هدف این نیست که توپ را از زمین آبفا به زمین استانداری بیاندازیم بلکه می خواهم بگویم که ترتیب امور در کشور ما بگونه ای است که اگر در یک شهر یا یک استان، ستاد های اصلی هماهنگ کننده ، فعال یا پرتوان نباشند، مجموعه های اجرایی حتی در بهترین وضعیت هم نمی توانند به اجرای تمام و کمال برنامه های مصوب بپردازند
مهناز شاکری زاده: خوز نیوز
در تحلیل اخیر خود از وضعیت نیمه کاره تصفیه خانه شرق اهواز، نوک
تند و تیز خود را به سوی شرکت آب و فاضلاب اهواز گرفته است و به طور ضمنی
فقدان توان مسولین این شرکت را علت اصلی در رها شدن این طرح می داند.
من اگر چه ممکن است که با دیدگاه کلی نویسنده این تحلیل موافق باشم ولی در
خصوص جهت اصلی این نوشتار، فکر می کنم یک طرفه به قاضی رفتن است.
واقعیت این است که در شرکت آبفا اهواز نیروهای خبره و کارشناسی وجود دارند
که در بسیاری از طرح های اجرا شده، میزان توان بالای خود را نشان داده اند.
اگر طرحی در زمان تعیین شده اش به بهره برداری نرسیده است، نباید در نگاه
اول، مدیران یا کارشناسان این شرکت را مقصر جلوه داد بلکه باید دید این طرح
در چه مرتبه ای از پیشرفت و توسط چه عواملی متوقف شده است.
همانطور که بسیاری از کارشناسان می دانند، یک شرکت به تنهایی نمی تواند طرح
های بزرگی مانند طرح یاد شده را به سرانجام برساند. اگر حمایت های لازم از
ستادهایی مانند فرمانداری و استانداری صورت نگیرد، مدیران یک شرکت نمی
تواند تمام بار اجرایی و پشتیبانی یک طرح بزرگ را تا به آخر بر دوش بکشند.
همشهریان گرامی توجه بفرمایند که یک شرکتی مانند آبفا اهوازعلاوه بر این
طرح و طرح های مشابهه، کار توان فرسا و سنگین روزانه خود، یعنی تامین آب
آشامیدنی و هدایت و دفع فاضلاب شهر میلیونی اهواز را نیز بعهده دارد که
کمترین اختلالی در آن، همه مردم و سازمان های فعال شهر را به واکنش می
اندازد.
تلاش من در اینجا این نیست که مدیران یا کارشناسان آبفا اهواز را از نگاه
انتقادی دور ساخته یا ضعف های آنها را توجیه کنم، بلکه می خواهم توجه
خوزنیوز و دیگر رسانه ها را به این نکته مهم جلب کنم که با محکوم کردن این
یا آن مدیر نمی توان مسیر پیشرفت عمرانی اهواز و خوزستان را هموار کرد.
در خوزستان و در اهواز، آنچه باید فراهم شود یک سیستم فعال و یک مجموعه
کارآمد است که بتواند موتور اصلی در عمران و پیشرفت استان و مرکز آن باشد.
اگر این سیستم کار کند، یعنی مانند موتوری که چرخ ها و بدنه را به تکاپو
وادار می سازد، بدنه اجرایی استان هم ناچار به همراهی است.
باید دید هم اکنون در استانداری خوزستان که مکان اصلی این موتور به شمار می
رود، قدرت رهبری در داخل استان و توان چانه زنی در تهران چگونه است؟ طرحی
مانند تصفیه خانه فاضلاب شرق اهواز، در مهم ترین مانع خود به بی پولی
برخورده است. این پول و اعتبار را که شرکت آبفا اهواز نمی تواند از محل
درآمدهای خود تامین کند، پس یا باید در قالب طرح های عمرانی استان یا در
قالب طرح های ملی جذب اعتبار کند. در هر دوی اینها نقش استانداری خوزستان
اساسی و تعیین کننده است.
هدف این نیست که توپ را از زمین آبفا به زمین استانداری بیاندازیم بلکه می
خواهم بگویم که ترتیب امور در کشور ما بگونه ای است که اگر در یک شهر یا
یک استان، ستاد های اصلی هماهنگ کننده ، فعال یا پرتوان نباشند، مجموعه های
اجرایی حتی در بهترین وضعیت هم نمی توانند به اجرای تمام و کمال برنامه
های مصوب بپردازند.
امید است که این نوشته ها و این توجهات که در رسانه های خوبی مانند خوزنیوز
منتشر می شود، نه تنها موجبات ناراحتی مدیران و کارشناسان ما نگردد بلکه
دلیلی باشد تا با تعامل نظرات و دیدگاه ها، بتوان راهکارهای عاجل را برای
گشودن گره ها از کار شهر اهواز و استان خوزستان پیدا کرد.