در عین حال این سه نفر و برخی افراد دیگر نسبت به چنین نامهای به شدت معترض شدهاند. آنها اعتقاد دارند سازمان بازرسی کل کشور اشتباه کرده چرا که عضویت در شورای شهر شغل نیست. این افراد اعتقاد دارند که فدراسیونهای ورزشی NGO هستند و اگر پولی هم از دولت میگیرند به عنوان کمک مالی است.
در این گزارش که تسنیم منتشر کرده است قصد تشریح کردن این موضوع از زاویهای جدید را دارد:
مطابق عکس فوق نامزدها در این فرم متعهد میشوند که «ضمنا به اطلاع میرساند: که نسبت به مسائل اداری، مالی، اجتماعی، فنی و ورزشی رشته فوق آشنایی لازم را داشته و انتخاب اینجانب همراه با قبول مسئولیت و انجام وظیفه کامل توام خواهد بود و تعهد مینمایم در صورت انتخاب به صورت تمام وقت در فدراسیون باشم.»
1- طبق مطلب بالا شخصی که به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب میشود نباید به هیچ عنوان مطابق تعهدی که میدهد، شغل دیگری داشته باشد؛ حالا میخواهد شورای شهر باشد یا هر شغل دیگری.
2-این نامه در حالی است که مطابق آییننامه 4 برگی ثبتنام از کاندیداهای ریاست فدراسیونهای ورزشی، افرادی که قصد نامنویسی برای حضور در انتخابات ریاست را دارند، متعد میشوند که تمام وقت خود را در فدراسیون سپری کنند و این یعنی یک رئیس فدراسیون باید در طول هفته 44 ساعت(از شنبه تا چهارشنبه) در محل فدراسیون حضور داشته باشد. این در شرایطی است که اعضای شورای شهر باید حداقل در طول هفته 2 روز در جلسه علنی و غیرعلنی (یکشنبه و سهشنبه) در محل شورای شهر حضور داشته باشند. ضمن اینکه در سایر روزهای هفته هم به طور پاره وقت برای حل مشکلات مردم در محل این شورا حضور دارند.
مطابق قانون فصل چهارم شورای شهر و در مبحث اول آن که به جلسات رسمی شورا و لزوم حضور اعضا ارتباط دارد و براساس تبصره یک ماده 31، عضوی که 6 جلسه متوالی و یا 12 جلسه غیرمتوالی از اوقات رسمی، شورا و کمیسیون را بدون عذر موجه (به تشخیص شورا) در یک سال غیبت کند موضوع برای سلب عضویت وی به هیئت حل اختلاف موضوع ماده 82 قانون شوراهای اسلامی کشور ارجاع خواهد شد.
این موضوع هم حاکی از آن است که یک عضو شورا حق غیبت زیاد در جلسات این شورا را ندارد.
سوال اساسی و مهمی که پیش میآید این است که اگر یک عضو شورای شهر به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شود، چگونه میخواهد در هفته (شنبه تا چهارشنبه) 44 ساعت خود را پر کند. حضور در فدراسیون از ساعت 8 صبح تا ساعت 16:30 مصادف است با 44 ساعت کار از روز شنبه تا چهارشنبه. مطابق مقررات، فدراسیونها روز پنجشنبه تعطیل هستند.
شاید گفته شود که یک عضو شورای شهر- که رئیس فدراسیون هم هست- بعدازظهرها به محل فدراسیون مراجعه کرده و تا پاسی از شب یا نخستین دقایق بامداد روز بعد در محل فدراسیون باقی میماند تا 44 ساعت کاریای که متعهد شده را پر کند. این عذر مناسبی خواهد بود اما در ورزش ایران بیش از 30 هزار هیئت استانی وجود دارد. در برخی از رشتههای ورزشی و در بدبینانهترین حالت، 200 هزار نفر در آن فعالیت دارند که غالبا هم در شهرستانهای کشور به آن ورزش خاص خود میپردازند. در نظر بگیرید هفتهای یک درصد از ورزشکاران آن به پیگیری امور خود به فدراسیون مراجعه کنند. هفتهای 200 ورزشکار به فدراسیونی خواهند آمد که رئیس آن دو، سه روز در هفته-در خوشبینانهترین حالت- و در ساعت قانونی اداری که از سوی دولت تعیین شده، در محل کار خود حضور ندارد. چه اتفاقی رخ میدهد؟ یک ورزشکار شهرستانی باید حداقل دو روز در تهران باشد تا به طور مثال یک دیدار با رئیسش داشته و یا یک امضا از او بگیرد.
3-بُعد دیگر این است که اعضای شورای شهر میگویند ما از محل کار خود حقوقی دریافت نمیکنیم و مشمول قانون دوشغلهها نیستیم. این صحبت هم کاملا درست است اما اعضای شورای شهر به این محل تعهد دارند و باید شرعا و اخلاقا به آن نیز پایبند باشند. همه اینها به کنار؛ وقتی قانونی تصویب میشود همه باید به آن تمکین کنند و اگر میخواهند به فدراسیون ورزشی بیایند باید قید خدمت به مردم در شورای شهر را بزنند.
4-و سوال پایانی این است که فدراسیونهای بدون پول ایران که با مشکلات عدیده مالی در حال دست و پنجه نرم کردن هستند، چرا اینقدر خواهان دارند؟ مگر پشت صندلی ریاست این فدراسیونها چه چیزی نهفته است؟