احمد بیگدلی گفت: اگر فردی اهل ادبیات و فرهنگ نیست، بهتر است وزیر ارشاد نشود و جای دیگری فعالیت کند. او معتقد است که باید دید این وزارتخانه چقدر بودجه دارد و آیا وزیر به وصله پینه میافتد یا میتواند برای فرهنگ هزینه کند.
این داستاننویس درباره موضوعات فرهنگی که رییسجمهور منتخب باید به آنها توجه کند، گفت: من وقتی چشمهایم را روی هم میگذارم و به سالهای گذشته نگاه میکنم (من 33 سالم بود که انقلاب شد و حالا 68 سالم است) و همه وزیران ارشاد را یکی یکی از برابر نگاهم میگذرانم، میبینم این وزیران در اصل موضوع تفاوتی ندارند و تنها در شیوه اجرا متفاوت بودهاند و همه با آثار با ممیزی برخورد کردهاند.
او ادامه داد: یعنی همه آنها، آثار ما هنرمندان را در هر رشته هنری چون سینما، عکاسی، تئاتر و ادبیات سانسور کردهاند و فقط شاید خوشنویسی، سر سالم به در برده باشد. همه با اندیشهای که شاعر و هنرمند با آن زندگی میکند و «من» دوم اوست، با سانسور برخورد کردهاند و من را رساندهاند به جایی به نام خودسانسوری که مانند سرطان بدخیم و ایدز علاجپذیر نیست. وقتی من پشت میزم مینشینم و دسته کاغذهایم را جلویم میگذارم، به این فکر میکنم که «مؤدب باش!»، کلماتت نباید فریاد بزند و نباید قرمز و بنفش باشد. باید چهارزانو بنشینی و باید از کلماتی استفاده کنی که وقتی به دست آقای ممیز رسید، احساس کند هیچ خطری تهدیدش نمیکند. «آنای باغ سیب» 39 ماه در وزارت ارشاد ماند و آنچنان به یک داستانش ایراد گرفتند که من آن داستان را حذف کردم. «آوای نهنگ» نیز 30 ماه در ارشاد ماند، اما دو هفته بعد از چاپ، جایزه هفتمین کتاب فصل را گرفت.
بیگدلی در ادامه عنوان کرد: رهبری هم گله داشتند از وضع رمان در ایران که سطحش نازل است. این یعنی مقام معظم رهبری هم به نازل بودن ادبیات داستانی در کشور معترض هستند و باید برای این موضوع فکری بشود.
او سپس درباره مدیریت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مدیریت مثل صوت خوب و طبع شعر است و از جنسی است که خدا در برخی گذاشته و در برخی نگذاشته است. جنس خلقت برخی طوری است که میتوانند مدیریت کنند. وزیر ارشاد علاوه بر اینکه باید جنسش مدیر باشد، باید چهار تا کتاب هم خوانده باشد. بداند فرق رمان و داستان چیست. باید دو تا کتاب شعر خوانده باشد و تفاوت اندیشه نویسنده شرقی و غربی را بفهمد. باید یک ایدئولوژی و تئوری در زمینه فرهنگ داشته باشد و اگر اهل این چیزها نیست، نباید وزیر ارشاد بشود، باید جای دیگری برود و کار کند.
بیگدلی خاطرنشان کرد: همه آدمهایی که من به عنوان وزیر ارشاد دیدهام، آدمهای خوبی بودهاند. اما موضوع اینجاست که باید در این حوزه بتوانند کاری انجام دهند و باید دید در دولت آینده آیا وزیر ارشاد آنقدر بودجه دارد که بتواند از پس کارها برآید؟ آیا دولتی که قرار است آقای روحانی انتخاب کند، آنقدر پول به حوزه فرهنگ میدهد که بشود خدمتی به مردمانی کرد که سابقه هفتهزار سال فرهنگ دارند یا باید وصله پینه کرد؟ وقتی وزارت ارشاد به وصله پینه بیفتد، باید از جایی ببرد و به جای دیگر بدوزد، و اگر از جایی برید، آن جای دیگر پر نمیشود.
او در پایان نیز عنوان کرد: من این حرفها را به عنوان یک آدم دلسوز میزنم، اما وقتی این حرفها را میزنم هم نگرانم که آیا با گفتن این حرفها به کسی برنمیخورد و برای کتابهایم مشکلی پیش نمیآید، یعنی من تا این اندازه دلواپسم و این دلواپسی از شیوه عملکرد مسؤولان فرهنگی آمده است.