا رنگ خود را باخته اما خداوکیلی توی عصر آپارتمان نشینی جایی برای زندگی با خروس ها باقی می ماند؟

غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
شیدا
|
Switzerland
|
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۹
0
1
تحمل خروس بی محل واقعا سخته.یادم میاد وقتی همسایمون یه خروس بی محل داشتن چقد عذاب میکشیدیم نه شب داشتیم نه روز تازه خیلی هم پر رو بود و از دیوار خونمون بالا میرفت و گه گاهی میپرید توی حیاطمون.چند بار بهشون تذکر دادیم ولی کو گوش شنوا؟یروز که خروس روی دیوار بود مامانم با حرص نگاهش کرد وگفت:آخ که اگه دستم بهت برسه خفه ات می کنم !منم تو دلم میگفتم کاشکی دستش می رسید و همه رو از شرش خلاص می کرد.از طرفی بابام مخالف کشتنش بود و میگفت حیوونه گناه داره دست خودش نیست که.منم می خندیدم!!بالاخره یروز خبر مرگ خروس به گوشمون رسید و همه مون خوشحال شدیم غیر از بابام.گویا وقتی اکرم خانم داخل اتاق بالای چهارپایه داشته پنکه رو گردگیری می کرده یهو خروس هم میپره بالای چهارپایه و اکرم خانم هم حول میشه و دوتایی میفتن پایین و اکرم خانم میفته روی خروس و له اش میکنه جوری که پهن میشه وسط اتاق.ماشالله اکرم خانم با اون وزنش...
رامین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۸/۳۰
0
0
یکبار هم من خروسی داشتمکه در تمام مسابقات اول شده بود یه روز به خواهر کو چکم حمله کرده بود و مادرم هم با چاقو سر خروسمو بریده بود هرگز باور نمیکردم که ما مانم چطود تو نسته سر یه خروس جنگی رو ببرهاصلا باورم نمیشد
:
:
:
آخرین اخبار