بخشی از جوانانی که به جوانان سوم تیری معروف شدهاند هنوز به دنبال مشایی میآیند چون تصورشان این است که این مرد آینده روشنی دارد پس نباید فرصت همراهی با او را از دست داد. مشایی اکنون در ساختمان لادن و شاید مشغول رتق و فتق امور دانشگاه ایرانیان است.
روزنامه آرمان نوشت: آقای اسفندیار رحیم مشایی هنوز هم محبوب برخیهاست چنانکه دعوت به برخی جلسات را میپذیرد و پشت تریبون میرود. مشایی اهل خطه مازندران با خود عهد کرده که همان مرد صریح باقی بماند و در زمانی که همگان انتظار دارند تا شاهد واکنش او باشند وی سکوت میکند و در روزی که افکار عمومی تصور نمیکند سخنی از او بشنود به ناگاه هر آنچه نباید را میگوید.
بخشی از جوانانی که به جوانان سوم تیری معروف شدهاند هنوز به دنبال مشایی میآیند چون تصورشان این است که این مرد آینده روشنی دارد پس نباید فرصت همراهی با او را از دست داد. مشایی اکنون در ساختمان لادن و شاید مشغول رتق و فتق امور دانشگاه ایرانیان است.
زمانی که احمدینژاد او را تعبیر به «انسان کاملا بهاری» میکند، باید دانست که حتی مشایی در پاییز هم کاملا بهاری است و جوانان گرد او جمع میشوند. شاید این ارادت از آن رو باشد که مشایی تصمیم دارد حرفهایی را که در موقعیت رسمی و دولتی نمیتوانست بیان کند، این بار در کمال آزادی و در لباس غیررسمی و پس از اطلاع از عدم احراز صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری بر زبان بیاورد و خودش هم بهتر میداند تریبون غیررسمی مکان مناسبی برای جذب مخاطب رسمی است؛ مخاطبی که میداند دو سال دیگر انتخابات مجلس را پیشرو دارد و باید روی برگه رای خود چند اسم را بنویسد، حال چه بهتر از اینکه تیم مشایی و احمدینژاد بار دیگر فعال شود و این بار هم نیروهای سوم تیری را به خدمت بگیرند برای دو سال آینده.
راه تولد احمدینژادی دیگر!
مشایی در جمع جوانان سوم تیری اینچنین اظهار کرد که احمدینژاد گفت نه اصولگرا هستم نه اصلاحطلب تا راه تولد «احمدینژادی دیگر» باز باشد. در اینجا او دارد راه سوم را نشان میدهد؛ راهی که باید در دوسال و نیم دیگر باز هم از آن عبور کرد البته شاید در فصل یا ماه دیگر و شاید هم فصلی سرد و بارانی. مرد مازندرانی چگونه میتواند بعد از اینکه اجارهنشینیاش در پاستور تمام شد به مردی ساکت و خاموش تبدیل شود آن هم در زمانی که رئیسجمهور سابق در وصف او گفته بود: «مشایی قوتهای این دولت را چندین برابر بیشتر دارد و نقاط ضعف آن را ندارد» مشایی هم البته در جمع جوانان سوم تیری بر یک نکته اعتراف کرد که اثباتکننده تلاشها برای انتخاباتی دیگر است: «احمدینژاد برای ادامه فکر میکند.»
تحلیل آرای انتخابات 88
او در آن ایام تحلیلگر خوبی بود البته نه تحلیل برای خود، بلکه تحلیلی برای آینده. مشایی که در جمع جوانان سوم تیری سخن میگفت، اظهار کرد: آقای خاتمی ۲۲ میلیونی در آقای موسوی ۱۳ میلیونی ظهور کرد. ۹ میلیون بقیه چه سرانجامی پیدا کرد؟ دو فرض بیشتر وجود ندارد. یا این ۹ میلیون از انتخابات رفتهاند بیرون، رفتهاند خانه، یا در انتخابات هستند. در انتخابات اگر هستند کجا هستند؟ در سبد آقای کروبی؟ جا ندارد. سبد آقای رضایی؟ جا ندارد. رای سفید؟ جا ندارد. تنها جایی که وجود دارد این است که این ۹ میلیون یا رفتهاند خانه یا رفتهاند به آقای احمدینژاد رای دادهاند.
معاون رئیس دولت دهم تاکید کرد: ایشان در اولین نطق تلویزیونی دولت دهم بعد از انتخابات و بازشماری ۱۰ درصدی - که کمی هم به آرای احمدینژاد اضافه شد – چه میگوید؟ میگوید من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب هستم. بعضیها میگویند این حرفها تبلیغاتی است. آقا! اینکه الان ضد تبلیغ است که. چون دور دومش هم هست الان. الان باید کیفش را بکند و بهرههای قدرتش را ببرد. مثل طرف که تازه زن گرفته میخواهد برود ماه عسل میگویند چرا گریه میکنی؟ میگوید چون ۵۰ سال دیگر ناتوان میشوم. اما بعضیها بدبین هستند میگویند این برای این بود که دور بعد هم احمدینژاد باشد. گفتم عزیز من! در این کشور که دو تا دوره بیشتر که اتفاق نیفتاده است و اگر احمدینژاد اهل این کارها بود باید این حرفهایش را سال ۸۶ و ۸۷ میزد که برای همین دوره که کاندیدا میشود ببرد. احمدینژاد که از این کارها نکرد. احمدینژاد بعد از پیروزی دارد این حرفها را میزند. دلسوزی نظام است. احمدینژاد میداند خطر یعنی چه و برد یعنی چه. برد احمدینژاد هیچ ربطی به شخص احمدینژاد ندارد. منفعت برای شخص احمدینژاد ندارد. او برای ادامه فکر میکند.