ح. پورعبداله : عجب دوره زمانه اي شده است! شعارهايي كه سر مي دهيم با اعمالي كه انجام مي
دهيم يك سان نيست و هر كدام سازي ناموزون و ناهماهنگ مي نوازند!
خدا را صد هزار مرتبه شكر كه تا كنون از شانه هاي صداقت و سادگي مردم بالا
نرفتيم و مسووليت نگرفتيم در غير اين صورت شايد ما هم به صنف آناني مي
پيوستيم كه به نام منافع مردم، پيگير منافع گروهي و شخصي خويش اند تا اندكي
بيش تر بتوانند چتر مسووليتي خود را بر سر و روي شهر و استان به گشايند و
از تابش آفتاب هستي بخش بر سر و روي آنان جلوگيري كنند!
به راستي، چرا برخي از ما به جاي تلاش و پيگيري امور براي انجام كار و
اشتغال بي كاران و نيز رفاه حال مردم استان مان، دنبال محكم كردن جاي پاي
خود در سال هاي آينده هستيم؟!
چرا جرات و جسارت لازم نداريم و مستقيم به مردم نمي گوييم كه انجام برخي
فعاليت هاي مان در ظاهر به نام شما است و در واقع به كام خود ما و گروه مان
است!
چرا چشمه ي صداقت و مردانگي و جوان مردي برخي مسوولان در بازار مسووليت ها
جاري نيست و در عوض بازار كسب درآمد شخصي و گروهي و باندي و تصاحب مسووليت
ها با استفاده از اهرم هاي زور و فشار و... پر رونق است؟!
چرا دفتر دروغ و ريا و سركار گذاشتن مردمي كه حتا در خواب هم از آن ها دم
مي زنيم زيبا و مزين به خط هاي رنگارنگ و هميشه هم گشوده است؛ اما دفتر
حمايت هاي مردمي زرد و خط خطي است و خطي از اين دفتر اگر هم براي مردم
كشيده شده سر از آشيانه ي خودمان درآورده است!
به راستي چرا سال به سال و در حقيقت روز به روز بدتر از ديروز مي شويم؟!
جناب مسوول! مسووليت شما مشخص است. درست است كه از مردم دم مي زنيد اما
رييس جمهور و وزير كه نيستيد كه شب و روز كوشش مي كنيد برادر، دوست، آشنا و
فاميل را به عنوان گزينه هاي خود به وزير و استاندار به عنوان مديران
دستگاه هاي استاني و نيز رييسان اداره هاي شهرستاني تحميل كنيد!
چرا نمي گذاريد مقام هاي اجرايي كار خود را انجام دهند و مرتب گزينه هاي
فاقد تخصص و تعهد يا بي ارتباط با مسووليتي كه بر عهده ي شان گذاشته مي
شود، معرفي مي كنيد؟!
عجب دوره زمانه اي شده است! آقاي مسوول! امام راحل فرموده اند:"معلمي شغل
انبيا است" اما نفرموده اند: شما مي توانيد معلمي را از روي كلاس درس بلند
كنيد و مسووليت يك اداره تخصصي را به او بدهيد تا در آينده ي نزديك او
بتواند قدم هايي براي شما بردارد. در اين صورت نه تنها شغل انبيا را از
معلم گرفته ايد كه بر اثر بي تدبيري و ناآگاهي مديريت، آن دستگاه اداري
تضعيف خواهد شد و عملكردي نخواهد داشت و شما در هر دو دنيا بايد پاسخ گو
باشيد.
خيلي عجيب است! حكم مديركلي يك انسان شريف بومي و متخصص و متعهد، تلاشگر و
مردمي صادر مي شود و تاريخ معارفه اش هم مشخص مي شود اما برخي قدرت طلبان
دنبال انتصاب گزينه هاي شخصي خود هستند و با تلاش هاي شبانه روزي و فشار به
وزير و مقام هاي مربوط پيگير لغو حكم مديركل هستند! چرا كه اين مديركل در
آينده ي نزديك ممكن است به دردشان نخورد و نخواهد يا نتواند آنان را انتخاب
مجدد ياري كند!
عجب دوره زمانه اي شده است! ما براي رضايت خدا و رفاه حال مردم و عمران و
آباداني، توسعه و پيشرفت استان مان تلاش مي كنيم يا براي رضايت باندي و
گروهي مان و نيز بالا كشيدن خود در انتخاب هاي بعدي؟!