تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۵
کد خبر: ۵۳۴۹۸
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

نقش هنر و تاثیر آن در مدارس

ندا الیاسی
هنر از پدیده های می باشد که همیشه نقش تاثیر گذار و موثری در عرصه ی زندگی انسانها داشته و از گذشته  مورد نظر اندیشمندان، حکیمان، روشن فکرها و فلاسفه بوده است.

با یک نگاه گذرا و اجمالی بر مکاتب مختلف و متعدد فکری می توان چنین بیان داشت که هنر به منزله وسیله ای کارآمد برای پیشبرد و توسعه معانی و مفاهیم گوناگون در یک جامعه اجتماعی میباشد و پرورش فکری انسانها را متناسب با هدف های خواسته شده و مشخص به کار می گیرد.

اهمیت هنر، توسعه و پرورش آن بر محور آموزش بر هیچکسی پوشیده نیست. هنر دوستی و زیباشناسی در فطرت انسانها شکل گرفته است. کارشناسان بر این اعتقادند که در بحث تعلیم و تربیت میتوان با بیان هنرمندانه نقش اساسی در رشد، نمو، تکامل و تربیت ایفا کرد. هنر نقش کلیدی در زمینه های رشد در ابعاد مختلف عاطفی، اجتماعی، دینی و روانی را مهیا می سازد.

هم اکنون بیشتر فعالیت های ادبی و هنری در مدارس تحت تاثیر «نحو و شکل» اجرای آن است.  می توان اذعان داشت که بیشتر جنبه ی سرگرمی و تفریحی آن در مدارس مورد توجه قرار می گیرد. این در حالی است که بهترین واسطه های لایق برای پرورش و تربیت دانش آموزان هنر می باشد.

برای ابلاغ پیامهای تربیتی و آموزشی اگر مقوله ی جاذبه های هنری مورد توجه قرار بگیرد ، تاثیر و موفقیت آن دو چندان خواهد بود. اثر هنر زمانی بیشتر می شود که معلمان و مربیان با برنامه ریزی مدون و منظم و رعایت تربیت آموزشی به سراغ آن بروند.

در مدارس می بایست فعالیت های هنری را به عنوان یک درس ویژه مد نظر داشت، که پایه و اساس مجموعه ی نظام پرورشی و آموزشی از آن شکل بگیرد.

آموزش زیبایی شناسانه، یعنی پیوند بین دو مقوله ی مهم اندیشه و احساس. هنر راه ژرف اندیشی و درک عمیق را برای دانش آموزان میسر می نماید و این یعنی ارتقای یادگیری آموزش برای آنان.

پژوهش های بعمل آمده نشانگر آن است که آموزش هنر همانطور که بر قالب و شکل گیری بنیه هنری کودکان و نوجوانان تاثیر مستقیم می گذارد در انسجام شخصیت دانش آموزان نیز کمک شایانی می نماید. انسجام شخصیتی که در اثر هنر بوجود آمده، پیوندی است که دانش آموزان بین واقعیت های موجود در جامعه و مدرسه ایجاد می کنند. این امر باعث می گردد که دانش آموزان قدرت و توان تحول شخصی و اجتماعی را به دست آورند.

افت شدید تحصیلی و عدم توانایی دانش آموزان در یادگیری به یک بررسی جامع و کامل در جامعه نیاز دارد. اما تنبلی یا نداشتن شوق یادگیری را نمی توان تنها دلایل این عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاه با پرداختن به روش انتقال پیام توسط ابزار تاثیرگذاری مانند هنر می توان گره گشای درصد زیادی از این مشکل بود.

کلاسهای آموزشی مدارس باید با توجه به  شیوه های متعدد ابزارها، پاسخگویی ها، تعاملات ، محیطی برای خلق استعدادهای هنری عقلانی تلقی کرده و نگرش های گسترده و توان آنها را مورد ارزیابی قرار دهند و از آنان برای درک و شناخت واقعیت و ایجاد یک روش یادگیری استفاده نمایند.

به هنر نباید به دید یک درس جداگانه نگریست. باید آن را به عنوان اصلی ترین شیوه موثر در تربیت و آموزش دانست. همانطور که تجربه نشان داده است در برنامه های درسی اگر هنر به صورت جدا آموزش داده شود، دانش آموزان فقط می توانند کارهای هنری مطلوبتری ارائه دهند. اما ابعاد دیگر هنر در امر آموزش در چنین شرایطی نادیده گرفته می شود.

برنامه ریزان و طراحان درسی باید به دنبال برنامه هایی برای پیشبرد و توسعه داشته باشند. برنامه هایی که آموزش را جذاب، لذت بخش و تاثیر گذارتر سازد و با دیدن آثار آنان، دانش آموزان از تجربیات بدست آمده قانع نباشند برای کسب تجربیات نوین و تازه تر ترغیب گردند. این امر زمانی تحقق می یابد که ما هنر را در تمام امورات آموزشی ترکیب نماییم.

در پایان می توان چنین بیان کرد که آموزش اجتماعی، فرهنگی و درسی دانش آموزان با استفاده از هنر به گونه ای گیراتر و تاثیر پذیرتر می گردد.
 
منابع :
- علی نقی وزیری، زیبا شناسی در هنر و طبیعت
- محمدتقی جعفری، زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام
- دکتر علی سیف، روانشناسی پرورشی

:
:
:
آخرین اخبار