بعد از اینکه مالک خصوصی این بنای تاریخی به نامه 60 دوستدار میراث فرهنگی مبنی بر درخواست عدم تخریب سرا روی خوش نشان نداد، حالا «کمپین ممانعت از تخریب بنای تاریخی سرای عجم» در فیس بوک راه اندازی شده است.
شاید دوستداران میراث فرهنگی به این وسیله می خواهند ضعف سازمان میراث فرهنگی و شهرداری در حفاظت از بافت تاریخی اهواز را جبران کنند.
بحث حقوقی و اختلاف برداشت از قوانین میان سازمان میراث فرهنگی و دیوان عدالت ادارای باعث شد که 35 اثر تاریخی کشور از سال 84 تا 89 به دلیل داشتن مالک خصوصی و با رای دیوان عدالت اداری از فهرست آثار ملی خارج شوند. مناقشه میان این دو سازمان به جایی رسید که با حکم دیوان عدالت اداری رئیس سازمان میراث فرهنگی به انفصال از خدمت محکوم شد.
«سرای عجم» یکی از سه بنای تاریخی خوزستان است که در جریان این اختلافات از فهرست میراث ملی خارج شده است.
راوی کسب و کار اهواز
«سرای عجم» که به نام مالک سابقش «حاج حسن عجم» در سال 82 و به شماره 10875 ثبت ملی شده با مساحت 320 متر در مرکز شهر اهواز و در منطقه بازار عرب ها (بازار عبدالحمید) قرار دارد که بخشی از بافت تاریخی اهواز است. این ساختمان یک طبقه دارای یک حیاط مرکزی با حجرههای متعدد در اطراف حیاط، دالان سرپوشیده، طاق ها و قوس های هلالی استوار بر ستون ها و پایه های مدور سنگی است که تلفیقی از معماری سنتی ایرانی و معماری مستعمراتی به شمار می رود و به معماری عصر استیلای انگلیسی ها تعلق دارد که در دخل و تصرف های بعدی تغییراتی در آن به وجود آمده است.
این بنا سال هاست که به حال خود رها شده و فقط یک کارگاه کوچک رنگ رزی در آن فعال است.
این اثر تاریخی در اصل بقایای قصر شیخ خزعل (حاکم خوزستان در زمان قاجار) است. البته بخش های دیگر بنای قصر پیش از این تخریب شده و به ترمینال اتوبوسرانی تبدیل شده است.
سرای عجم حکم کاروانسرا و بازار را داشته و تا یک دهه پیش هم به عنوان مرکز تجاری در مرکز شهر اهواز مورد استفاده قرار می گرفت.
این اثر که راوی گوشه ای از تاریخ اهواز و کسب و کار در این شهر است، اکنون در آستانه تخریب قرار دارد. اگر چه «بازار عبدالحمید» در اطراف این سرا همچنان پویاست.
دو تخریب در کارنامه
این بنا در حال حاضر در تملک یکی از سرمایه داران اهواز است. بنای تاریخی دیگری نیز به نام «بالکن مهدیان» در تملک این شخص بود.
رئیس انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا در این باره می گوید: مالک این دو اثر تاریخی از سال 82 برای خروج آنها از فهرست آثار ملی تلاش کرد.
در سال 85 بالکن مهدیان را تخریب و به جای آن آپارتمان ساخت. در سال 88 نیز با رای دیوان عدالت اداری و به بهانه اینکه برای ثبت ملی اجازه مالک اخذ نشده «سرای عجم» را از لیست آثار ملی خارج کرد. یک سال بعد هم مجوز تخریب آن را از شهرداری گرفت. اکنون نیز با تخریب تعمدی قصد دارد این بنا را از بین ببرد.
سعید محمدپور می افزاید: در اوایل دهه 80 با توسعه شهرها سازمان میراث فرهنگی با هدف حفظ آثار تاریخی که موجودیتشان در خطر بود، شتابزده بناهای تاریخی را ثبت ملی کرد، به همین دلیل در پاره ای موارد روند اداری و قانونی ثبت به درستی طی نشد. البته این به معنی بی ارزش بودن آثار نیست و این روند بعدها قانونمند شد.
در هر حال مالک این بنا نیز از این نقطه ضعف استفاده و دو اثر را از فهرست آثار ملی خارج کرد. به این ترتیب تمام آثار تاریخی که دارای مالک خصوصی هستند و آمار دقیقی هم از آنها در دست نیست، در معرض خطرند.
وی علاوه بر ضعف میراث فرهنگی، عملکرد شهرداری اهواز را نیز در تخریب بناهای تاریخی موثر می داند: در سال 80 اهواز را جزو شهرهای دارای بافت تاریخی معرفی کردند. در بررسی مقدماتی نیز 250 بنای تاریخی در اهواز شناسایی شد. از آن زمان شهرداری در جریان نقشه بافت تاریخی قرار دارد اما به این مسئله اعتنایی نکرده است.
قانون شهرداری ها و قانون برنامه های توسعه دوم و چهارم وظیفه شهرداری را در حفظ بناهای تاریخی مشخص کرده است و اگر هم اثری ثبت نشده باشد با حمایت شهرداری می توان آن را حفظ کرد.
این در حالی است که با وجود اعلام غیرقانونی بودن تخریب بناهای تاریخی، شهرداری همچنان به صدور مجوز تخریب ادامه می دهد.
تقابل با فرهنگ
اگر چه گزارش دوستداران میراث فرهنگی، تعرض مداوم شهرداری اهواز به بناهای تاریخی را نشان می دهد اما شهردار منطقه یک اهواز از عملکرد شهرداری دفاع می کند: «سرای عجم» در فهرست آثار ملی نیست و پروانه تخریب را شهرداری بر همین اساس صادر کرده است. رای دیوان عدالت اداری عالی ترین حکم است و نمی توان حقوق مالکانه صاحب این محل را ندیده گرفت.
شهرداری هم دخالتی در این میان ندارد.
داوود دارابی هرگونه زد و بند با مالک سرای عجم برای تخریب این بنا را رد می کند: هر شخصی که برای تخریب ملکش به شهرداری مراجعه کند، در صورت نبود ممنوعیت این مجوز صادر می شود. تنها چیزی که در هسته مرکزی اهواز داریم بافت فرسوده است و سازمان میراث فرهنگی باید بافت تاریخی را مشخص کند اما هنوز این کار نشده است.
اگر بافت تاریخی برای میراث فرهنگی مهم بود در چند سال گذشته حداقل یک جلسه با شهرداری برگزار می کرد. تنها خلاء موجود کم لطفی مدیران میراث فرهنگی است در حالی که آنها باید دغدغه حفظ آثار تاریخی را داشته باشند.
به گفته وی، سرای عجم می توانست محل مناسبی برای گردشگری در اهواز باشد. شهرداری آمادگی دارد خانه های در معرض تخریب میراث را در صورتی که به شهرداری واگذار شود به موزه تبدیل کند.
خروج سومین اثر
معاون میراث اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز در این باره می گوید: علاوه بر «بالکن مهدیان» و «سرای عجم» خبر رسیده که «خانه تاریخی بهبهانی» در رامهرمز نیز از فهرست آثار ملی خارج شده است. سرای عجم تنها با پیگیری های میراث و دوستداران آثار تاریخی تا کنون تخریب نشده، اما واقعیت این است که با داشتن حکم دیوان عدالت اداری نمی توانیم از اقدام مالک جلوگیری کنیم.
این حکم قطعی است و قابلیت اعتراض هم ندارد. ما فقط می توانیم از مالک خواهش کنیم در تصمیم خود تجدید نظر کند و ما هم قول دهیم که در مرمت بنا کمک کنیم.
سید حکمت موسوی ناچیز بودن اعتبارات میراث فرهنگی را در حفاظت از آثار موثر می داند: اعتبارات میراث فرهنگی به ویژه در بخش حفاظت از آثار در سه سال گذشته بسیار ناچیز بود.
به طور مثال امسال فقط 100 میلیون تومان برای حفاظت از آثار اعتبار داریم.
با این اعتبار اندک چگونه می توان 900 اثر ملی خوزستان را حفظ و مرمت کرد. به این ترتیب امکان تملک بناهایی که مالک خصوصی دارند هم وجود ندارد.
وی همچنین با بیان اینکه حفاظت بناهای تاریخی مغایر با نوسازی بافت های فرسوده شهری نیست، می افزاید: فرهنگ و علاقه به میراث فرهنگی در اغلب مردم وجود دارد اما باید در مدیران هم نهادینه شود. هنوز برای مجموعه استان به ویژه مدیران شهری اعم از شوراهای شهر و شهرداری ها مسئله بافت تاریخی اهواز و پنج شهر دیگر خوزستان که بافت تاریخی دارند توجیه نشده است،
در حالی که در ابتدا قرار بود «شهرداری بافت تاریخی» به صورت مجزا تشکیل شود. با وجودی که محدوده بافت تاریخی به شهرداری ابلاغ و بارها در این مورد مکاتبه و درخواست برگزاری جلسه شده اما شهرداری زیر بار نمی رود.
تلاش یک تنه دوستداران
تجربه نشان داده ثبت شدن یا نشدن اثری در فهرست آثار ملی، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد و همگی در معرض آسیبهای جدی هستند. زیرا اغلب برای اثری که در فهرست آثار ملی ثبت میشود،
هیچگونه برنامه پژوهشی یا حفاظتی طراحی و اجرا نمیشود. از سوی دیگر اعتراض سازمان میراث فرهنگی به شهرداریها و برخی نهادهای نظامی که دست به تخریب زدهاند، اگر چه قابل اعتنا و دفاع است اما کافی نیست.
حالا با وجود ضعف میراث فرهنگی در حفاظت از آثار و اختلافی که میان استاندار خوزستان با مجموعه میراث فرهنگی هست و منجر به عدم اختصاص اعتبار استانی به این اداره کل شده،
همچنین با بی علاقگی که در شهرداری اهواز وجود دارد، آیا می توان امیدوار بود که کمپین دوست داران میراث فرهنگی با جنبش های مدنی خود مانع تخریب دیگر آثار تاریخی شوند؟
گزارش: نادره وائلی زاده