روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
وزیر خارجه وفاداری به ولایت رابه اوباما و کری ترجیح دادطرفداران
سازش با آمریکا سفر نیویورک را در بوق و کرنا میکردند و جوری صحبت
میکردند که انگار فردا صبح روابط ایران و آمریکا برقرار میشود، این یکی
را تحویل بگیرند که وزیر خارجه دولت امید و اعتدال، وفاداری به ولایت را به
اوباما و کری ترجیح داد.سایت اینترنتی خودنویس وابسته به گروهی از
روزنامهنگاران زنجیرهای متواری با انتشار متن فوق، به اظهارات وزیر امور
خارجه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی پرداخت که دیدار طولانی خود با
جان کری و تماس تلفنی رئیسجمهور با اوباما را مصادیق اقدامهای نابهجا در
کلام رهبر معظم انقلاب توصیف کرده است.
خودنویس میافزاید:
نمیدانم دوستان بنفشاندیش اصلاحطلب شروع به تکذیب میکنند یا خیر ولی
ظریف در جلسه کمیسیون امنیت ملی نسبت به ملاقات طولانیمدت با کری ابراز
پشیمانی کرده و نیز گفته تماس روحانی با اوباما نابجا بود. او وفاداری به
ولایت را به اوباما و کری ترجیح داد. با چه زبانی بگویم باباجان اینها سر و
ته یک کرباسند. حالا تکلیف لایکیها در فیسبوک چه میشود. لابد میگویند
لایک ما رو پس بده. فعلا که کیهان این اقدام او را صادقانه و در خور تحسین
خوانده است.
یار امام قابل احترامتر است یا خود امام؟!یادداشت
مستند و مستدل مدیر مسئول کیهان با عنوان «دور زدن ممنوع» که در نقد مواضع
تحریفآمیز آقای هاشمی علیه حضرت امام(ره) نوشته شده بود، موجب آشفتگی
روزنامههای زنجیرهای- اجارهای شد.این روزنامهها که چند سالی است از
آیتالله هاشمی بهعنوان ابزار پیشبرد مطامع ضد انقلابی خود سود میبرند،
با تیترهایی نظیر «حمله به یار امام»، «تندروها هاشمی را
برنمیتابند»،«هاشمی به امام نزدیکتر بود یا شریعتمداری؟»، طبق معمول
سعی کردند صورت مسئله را تحریف و با غوغا و جنجال، بنبست خودساخته توسط
هاشمی را- به زعم خود- برطرف کنند. در این زمینه روز گذشته روزنامههایی
چون شرق، آرمان، اعتماد، بهار و... ضمن قلمفرسایی و حاشیهبافی برای ماجرا،
به مدیر مسئول کیهان حمله کردند.
روزنامه شرق ضمن اینکه از قول
فاطمه هاشمی نوشت: پدرم بنا ندارد پاسخی به چنین اظهارنظرهایی بدهد اما
سؤال این است که آقای هاشمی به امام نزدیکتر بودهاند یا آقای شریعتمداری؟
آقای هاشمی مورد اعتماد و اطمینان امام بودند.این روزنامه در عین حال
برخلاف استدلال فاطمه هاشمی، ضمن مقالهای به قلم صادق زیباکلام به طور
ضمنی به حضرت امام حمله کرد و نوشت: «اگر امام همچون جنگ درباره تنشزدایی
با آمریکا پا پیش گذاشته و خواهان پایان آن میشدند امروزه آمریکا برای ما
حکم کشوری مثل چین و روسیه و فرانسه و انگلستان را داشت... که متأسفانه با
وجود احترامی که برای آقای هاشمی قایل هستم، مجبورم از روش ایشان انتقاد
کنم. واضح است که همه تلاش و تقلای آقای هاشمی آن است که گره کور
آمریکاستیزی را به نحوی بگشاید تا اینقدر به منافع ملی آسیب نرساند.
اما
چرا من با روش ایشان در این فقره مخالفم؟ مشکل من با روش جناب هاشمی در
جای دیگری است. من مطمئن نیستم که این کمک گرفتن از امام(ره) در خصوص اثبات
یا نفی موضوعی، خیلی شیوه اصولی و درستی باشد. حتی معتقدم این شیوه با
مرام خود امام هم خیلی سازگاری ندارد.»زیباکلام همچنین با ابراز تردید و
تشکیک نسبت به اینکه اگر امام امروز بود همچنان مواضع ضد آمریکایی گذشته را
ادامه میداد، نوشت: جناب آقای هاشمی، این چه روشی است که بگردیم در
لابهلای هزاران جمله و فراز از امام (ره) که ببینیم ایشان در مورد فلان
مسئله سیاسی و عرفی، چه نظری داشتهاند؟ حضرتعالی که یک عمر با امام(ره)
بودید، بهتر از بنده حقیر میدانید که امام عنداللزوم حسب شرایط به وجود
آمده و اقتضائات زمان، نظرشان تغییر پیدا میکرد.
وی مدعی شد: این
شیوه ]که ببینیم مواضع امام در موضوعات مختلف چه بوده[ در بلندمدت به نفع
نظام و مملکت نیست؟ که سبب میشود به جای آنکه به شیوه خود امام(ره) عمل
کنیم و خود بیندیشیم که خیر و صلاح مملکت و اقتضائات کشور چه چیزی را
میطلبد، بگردیم و ببینیم که امام(ره) 30 سال پیش چه گفتهاند و چه نظری
داشتهاند. من جسارتاً پیشنهاد میکنم به جای تمسک به این شیوه، از سلوک
خود امام(ره) استفاده کرده و ببینیم که عقل و خرد نخبگان و صاحبنظران ما به
اضافه مقتضیات روز، چه چیزی را تجویز میکنند. بماند این نکته بدیهی که
اگر مسائل امروزمان را حکماً خواسته باشیم با سیره امام(ره) چارهجویی
کنیم، در آن صورت تکلیف مسائلی که مشارالیه هیچ نظری در مورد آنها
نداشتهاند چه میشود؟
البته ادبیات آقای زیباکلام طبق معمول انکار
بدیهیات و تجاهلالعارف به قصد زیر سؤال بردن هر آنچه که نمیپسندد است.
اما کیهان چند استدلال روشن دارد. اینکه چرا آقای هاشمی دگرگونی در مواضع
خویش را به حضرت امام نسبت میدهد که سیره سیاسی کاملاً روشن و مضبوطی
درباره مبارزه با شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی دارد؟ ثانیاً حضرت امام در
دوران حیات خویش از برخی تحریفها نسبت به مواضع خود ابراز نگرانی کرده و
فرمول دقیقی برای بازشناسی تحریفها و تحریفگران توصیه کردند که شامل صدا و
تصویر و تایید کارشناسان خبره است. همین واقعیت باعث شده تا زیباکلام با
تلویح و به زیرکی از هاشمی بخواهد این بازی از پیش باخته و ناشیانه را
ادامه ندهد. اما مسئله مهم این است که چرا مسئله آمریکا نه 30 سال پیش و نه
امروز قابل حل نبود. برخلاف دروغبافی آقای زیباکلام، مسئله واقعی این است
که خباثتها و دشمنیهای آمریکا طی 60 سال تداوم و تصاعد داشته است و همین
سند روشنی برای انزجار از سیاستهای این رژيم استکباری است.
آمریکا
تا همین امروز علناً از جریانهای برانداز حمایت میکند و برای آنها
بودجههای هنگفت اختصاص میدهد، از تروریستهای ضدایرانی جانبداری میکند و
صراحتاً درباره اعمال تحریمهای جدید اعلام میکند که مقصودش به زانو
درآوردن ملت ایران است.
بنابراین برخلاف ادعای آقای زیباکلام که ادای
مجتهدها را درآورده و از هاشمی خواسته این طوری- به جای استناد به مواضع
امام- مسئله و اصل (بلکه صورت سند) را پاک کند، واقعیت این است که چون صورت
مسئله و موضوع سر جای خود باقی است، حکم آن نیز سر جای خود باقی است. ضمن
اینکه سیاستهای کلی نظام از جمله در زمینه سیاست خارجی طبق قانون اساسی به
رهبری اختصاص دارد و در این زمینه تشخیص وجدان و فطرت عمومی با نظر رهبری
نظام طی 35 سال گذشته تطابق کامل داشته و برآیند آن در شعار مرگ بر آمریکا
که برگرفته از منطق قرآن میباشد جلوه کرده است.
خدا میداند نوریزاده چند نفر مثل من را لو داده است!یک
ضدانقلاب پناهنده به آمریکا از دکانداری و کاسبیهای اپوزیسیون در این
کشور خبر داد و تصریح کرد برخی از آنها نظیر نوریزاده برای جمهوری اسلامی
جاسوسی میکنند.امیرحسین موحدی در شبکه بالاترین نوشت: من حق اقامت دایم در
آمریکا دارم اما آرزو دارم به ایران برگردم. همچنین علاقه دارم حقایق
ملغمهای به نام اپوزیسیون را بازگو کنم که کاری جز دکانداری و کسب درآمد
برای جیب خود و فرزندانشان در آمریکا انجام نمیدهند. وی مینویسد: ای کاش
بودید و میدیدید آنها به جای مبارزه، کاباره و میخانه و دیسکو راه
میاندازند، ماشین میفروشند، کمپانی میزنند، فروشگاههای زنجیرهای گسترش
میدهند و شب از تلویزیون خود مردم را سر کیسه میکنند، به ریش ملت
میخندند و از این نکته غافل هستند که پناهندگان رنج کشیده آنها را رسوا
خواهند کرد. خطاب به آنها میگوییم؛ منتظر باشید که ما هم منتظرانیم...
وی
اضافه کرد: آخرینبار که در پاییز 1387 در ایران دستگیر شدم وقتی بازجو
نوار مکالمات من با دکتر نوریزاده را برایم پخش کرد شگفتزده شدم البته با
خودم گفتم شاید شنود و ضبط کردهاند؛ ولی دقایقی بعد متن ایمیلهایم را که
با ایمیل خصوصی نوریزاده مکاتبه کرده بودم به من نشان داد که دکتر با
آدرس خود به بازجو فوروارد کرده بود. این را داشته باشید تا نکتههای دیگر
را با آمادگی بخوانید.او در پایان نوشت: تصمیم گرفتهام فیسبوک خود را به
بازگویی پلشتیهای اپوزیسیون ایرانی ساکن در لسآنجلس، لندن، واشنگتن و...
اختصاص دهم و هر روز استاتوسی از آنچه از نزدیک تجربه کردم برایتان بنویسم؛
از کسانی که در بطن مثلا اپوزیسیون در اینجا صاحب تشکیلات و تلویزیون و
روزنامه هستند از شنیدن آنها شاید شگفتزده شوید ولی من که سالهاست اینها
را از نزدیک میشناسم سکوت بیشتر را خیانت میدانم ملت باید اینها را
بشناسد.
نیویورک تایمز: سادهلوحی است که خیال کنیم ایران در موضع ضعف استیک
روزنامه آمریکایی از دولت اوباما خواست سادهلوحانه با موضوع ایران برخورد
نکند و قدرت فزاینده ایران را بفهمد. نیویورک تایمز تصریح کرد «آمریکا
باید رویکردی را اتخاذ کند که در راستای نرمش قهرمانانهای که آیتالله
خامنهای خواستار آن است، باشد».این روزنامه در تحلیلی به قلم ولینصر از
مشاوران سابق اوباما نوشت: «آمریکا باید با خط قرمزی مانند برنامه هستهای
ایران دست و پنجه نرم کند. این تصور سادهلوحانه است چنانچه از سفر هفته
گذشته ایران به نیویورک این تصور پیش بیاید که ایران از موضع ضعف وارد
مذاکرات شده است چرا که ایران در میان کشورهای عربی منطقه که دچار بیثباتی
شدهاند، هم سربلندتر و هم از موقعیت بهتری نسبت به رقبای خود برخوردار
است و بحران و ناآرامیهای سوریه که متحد ایران در منطقه نیز هست، این کشور
را حتی از قبل قدرتمندتر کرده است.»
نیویورک تایمز افزود: آمریکا
طی پنج سال گذشته تصور میکرد که با یک ایران تضعیف شده از طریق تحریمهای
اقتصادی بهتر میتواند به یک توافق هستهای دست یابد، و البته بیربط هم
نیست اما چون ایران هیچگاه خود را مغلوب نمیبیند و سیستم سیاسی ایران
همچنان در منطقه محکمترین نظام سیاسی در منطقه است.نصر نوشت: امیدهایی که
برخی کشورهای متحد آمریکا برای منزوی کردن ایران داشتند درست از آب
درنیامده و آنها حتی درباره مصر و اکنون سوریه اختلاف دارند. گر چه آمریکا
میکوشد تا با ایران نزدیک شود، ولی نباید فراموش کند که ایران به راحتی
تسلیم نمیشود، چرا که آمریکا بهعنوان بزرگترین دشمن ایران اعتبار خود را
در منطقه از دست داده و در خصوص سوریه نیز موفق عمل نکرده است.نیویورک
تایمز با اشاره به اینکه ماجرای اخیر سوریه و عدم اجرای خط قرمز اوباما در
این باره باعث آسیب به موقعیت آمریکا شد، نوشت: آمریکا درباره ایران باید
رویکردی را اتخاذ کند که در راستای خط نرمش قهرمانانه مورد نظر آیتالله
خامنهای باشد. نباید انتظار داشت آمریکا بتواند به توافق ]هستهای[ با
ایران دست یابد مگر اینکه شامل لغو تحریمها در ازای گامهای ملموس برای
گشودن مسیر نظارت بازرسان باشد
ا
سرائیل: تنها دشمن قوی مادر میان اعراب، حزبالله استتحلیلگران
صهیونیست میگویند در میان اعراب تنها از حزبالله لبنان نگرانی دارند.به
گزارش خبرگزاری قدس به نقل از روزنامه المنار (چاپ فلسطین) چند نهاد پژوهشی
رژیم صهیونیستی ضمن بررسی تحولات کشورهای عربی خاطرنشان کردند در سالیان
آتی، حزبالله تنها نگرانی اسرائیل در منطقه عربی خواهد بود و اوضاع آشفته
بقیه کشورها امنیت اسرائیل را فعلا تامین میکند.مراکز پژوهشی یاد شده
معتقدند شرایط کنونی کشورهای عربی تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهد داد تا این
کشورها به دلیل اختلافات قومی یا انگیزههای انقلابی با رژیم صهیونیستی
وارد جنگ شوند. و کشورهای عربی که به تازگی نظامهای تازهای در آنها از
جمله مصر تشکیل شده به دلیل ظهور اختلافات جدید در این کشورها به سالها
وقت برای خروج از شرایط بحرانی و تبدیل شدن به تهدیدی جدی برای اسرائيل
نیاز دارند.
در همین حال المنار لبنان در گزارشی به نقل از فرماندهان
ارتش صهیونیستی نوشت: جنگ آینده با حزبالله میتواند تلفات به مراتب
بیشتری برای اسرائیل به دنبال داشته باشد.
ژنرال «یائیر گولان»
فرمانده منطقه شمالی ارتش رژیم صهیونیستی در گفتوگو با سایت «والا» گفت:
ما در گذشته جبهه شمالی را به صورت دو بخش مجزا میدانستیم. اما امروزه
وضعیت کاملا تغییر کرده است. بلکه به علت روابط مستحکم میان حزبالله، نظام
بشار اسد و ایران، به یک جبهه تبدیل شده و این امر بر وضعیت استقرار
نیروها و نقشههای اسرائیل تاثیرگذار بوده است.گولان تاکید کرد: در صورتی
که جنگی در آینده با حزبالله درگیرد، بیتردید دشوارترین، زیانبارترین و
خشونتبارترین جنگ برای نظامیان و غیرنظامیان اسرائیلی خواهد بود و هر
اندازه که حزبالله از نیروی بیشتری بهره گیرد، زیانهای این جنگ برای
اسرائيل بیشتر میشود.این ژنرال صهیونیست از پاسخ به سوال خبرنگار «والا»
درخصوص احساسات و اظهارنظرهای وی در جنگ 33 روزه و اصابت موشکهای حزبالله
به شهر صفد در سرزمینهای اشغالی خودداری کرد.
بر اساس این گزارش،
در جریان درگیری نظامیان تحت فرمان ژنرال گولان با نیروهای حزبالله، دو
تیر به وی اصابت کرده است. همچنین نیروهای تکتیرانداز حزبالله، در موقعیت
«نوریت» دو تن از نیروهای تحت امرش را به هلاکت رساندند اما وی از این
حمله جان به در برد.
این ژنرال صهیونیست در پاسخ به سوالی درباره جنگ
آینده این رژیم با حزبالله گفت: ما گمان میکردیم که در جنگ 33 روزه
دستاوردهای بیشتری به دست میآوریم و احساس میکنیم فرصتها را از دست
دادیم. دلیل این شکست نیز نه تنها اشتباهات تاکتیکی بلکه مجموعه اشتباهاتی
در سیستم اطلاعاتی ما بود.
خبرنگار والا در ادامه از این ژنرال
اسرائیلی پرسید: آیا پیروزی حزبالله در شهر استراتژیک «القصیر» سوریه،
زیربنای استراتژی ارتش اسرائیل در زمینه مقابله با این جنبش را تشکیل خواهد
داد، گولان در پاسخ اظهار داشت: «حزبالله یک دشمن قوی است و من از
هیچکدام از مقامات نظامی نمیخواهم که دشمن را دست کم بگیرد.»ژنرال گولان
در پایان خاطرنشان کرد: بسیاری گمان کردند که نظام سوریه به زودی فرو خواهد
پاشید. اما من تاکید کردم که این امر نیازمند چندین ماه وقت است. با این
وجود من نیز اشتباه کردم. زیرا این نظام بیش از آنچه گمان میکردم بر مسند
قدرت باقی خواهد ماند. من پیشبینی میکردم نظام دمشق در مدت یک سال و نیم
از هم فرو بپاشد. اما امروزه از یک جنگ ادامهدار سخن میگوییم.