با دستهگل به سراغشان رفتیم غافل از اینکه این گلها دردی از فوتبالیستهای ساحلیمان که برای بوشهر افتخار آوردند دوا نمیکند.
وقتی در میان استقبال مردم و مسئولان به بوشهر قدم گذاشتند خوشحال بودند اما میشد پشت این چهرههای خندان غمشان را فهمید، وقتی آقای مسئول دست قهرمان ما را میگیرد و زیر گوشش نجوا میکند که «جوان این مقامهای قهرمانی و محبوب بودن است که میماند پول ماندگاری ندارد» این را دیگر نشنیده بودیم.
پولها برود و ساختمانی زیبا و مجلل بشود برای برخی آقایان، آن وقت از ملی پوشان افتخار آفرین ما تنها با یک دسته گل بیست هزار تومانی استقبال شده و اصفهان برای ملی پوش فوتبال ساحلیاش زمین 150 میلیونی هدیه میدهد و ما، رودسر به بازیکنانش زمین 200 متری هدیه میدهد و 50 میلیون تومان پول نقد در دستانشان میگذارد و بازیکن ما حتی یک ریال هم نگرفته است، کجای درد را بگوییم؟؟ از فوتبالی که هنوز نمیداند در بوشهر چه نقشی دارد، از فوتبالی بنویسم که قهرمانانش دارند میروند و غیر بومیها به هوای اینکه شهر بوشهر نفت خیز است و پولدار، میآیند و در آخر مجبور به اعتصاب میشوند به خاطر بی پولی...
زبانمان مو درآورد بس که گفتیم و وعده شنیدیم، خسته شدیم بس که بهانه آوردند و با بیتفاوتی گذشتند، میزبانشان بودیم در این گزارش، خسته از تمرین به سمتمان آمدند تا حرفهایشان را بشنویم.
ملیپوش لیسانسه که کسی به او کار نمیدهد
بازیکن فوتبال ساحلیمان میگوید کسی به من کار نمیدهد چرا که با وجود تمرینات و اردوهای زیاد نمیتوانم ثابت در یک جا باشم، با وجود لیسانس تربیت بدنی بیکارم و جوانیم را در فوتبالی میگذرانم که هیچ پولی ندارد، نمیدانم جواب زن و بچهام را چه بدهم، مصطفی کیانی هرچگانی، ملی پوش فوتبال ساحلی متولد شهرکرد اما بزرگ شده بوشهر است، میگوید فوتبالش را از زمین خاکیهای صلح آباد شروع کرده و چندین سال است در خدمت تیم دریانوردان است، از پایه تا بزرگسالان دو سالی میشود دفاع تیم ملی است و تمام هم و غمش فقط فوتبال است و درآوردن خرج زندگی دونفرهاش که یک سال و نیمی میشود شروع کرده و ...
مصطفی در این دو سال ملی پوش بودنش پرافتخار بود و توانست یک بار قهرمانی آسیا، یک بار قهرمانی جام بین قاره ای، یک دوره قهرمانی غرب آسیا و یک دوره قهرمانی تورنمنت بینالمللی بلاروس را به کلکسیون افتخاراتش اضافه کند.
مصطفی برای نخستین بار بود که به مسابقات بین قارهای دعوت میشد و از این بابت بسیار خوشحال بود. او گفت باید در این مسابقات با تیم داوری هم میجنگیدیم ولی بازهم تمام تلاشمان را کردیم و با مقام قهرمانی بازگشتیم.
وی گفت گروهمان گروه مرگ بود و بهترین تیم های جهان در آن بودند و حتی فکر کردن به قهرمانی هم مشکل بود.
مصطفی وقتی به یاد فینال مسابقات افتاد هر چند قهرمانی خوشحالش میکرد اما از پنالتی که ناخواسته به تیم روسیه در بازی فینال داده بود از بدترین خاطره ورزشیاش نام برد و از نخستین گل ملی که زده بود به عنوان خاطره خوبش نام برد.
مسلم مسیگر و کوله باری از افتخار و قهرمانیاما مسلم مسیگر پسر خیابان هلالی متولد بوشهر است، بازیش مثل تمام فوتبالیستها از کوچه پس کوچههای شهرش جان گرفته و دوران نوجوانی و جوانیش را در باشگاه قدیمی شاهین گذرانده، مدتی در تیم سپاهان بوشهر بوده و به دلیل علاقهاش به فوتبال ساحلی به تیم فوتبال ساحلی دریانوردان بوشهر رفته و تاکنون در خدمت فوتبال ساحلی دریانوردان بوده که به دلیل مشکلات مالی از این تیم جدا شده و یک مدت با تیم عمران سازان بود و سپس به تیم ویژن تهران ملحق شده و اکنون قراردادش به اتمام رسیده.
مسلم که ترم آخر رشته عمران را میگذراند برعکس دوستش مصطفی کارمند اداره استاندارد است اما میگوید به خاطر تمریناتم خیلی کم اداره میروم بازیکن افتخار آفرین بوشهری 7 سال است عضو تیم ملی است با کوله باری از افتخارات پا به دفتر ما گذاشته است، مسلم در این هفت سال ملی پوش بودنش یک قهرمانی آسیا، سه دوره سومی آسیا، یک سومی المپیک عمان و یک قهرمانی المپیک چین، دو قهرمانی جام بلاروس و مجارستان، یک دوره قهرمانی بین قارهای، دو دوره آقای گلی آسیایی و یک دوره آقای گلی تورنمنت بلاروس در کارنامه ورزشی خود دارد.
مسلم به شدت از آخرین دوره مسابقات جام بین قارهای که با قهرمانی ایران همراه بود ناراضی بود و کارشکنی اماراتیها را دلیل سخت شدن کارشان در لحظات آخر دانست.
مسلم از خاطرات بدش به مصدومیتش اشاره کرد و گفت که مصدومیتم قبل از جام جهانی موجب شد نتوانم بازی کنم حتی در این مسابقات نیز به سختی اذیتم میکرد اما خاطره خوبم گل ثانیه آخر به ژاپن بود که موجب شد قهرمان آسیا شویم.
درد دلهای دو ملی پوش فوتبال ساحلی
مصطفی، بازیکن تیم دریانوردان از فینالیست شدن تیم باشگاهیش در 6 دوره رقابتهای فوتبال ساحلی گفت و از مقامهای اولی که همه ساله از آن خود میکردهاند اما تیمش از مشکلات شدید مالی رنج میبرد و توانایی آن را ندارد احتیاجات بازیکنانش را تامین کند.
هر دو درد و دل می کردند، از مشکلات و بی پولیها و گرفتاریهایشان، از بی مهری مسئولان که حتی با وجود کسب مقام قهرمانی به آوردن شاخه گلی بسنده کردند و با وجود قولهای بسیار حتی به روی خودشان نیاوردند قهرمان شدیم و ...
هر دو در این مورد اتفاق نظر داشتند که مسئولان فقط میآیند و وعده میدهند و میروند انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و افتخاری برای بوشهر کسب شده، زمین تمرینمان حفاظ ندارد و هر کسی از راه میرسد آنجا تمرین می کند انگار یک زمینی است که مخصوص عموم است نه اینکه قهرمانان استان در آن بازی میکنند.
تمام درخواستشان از استاندار جدید این بود که قول و قرارهای قبلیها را پشت گوش نیندازند و مثل شهرهای دیگر به ما برسند، ما به تمرکز احتیاج داریم و باید با خیال راحت به اردوهای ملی برویم حداقل باید خیالمان راحت باشد، نه اینکه اگر بازهم قهرمان شدیم چیزی دستمان را نگیرد و تمام فکر و ذکرمان درگیر باشد.
مصطفی میگوید تمام قراردادش 12 میلیون است که ربع این قرارداد را هم نگرفته و شرمنده خانوادهاش است چرا که به جز این ورزش شغل دیگری ندارد.
مسلم هم میگوید مثلا سقف قرارداد را که 30 میلیون است، گرفتهام اما هنوز بیست درصدش مانده و هنوز کامل پرداخت نشده است.
مسلم میگوید با وجود این شرایط مجبورم ادامه بازیم را خارج از کشور بگذرانم و بازی کردن در ایران را کنار بگذارم.
بچهها از تمرین بستن کش به عنوان سختترین تمریناتشان نام بردند و با خنده گفتند که کارتون فوتبالیستها را نگاه میکردند و بعضی از تمریناتشان در کارتون فوتبالیستها هم بوده.
مسلم گفت برای آمدن به ورزش فوتبال ساحلی باید قدرت بدنی قوی داشت چرا که این ورزش بسیار منحصر به فرد است، مصطفی نیز نظرش همین است و میگوید زمین چمن و ساحلی با هم خیلی فرق داشته و خیلی از تکنیکهایی که بچههای ساحلی دارند بازیکنان چمن به کار نمیبرند و آن توانایی را ندارند.
رعایت رسم وفاداری دو قهرمان و قدردانی از حامیانمصطفی در پایان از خانوادهاش تشکر کرده و از همسرش فداکارش که در تمامی لحظات در کنارش بوده بسیار تشکر کرد و امید داشت بتواند خوبیهایش را جبران کند. از برادران طبیبنژاد که برایش بسیار زحمت کشیدهاند نیز سپاسگزاری کرد و امید داشت دریانوردان وضعیت خوبی داشته باشند تا بتوان هم چنان برای این تیم بازی کرد.
مسلم نیز از خانوادهاش تشکر کرده و از برادران طبیب نژاد (مربیان و مدیر تیم دریانوردان) نهایت سپاسگزاری را به عمل آورد و در پایان از آقایان برزگری ریاست کل سازمان استاندارد، مهندس بهرهمند، مهندس محتشم و مهندس موافق (مدیران و معاون اداره کل استاندارد)تشکر کرد چرا که با وجود اینکه خیلی کم به سرکار میرود اما هم چنان حمایتش میکنند.
صحبت با دو قهرمان فوتبال ساحلی برای ما بسیار دلنشین بود و پر از خاطره، اما وقت اندک بود و فرصت بچهها بسیار کم، انشاءلله کمک مسئولین موجب شود پس از هر دوره شاهد قهرمانی این جوانان باشیم و افتخار آفرینی شان، تا باز هم هم صحبتشان شویم شاید آن روز این قهرمانان را دیدیم که خندیدند اما از ته دل..
گزارش از: فریبا کرمی