برای نمونه تا همین یک هفته قبل این اخبار به طور شبانه روزی از قوطی رسانه ملی به سمع و نظر ما می رسید:
- شاخص بورس رکورد 40 هزار را رد کرد و این در خاورمیانه بی سابقه است.
- اقتدار ایران در دور جدید مذاکرات و افزایش ضریب نفوذ سیاست خارجی در کشورهای منطقه
- افزایش ضریب اطمینان سرمایه گذاری در ایران در دو سال گذشته
- رشد شاخصهای صادرات غیر نفتی و افزایش درآمدهای صادراتی
- کاهش قیمت کالاهای اصلی و افزایش قدرت خرید مردم در 6 سال گذشته
- رشد تولیدات کشاورزی و رونق بی نظیر در تولید محصولات
- افزایش 120 درصدی تاسیس واحدهای تولیدی در دولت نهم و دهم
- ریشه کن شدن فقر در کشور و افزایش قدرت خرید مردم در چهار سال گذشته، نشانه سلامتی اقتصاد کشور است.
- پزشک خانواده، دوای درمان اقشار کم درآمد/ تامین اجتماعی به داد مردم می رسد
- رشد ارزش پول ملی در سه سال گذشته
- تحریم ها هیچ اثری بر روی اقتصاد کشور نداشته است و مردم به خوبی آنها را دور زده اند.
اما در روزهای اخیر و از قول نامزدهای انتخاباتی شنیده میشود:
- سیاست خارجی کشور دچار انجماد است و باید اصلاح شود.
- مردم در بدترین وضع اقتصادی به سر می برند.
- جوان های ایرانی با استعدادهای عالی، همه بیکار هستند.
- مردم زیر فشار شدید اقتصادی کمر خم کرده اند.
- این بورسی که خیلی روی آن مانور میدهیم، اصلا بورس نیست! دکان دلال بازی است...
- فاجعه در امور کشاورزی و تعطیلی تولید را باید ترمیم کرد.
- واحدهای تولیدی به خاک سیاه نشسته اند.
- اینکه مردم ما با این ثروت عظیم خدادادی و پول نفت و ...اینقدر فقیر و تحت فشار باشند، اسمش مدیریت اقتصادی است؟
- این که دارو چهار برابر شده و مردم باید از جیبشان هزینه دریمان را بدهند که درست نیست.
- پول ملی خاک بر سر شده است، چرا؟
- اینکه کاری کنیم تحریم ها بیشتر شود و آنوقت مردم تاوانش را بدهند، ضعف مدیریتی است.
و...
واقعا
این مملکته ما داریم؟ در عرض یک هفته زیر و رو شده آنوقت ما بی خبریم؟ ما
تو کجا داریم زندگی می کنیم؟ چطوری داریم زندگی می کنیم؟ اصلا ما برای چی
الان زندهایم؟!
محسن حدادی