همه چیز فوتبال ایران بد نیست. در گوشه ای از ایران زمین، جایی هست که استعدادهای ناب فوتبال را پرورش میدهد.
تشکیلات مدرن این محل، آن را در سطح بهترین باشگاه های دنیا بالا برده است. باشگاه فولاد خوزستان، جایی است که مدیرانش در سکوت خبری ورزشگاه اختصاصی می سازند، برای رده های سنی پایه ارزش قائل هستند و با همتی وصف ناشدنی برای اعتلای فوتبال ایران تلاش می کنند.
داشتن یک ورزشگاه اختصاصی، هتل اختصاصی، امکانات تمرینی با استاندارد اروپایی، چندین زمین چمن و آکادمی فوق مدرن، برای باشگاه های فوتبال ایرانی یک رویا است اما باشگاه فولاد خوزستان این رویا را به واقعیت تبدیل کرده است. در روزگاری که مدیران غیرفوتبالی، کوچک ترین کارهای خود را – که هیچ سودی هم برای آینده فوتبال ایران ندارد - در بوق و کرنا می کنند، مسوولان باشگاه فولاد خوزستان در سکوت خبری، باشگاه خود را تا سطح بهترین باشگاه های آسیا و جهان ارتقا داده اند.
گزارشی که در ادامه از نظرتان می گذرد، داستان تلاش خستگی ناپذیر مجموعه ای است که «آینده» را فرا روی فعالیت هایشان قرار داده اند و هر کاری می کنند، تنها به این می اندیشند که ذره ای برای آیندگان مفید باشند. باشگاه فولاد خوزستان، در زمینه ایجاد زیرساخت ها و امکانات استاندارد جهانی در رشته فوتبال، گام هایی فراتر از آسیا برداشته است. اعضای این مجموعه بزرگ چند سال است که در سکوت محض خبری، فعالیت های منحصر به فرد و رویایی خود را پی گرفته اند؛ رویایی از آن جهت که ایجاد چنین مجموعه حرفه ای و استانداردی در ایران، تنها در رویا متصور است. مطالبی که در این گزارش خواهید خواند، بر شما ثابت می کند که در گوشه ای از کشور پهناور ایران، افرادی هستند که جهانی می اندیشند. این شما و این باشگاه فولاد خوزستان؛ بهشت فوتبال ایران.
سیف الله دهکردی پنج سال است که مدیریت باشگاه فولاد را در اختیار دارد. آن طور که اعضای باشگاه می گویند، وقتی که مسوولان کارخانه فولاد خواستند در فوتبال سرمایه گذاری کنند، تصمیم گرفتند که یک مدیر فوتبالی را از داخل استان در راس کار قرار دهند و این گونه بود که دهکردی مدیرعامل فولاد شد.
پنج ماه بعد از زمانی که دهکردی مدیریت فولاد را قبول کرد، مسوولان کارخانه، کلنگ ورزشگاه اختصاصی باشگاه را بر زمین زدند. خودشان می گویند که این کارشان سرمایه گذاری عظیمی است و به قول خیلی ها باقیات صالحات است.
محمد احرامباف، مدیر روابط عمومی باشگاه فولاد در این رابطه می گوید: «ساخت ورزشگاه و زیرساخت های فیزیکی در کنار سرمایه گذاری در پایه، نسل سالم ایجاد می کند. آقای دهکردی هم به جوان ها علاقه مند است. بعضی از مدیران فقط به تیم بزرگسالان توجه می کنند اما مدیرعامل ما دنبال اعتلای فوتبال پایه است.»
* مسکن تیمهای پایه؛ از اتاق اجاره ای تا هتل
در منطقه گلستان اهواز ، یک خانه اجاره ای هست که سه اتاق دارد. از این اتاق ها که از نظر امنیتی و رفاهی مناسب نیستند، به عنوان مکان اسکان بازیکنان تیم های پایه فولاد استفاده می شد . وجود تنها یک سرویس بهداشتی و یک حمام برای ده ها بازیکن نونهال، نوجوان، جوان و امید، اوضاع نابسامانی را رقم زده بود. خانواده ها هم فرزندان خود را با هزار امید و آرزو به باشگاه سپرده بودند. ضمن این که همه بازیکنان اهوازی نیستند و حتی از ایلام و کردستان که استان های محروم تری هستند در این باشگاه حضور دارند.
حدود چهار سال پیش، تیم های پایه باشگاه فولاد از اتاق های اجاره ای به هتل فجر سپاه در منطقه «ملی راه» انتقال داده شدند. باشگاه فولاد برای اسکان مناسب بازیکنان پایه اش، تعدادی از اتاق های هتل را اجاره کرد تا از نظر امنیتی وضعیت بهتری داشته باشد. احرام باف در این زمینه هم می گوید: «اگر مردم اهواز بخواهند برای گردش و تفریح یا پیک نیک به جایی بروند که از نظر امنیتی خیالشان راحت باشد، به آنجا می روند.»
تیم های پایه باشگاه فولاد در مجموع چیزی حدود 150 بازیکن دارند که البته همه آنها در هتل فجر مستقر نیستند. برخی از بازیکنان پایه اهوازی هستند و در کنار خانواده خود زندگی می کنند اما آنها که اهل شهرستان های دیگر هستند، در هتل فجر زندگی می کنند و از امکانات آنجا بهره می برند. ناهار و شام مطلوب، اتاق های هتلی و مناسب، سرویس بهداشتی تمیز و حمام مجزا، تنها بخشی از امکانات موجود در هتل فجر است.
مدیر روابط عمومی باشگاه فولاد در ادامه می گوید: «تمام تیم های پایه مان را با پرواز به شهرهای دیگر می فرستیم مگر این که بازی ها در شهرهایی مانند شیراز یا اصفهان باشد که مسافرت زمینی به آنها بیش از 12 ساعت طول نکشد. همچنین باشگاه با یک شرکت حمل و نقل قرارداد دارد که با همان اتوبوسی که تیم بزرگسالانمان را منتقل می کند، تیم های پایه را هم منتقل کند. ما حتی دقت می کنیم که راننده اتوبوس ها سیگار نکشند. به این ترتیب، رفت و آمد بازیکنان با ایمنی زیادی همراه است. اتوبوس ها هم در اختیار تیم است و در همه حال بازیکنان را تحت پوشش دارد. لباس تیم های پایه ما هم تماما همان لباسی است که تیم بزرگسالان می پوشند.»
* تحصیلات رکن اساسی فولاد است
باشگاه فولاد برای رده های پایه خود برنامه های جالب توجهی دارد. هزینه هایی که این باشگاه برای تیم های پایه اش انجام می دهد، در نوع خود در ایران منحصر به فرد است.
حسین ابن قاسم، سرپرست تیم فوتبال فولاد، در توضیح این برنامه ها می گوید: « بازیکنان تیم های پایه ما که در هتل فجر مستقر هستند یا منزلشان در اهواز است، با سرویس به مدرسه می روند و از آنجا با همان سرویس به محل تمرین منتقل می شوند. تمام هزینه این سرویس ها بر عهده باشگاه است . بازیکنان ما در هر مقطعی که قبول شوند پاداش می گیرند. اگر بازیکنان ما از دبیرستان به دانشگاه، فوق دیپلم به لیسانس و غیره ارتقا یابند، پاداش می گیرند. مثلا آرش افشین موفق شده به دانشگاه راه پیدا کند. علاوه بر او، 12 بازیکن تیم بزرگسالان ما دانشجو هستند که هزینه تحصیل همه آنها را پرداخت می کنیم. بازیکنی که تحصیل کرده باشد، حرف سرمربی را بهتر متوجه می شود و در این صورت تیم ما با تیمی که تحصیلات بازیکنانش پایین است فرق می کند. تحصیلات رکن اساسی فولاد است. تحصیلات بالا در رفتار و میزان حرفه ای بودن بازیکنان اثر دارد.
* هفت خوان پذیرش در آکادمی فولاد
ابن قاسم در گفت و گو با ایسنا از مراحل انتخاب و پذیرش بازیکان پایه فولاد می گوید: «ما دو پایگاه در دزفول و خرمشهر داریم که به نام فولادخوزستان کار می کنند. در شهرستان های دیگر، مربیان روی بازیکنان شناخت دارند و استعدادها را پیدا می کنند. بازیکنان در هر رده ای که بخواهند وارد شوند، 11 مربی که 2 تایشان خارجی هستند روی عملکردشان نظر می دهند. بازیکنان باید در طول یک هفته از هفت فیلتر عبور کنند. مربیان پایه در هر روز به بازیکنان نمره می دهند. اگر بازیکنی پس از هفت روز توانست در لیست باقی بماند و نمره قبولی بگیرد، باشگاه با پدرش قرارداد می بندد. برخلاف سایر باشگاه ها که برای پذیرفتن بازیکنان در آکادمی پول می گیرند، ما به بازیکنان پول می دهیم. دو یا سه سال پیش در زمین آکادمی ملی فوتبال تمرین داشتیم. استقلال هم همان جا تمرین می کرد. آن جا امیر قلعهنویی از من پرسید که چطور می تواند پسرش را به فولاد بفرستد؟
* تیمهای پایه فولاد، حرفه ای هستند
باشگاه فولادخوزستان هم اکنون 40 مربی بومی در تیم های پایه دارد که وظیفه کشف استعدادهای نو بر عهده آنان است. نناد نیکولیچ و لوکا رادمن، دو مربی خارجی تیم های پایه فولاد هستند که اولی مدیر فنی تمام تیم های پایه و دومی بدنساز آنهاست. نناد را خیلی ها در فوتبال ایران می شناسند. او در تیم ملی فوتبال جوانان ایران و بزرگسالان فولاد کار کرده و حالا مدیر فنی تیم های پایه فولاد است. رادمن هم مدارک دانشگاهی معتبری دارد و در تیم های ملی رده های مختلف سنی در کرواسی به عنوان بدنساز مشغول بوده است.
تمام 4 تیم پایه فولاد و دو تیم مدرسه فوتبال این باشگاه، زیر نظر نیکولیچ کار می کنند. مدارس فوتبال فولاد بر خلاف مدارسی که در خیلی از باشگاه ها دیده می شود - که مردم کودکانشان را در آنها ثبت نام می کنند که فوتبال یاد بگیرند یا اوقات فراغتشان را پر کنند - از مربیان بومی بهره می برد که به محلات می روند و استعدادهای نو را پیدا می کنند. تمام تیم های رده سنی فولاد حرفه ای اند. همه آنها کادر فنی کامل با سرمربی، مربی، مربی دروازهبان، سرپرست و بدنساز دارند. این قاعده شامل تیم های مدرسه فوتبال فولاد هم می شود. روند کار هم به این صورت است که استعدادها پس از کشف، در مدارس تربیت می شوند و در مقطعی که به سن مورد نظر برسند، وارد تیم نونهالان می شوند. البته مدارس فوتبال فولاد هنوز به طور کامل حرفه ای نشده که به صورت شبانه روزی فعالیت کند و در آن بازیکنان علاوه بر فوتبال، درس هم بخوانند. احرام باف دلیل این مساله را این طور بیان می کند: «مدارس ما شبانهروزی نیست. هنوز به آن مرحله نرسیده ایم. اگر بخواهیم به این شکل رفتار کنیم، باید کلاس بگذاریم و برای این کار هم باید از آموزش و پرورش مجوز بگیریم.»
* هزینه تحصیلات بازیکنان با باشگاه است
آکادمی فوتبال فولاد از رده سنی زیر 17 سال شروع به کار می کند. تست اولیه این باشگاه از رده نونهالان انجام می شود. بازیکنان تیم ها همیشه دو سال پایین تر از رده سنی مورد نظر انتخاب می شوند که بتوانند دو سال در همان رده بازی کنند. تست های باشگاه هم به صورت فراخوان عمومی نیست. احرام باف در این رابطه می گوید: «این طور نیست که هر کسی بچه اش در خانه دو تا روپایی بزند و فکر کند فوتبالیست است، بیاید و تست دهد. متاسفانه امروز خانواده ها بر خلاف سالهای قبل می خواهند که بچه هایشان فوتبالیست شوند. قبلا می خواستند کودکانشان به دانشگاه بروند ولی حالا می خواهند فوتبالیست شوند. خودمان بازیکنان مستعد را پیدا می کنیم. حتی ممکن است این بازیکنان را از استان های دیگر پیدا کنیم. بازیکن مورد نظر ما اهل کردستان باشد یا ایلام یا هر جای دیگر، امکانات ما برای کل ایران است.»
ابن قاسم هم در رابطه با چگونگی کشف استعدادهای تازه می گوید: «فولاد در دزفول، رامهرمز، ایذه و شادگان مربیانی دارد که به طور مستقیم با باشگاه کار نمی کنند اما با آن ارتباط دارند. در استان های دیگر هم وقتی برای مسابقات می رویم، بازیکنان تیم های دیگر را تحت نظر قرار می دهیم تا اگر خانواده آنها موافقت کرد از ایشان استفاده کنیم. همه چیز بازیکنان پایه را تحت کنترل داریم. تردد آنها، تغذیه شان و حتی تحصیلات آنها را کنترل می کنیم. هزینه تحصیلات آنها در مدارس غیر انتفاعی با ماست. حتی سرپرستان ما موظف هستند که وضعیت تحصیلی بازیکنان را بررسی کنند و به عنوان پدر آنها به مدارس بروند و احوال درسی شان را جویا شوند.
* امکانات حرفه ای و فوق استاندارد
احرام باف در ادامه درباره امکانات حرفه ای باشگاه فولاد می گوید: «سه سال قبل کسی به باشگاه آمده بود و می گفت که فلان مربی باعث شده فولاد رشد کند. در پاسخ او برنامه تمرین های سه ماه آینده تیم بزرگسالان را که روی برگه بود با هماهنگی مربی نشانش دادم. زمان بازی ها، تمرین ها، نوع تمرین ها، بلیت هواپیما، رزرو هتل و همه چیز از قبل مشخص بود. همان زمان به آن فرد گفتم که آیا بازیکنان استقلال و پرسپولیس می دانند که سه روز بعد کجا تمرین دارند؟ اولویت ما تیم بزرگسالان است اما همین ها را برای تیم های پایه هم داریم.
در داخل مجموعه باشگاه، دو زمین چمن داریم که یکی از آنها چمن رولی دارد که آن را به زودی به بهره برداری می رسانیم و هفته بعد دومین زمین را افتتاح می کنیم. هر دو زمین با سیستم هوشمند آبیاری می شوند. یک استخر فوق العاده هم داریم که هنوز به ما تحویل داده نشده است. وقتی دو بازیکن خارجی پارسال ما با مدیربرنامه هایشان به باشگاه آمدند و استخر را دیدند، گفتند که چنین استخری را در برزیل هم ندارند! شاید همین امکانات ما بود که آن دو را وادار کرد با قیمت کمتر به ما بپیوندند و به تیم دیگری نروند. علاوه بر این دو زمین، دو زمین چمن هم در شهرک صنعتی داریم و یک زمین چمن هم در محل هتل فجر هست که آن هم در اختیار ماست. یک سالن تکنیک داریم که امکانات و تاسیسات بدنسازی مکانیکی حرفه ای دارد. ما چهار زمین چمن دیگر هم داریم که در مجموع تعداد زمین های چمن ما 9 عدد است.
* ورزشگاه اختصاصی فولاد؛ آینده سازی در سکوت خبری
باشگاه فولاد خوزستان در راستای اقدامات حرفه ای و جالب توجهش، از حدود سه سال پیش نسبت به ساخت یک ورزشگاه اختصاصی اقدام کرده است. ابن قاسم که کاملا در جریان روند ساخت این ورزشگاه بوده است درباره ویژگی های آن می گوید: «تکنولوژی این ورزشگاه، جدیدترین تکنولوژی اروپاست است و از کشور آلمان گرفته شده است. سکوهای تماشاگران این ورزشگاه سرپوشیده است. سقف ورزشگاه سال قبل خریداری شده و هم اکنون در انبار است. پایه های سقف نصب شده و در حال رنگ آمیزی است. حالا هم که سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را گرفته ایم، کارگران در سه شیفت کار می کنند که ورزشگاه را به فصل آینده برسانند. اکنون حدود 85 درصد کار احداث ورزشگاه پیش رفته است. صندلی ها هم دو هفته ای نصب می شوند. ما نوع چمن ورزشگاه را هم مشخص کرده ایم. برای اطمینان از کیفیت چمن، در دو زمین مجزا دو نوع رولی و بذری را امتحان کردیم اما به تازگی نوع جدیدی از جمن با نام «چمن نشا» آمده که شاید از آن در ورزشگاه جدید استفاده کنیم. پیمانکار چمن ورزشگاه ما همان پیمانکار چمن ورزشگاه آزادی است. ظرفیت ورزشگاه ما 27 هزار صندلی است اما به 30 هزار نفری معروف است. در این ورزشگاه همه چیز را طراحی کرده ایم، از فروشگاه های مختلف گرفته تا موزه. در کنار ورزشگاه هم کلنگ احداث اولین هتل پنج ستاره اهواز را به زمین زده ایم. در این هتل، به صورت هم زمان پنج تیم می توانند اردو بزنند. احداث هتل به دلیل اهمیت ساخت بیمارستان فولاد - که تمام کارخانجات را تحت پوشش قرار می دهد – کمی عقب افتاد. ساختمان دیگری هم در مجموعه باشگاه هست که چون در نقشه نیست باید تخریب شود اما می خواهیم مجوز آن را هم بگیریم که تخریب نشود. در این ساختمان هم شش تیم می توانند استقرار پیدا کنند که قصد داریم تیم های پایه مان را از هتل فجر سپاه به این مکان منتقل کنیم.»
* سهمیه های آسیایی ایران مدیون فولاد است
سرپرست تیم فوتبال فولاد همچنین معتقد است که بخش زیادی از امتیازهای کنفدراسیون فوتبال آسیا و اختصاص چهار سهمیه آسیایی به ایران مرهون اقدامات باشگاه فولاد است: «نمایندگان AFC از دیدن امکانات ما تعجب کردند. بخش زیادی از امتیازی که فوتبال ایران گرفت به خاطر فولاد بود. اکنون هم برای ورزشگاه جدید هیچ چیز خریدنی نداریم. موتوربرق ها هم حاضر است. هرکدام از دو موتور برق ما یک شهر را برق می دهد. نور ورزشگاه قرار است که در سقف تعبیه شود و لامپ های مورد نیاز هم از فرانسه خریداری شده است. نور ورزشگاه ما از ورزشگاه آزادی هم بالاتر است. برای جنس چادر سقف ورزشگاه، رطوبت 90 درصد در نظر گرفته شده و جالب است که با وجود تحریم ها توانستیم این چادر را از اروپا خریداری کنیم. لوله کشی های آب و گاز ورزشگاه هم تمام شده است. اگر بخواهیم در اهواز تورنمنت برگزار کنیم، چهار رختکن و اتاق دوپینگ جدا داریم. همچنین برای ورزشگاه، جایگاه VIP خانوادگی در نظر گرفته ایم. صندلی های استادیوم ما هوشمند خواهند بود و علاقه مندان می توانند بلیت خود را به صورت الکترونیکی خریداری کنند. در این جا باید از زحمات مهندس نجم السادات، مدیرعامل وقت کارخانه فولاد که کلنگ احداث این ورزشگاه را با وجود گرفتاری ها به زمین زد تشکر کنم. خیلی جرات می خواهد که مدیری این کار را انجام دهد. این ورزشگاه هم تا حالا خط قرمز بود و ما آن را رسانه ای نکرده بودیم. این کار خیرخواهانه می توانست امتیاز سیاسی خوبی برای مدیران فولاد باشد اما اجازه ندادند که رسانه ای شود تا جلویش گرفته نشود.»
* توجه رسانه ها به استقلال و پرسپولیس محدود شده اند
ابن قاسم در ادامه از وضعیت پرداختن رسانه ها به برخی تیم ها گلایه می کند: «پولی که تیم های دیگر خرج چند بازیکن می کنند ما خرج پایه می کنیم. 80 درصد بزرگسالان فولاد از پایه خودمان است. ما به جای خریدن بازیکن 900 میلیونی از آکادمی خودمان بازیکن می آوریم. چند سال قبل، مدیران مس گفتند که 850 میلیون به رحمتی پیشنهاد کردند ولی نماند و به سپاهان رفت. همان تیم ها زمین تمرین ندارند. مدیرعامل سپاهان در برنامه تلویزیونی گفت که هیچ کدام از بازیکنانش به جز نویدکیا اصفهانی نیستند ولی در این فضا رسانه ها به برخی تیم ها و افراد بیش از حد می پردازند. یکی از مربیان که سرما خورده بود و زیر سرم رفته بود، عکس و فیلم او در رسانه ها و روزنامه ها منتشر شد اما کسی از حسین فرکی که رباط صلیبی پاره کرده و ناراحتی قلبی دارد حرف نمی زند. چرا همه بازی های استقلال و پرسپولیس پخش زنده می شود؟ چرا در روزنامه ها فقط بحث این دو تیم است؟ خود رسانه خیلی نقش دارد.
* سازمان لیگ از ما کپی برداری کرده است!
مدیر روابط عمومی باشگاه فولاد در ادامه صحبت هایش می گوید که هدف اصلی باشگاهش انسان سازی است: «مجوز آکادمی مان خیلی وقت است که آمده! وقتی مسئولان سازمان لیگ ساختار ما را دیدند از آن برای طراحی آکادمی فوتبالشان کپی برداری کردند. باشگاه فولاد در بخش پایه هزینه زیادی می کند اما این ها کارهایی است که نتیجه دارد. هدف ما آدم سازی است نه قهرمان سازی. پولی که خرج بچه ها می شود آینده آنها را می سازد. آقای دهکردی یک بار سرزده به مهمانسرا رفته بود. او گاهی این کار را می کند. آن روز لیست تیم امید رد شده بود و تیم دو روز بعد بازی مهمی داشت. آن روز یکی از گارسون های مهمانسرا از بازیکن تیم شاکی بود. گویا بازیکن ما پس از آن که گارسون، فلاسکش را پر از آب کرده به او توهین کرده بود. آقای دهکردی صبر کرد تا آن بازیکن - که دروازه بان اصلی تیم بود و تیم هم دو دروازه بان بیشتر نداشت - غذایش را خورد و بعد ردش کرد. برای ما اخلاق مهم تر از قهرمانی است. شاید هیچ مدیری این کار را نکند اما اگر بازیکنی بسازیم که به مردم فخر بفروشد، هیچ کاری نکرده ایم.
* تیم های تهرانی جایی در لیگ امیدها ندارند
محمد صفار، مسئول کمیته مسابقات فوتبال استان خوزستان است و هشت سال است که در کمیته فنی فوتبال پایه عضویت دارد. وی درباره وضعیت فوتبال پایه در ایران می گوید: «چهار رده سنی را به طوری برنامه ریزی کردیم که 91 – 90 به صورت لیگ باشد. حالا هم دو سال است که مسابقات فوتبال جوانان و امید به صورت لیگ برگزار می شود. این رقابت ها اکنون نظم خوبی پیدا کرده است. لیگ امید پارسال 13 تیمی بود و امسال 12 تیمی است. اگر به ترکیب تیم های لیگ نگاه کنید خواهید دید که هیچ تیم تهرانی در بین آنها نیست. تیم های صدرنشین جدول لیگ امید به ترتیب، فولاد، سپاهان، ملوان، ذوب آهن، فجرسپاسی و نفت اهواز هستند. سالی که علی دوستی تیم نوجوانان را تا جام جهانی برد، طبق برنامه کمیته فنی قرار بود از تیم های تهرانی فقط در پست هایی که بازیکن نیست استفاده کند. مربیان تیم های ملی هم پایه ها را می دیدند و نتیجه خوبی هم داشت. بعدش نمی دانم چه شد که روند تغیییر کرد.
* رسانه ها به تیم های پایه نمی پردازند
صفار در ادامه با گلایه از اصحاب رسانه می گوید: «اگر به گذشته برگردید، به یاد می آورید که مسابقات آموزشگاهی برگزار می شد و مربیان باشگاه ها استعدادهای خوبی را در این بازی ها پیدا می کردند اما حالا تیم های آموزشگاهی از باشگاه ها بازیکن می گیرند! هیچ کاری صورت نمی گیرد. متاسفانه در تیم ملی هم همین وضع حاکم است. یکی از موارد مهم در این مقوله این است که رسانه ها به لیگ پایه نمی پردازند. اگر فوتبال پایه بیشتر دیده شود، اشکالاتش بیشتر معلوم می شود و برای برطرف شدن آنها حرکت هایی انجام می شود.
به گزارش ایسنا اگر در فوتبال نیمه جان ایران چند مربی باشند که به فوتبال پایه و میدان دادن به جوان ها اهمیت بدهند، بی شک یکی از آنها حسین فرکی است. فرکی که خود تربیت یافته مکتب شاهین است و در باشگاه های واقعی و بازیکن ساز رشد کرده، اکنون که هدایت تیم فوتبال بزرگسالان فولاد را بر عهده دارد، به خوبی قدر موقعیت را می شناسد و از کیفیت آکادمی فوتبال این باشگاه صحبت می کند.
فرکی در پاسخ به این سوال که چرا در فوتبال ایران کمتر به فوتبال پایه توجه می شود، می گوید: «به طور کامل باشگاه های دیگر را ندیده ام و فکر می کنم که به جز فولاد، چند جای دیگر هم به فوتبال پایه حساس هستند و توجه ویژه می کنند و اعتقاد دارند سرمایه را بهره برداری کنند. فقط درباره فولاد حرف می زنم. به اعتقاد من کسانی این تفکر را دنبال می کنند که خودشان از جنس فوتبال باشند و وقتی پا به عرصه مدیریت گذاشتند عاشقانه کار کنند. مدیر باید عاشق باشد و در ادامه نسبت به کشور، شهر و باشگاهش تعصب هم داشته باشد. اگر به این سه، تعصب و عشق داشته باشد در نتیجه برای خدمت به کشور در این بخش نتایج خوبی هم می گیرد. در نقطه مقابل کسانی که عاشق نیستند و فوتبال بازی نکرده اند چون می آیند که بروند، سرمایه را خرج کاری نمی کنند که سودی برایشان ندارد.»
* باشگاه بخشی از سرمایه اش را از دست می دهد
فرکی هچنین معتقد است که قوانینی باید باشد که به باشگاه ها کمک کند از داشته هایشان بهره ببرند: «کسی را ندیدم به اندازه دهکردی عاشق کار باشد. می بینم که ایشان علاقه مند است که از سرمایه های خودش استفاده کند. بنابراین طبیعی است که برای کار هزینه می کند. هزینه هم از بیت المال است اما خیلی ها درآمد هم دارند اما توجهی ندارند. اگر بخواهیم فوتبال سطح بالایی داشته باشیم باید از پایه کار کنیم. باتوجه به شناختی که از گذشته پیدا کردم، می دانستم که اولویت با پایه است. خیلی ها این جا در مدیریت و زیرساخت و نیروی انسانی به عنوان مربی زحمت می کشند. اشکالی که گاهی پیدا می شود این است که ممکن است باشگاه نتواند از پتانسیلش برای خودش بهره ببرد. این جا همه چیز برای پرورش استعدادها فراهم است اما ممکن است که باشگاه بعد از چهار یا پنج سال نتواند از داشته هایش استفاده کند. البته خوشبختانه یک تیم فولاد نوین هم هست که بخشی از بازیکنان امید تربیت شده در آکادمی فولاد می توانند به آنجا بروند اما در هر حال، باشگاه بخشی از سرمایه اش را از دست می دهد چون پشتوانه ای برای استفاده ندارد. برخی تیم ها هم حاضری خوری می کنند. فولاد در کشور نمونه است. در سطح کشور کم داریم آدم هایی که از جنس فوتبال باشند و مدیریت داشته باشند. مثلا وقتی شنیدم آقای رحیمی از سپاهان استعفا داده ناراحت شدم. اگر همه باشگاه ها از دسترنج خودشان بهره ببرند، به داشته های دیگران چشم نخواهند داشت. باید قانونی وضع شود که تیم هایی که در لیگ برتر یا دسته اول هستند به خصوص لیگ برتری ها اجبار داشته باشند که از بازیکنان زیر 23 یا زیر 20 سال بیشتر استفاده کنند. حسن این کار این است که دیگران هم به فکر می افتند که خودشان بازیکن سازی کنند. مشخص است که تا وقتی باشگاه ها حاضری خوری می کنند، نتیجه گرا هستند. متاسفانه در خیلی جاها این تفکر هست که باید همه هزینه ها را برای بزرگسالان خرج کنیم تا یک جام کسب شود.
* مدیر فوتبالی عمل می کند و مدیر غیرفوتبالی شعار می دهد
پس از فینال جام حذفی و ناکامی پرسپولیس در این جام، نگاه همه به پرسپولیس عوض شد. همه چیز علیه این تیم شد و همه یاد نتیجه نگرفتن ها افتادند و این که چرا پرسپولیس بازیکن جدید ندارد. چرا تاکنون کسی یادش نبود که بازیکن سازی در این تیم بزرگ سالهاست که تعطیل شده؟ این سوال را از حسین فرکی می پرسیم و او این گونه جواب می دهد: «هنوزم معتقدم که متاسفانه نتیجه باعث می شود که کم کاری ها و ضعف ها پنهان بماند اما گاهی برعکس می شود. از قبل پیش بینی من این بود که پرسپولیس بازنده فینال است چون احساس می کردم همه چیز در این تیم ظاهری انجام می شود و پرسپولیس آتش زیر خاکستر است. بخشی از ماجرا هم به مصاحبه هایی بر می گردد که مدیرعامل یا کادر فنی از چند روز مانده به فینال انجام دادند و فشارها را روی تیم خود زیاد کردند. این کار از چنین تشکیلات باسابقه ای انتظار نمی رفت. در فوتبال نمی شود همه چیز را پیش بینی کرد و همیشه باید راه فراری در نظر گرفت. وقتی این فشار هست، انتظارها بالا می رود ولی در طرف مقابل، تیمی بود که آرامش دارد و مدیرش مصاحبه نمی کند و بیشتر اعتقادش به عمل است تا شعار . این که ما فریاد می زنیم باید آدم های فوتبالی وارد کار شوند به همین علت است. پرسپولیس هرگز از پایه هایش استفاده نکرده است. هرگز از رده های پایین کسی را نیاورده است. در نتیجه باید پول خرج کند و از جای دیگر بازیکن بخرد. از همین حالا هم دنبال این کار هستند و افکار عمومی را مشغول می کنند.»
* اگر من پیشرفت کنم، تیمم هم پیشرفت می کند
یکی از مربیان لیگ برتری گفته بود که فقط حاضر است در چهار تیم مربیگری کند. پرسشی که این جا مطرح می شود این است که مگر مربیگری کردن در این چهار تیم چه فرقی با سایر تیم ها دارد. حسین فرکی از تفاوت کار در تیمی مثل فولاد با سایر تیم ها می گوید: «این موضوع به خود مربی بر می گردد. باید دید آن مربی برای کاری که می کند یا از کاری که می کند چه هدفی دارد؟ در این که فضا و امکانات و آدم های باشگاه ها با هم متفاوت هستند شکی نیست اما در این که آدم کجا کار کند و به موفقیت برسد مهم است. فولاد یکی از باشگاه هایی است که به لحاظ امکانات فوتبالی هر کسی آرزو دارد در آن کار کند. مثلا اگر یک نفر بگوید که می خواهد به پرسپولیس برود، باید پرسید از این که بخواهی بروی جایی مثل پرسپولیس چه هدفی داری؟ این که یک مربی چهار تیم برای خود تعیین کرده به تفکرات و هدفش برمی گردد. شخصا دوست دارم جایی کار کنم که آرامش داشته باشم. شاید روزی تصمیم بگیرم به جایی بروم که حاشیه هایی هم داشته باشد ولی آن وقت باید خودم را آماده کنم. ممکن است آرامش نداشته باشم و نتیجه هم معلوم نباشد. این چیزی نیست که بشود از قبل تعیین کرد. مثل داستان خود من، وقتی به نفت تهران رفتم. آن زمان هم معلوم نبود موفق می شوم یا نه. در آنجا موفقیتم این بود که سقوط نکنیم. سال بعد احساس کردم که هنوز باید کارم ادامه داشته باشد. با همان شرایط و آدم ها ادامه دادیم و رسیدیم به نزدیک سهمیه آسیا؛ جایی که حالا با فولاد هستیم. آن زمان بود که احساس کردم در نفت نمی توانم کارایی داشته باشم. دوست داشتم به جای دیگری بروم که آن جا هم حاشیه نداشته باشد. علتش هم این بود که اولین تجربه ام در استان دیگری به عنوان سرمربی بود. آن هم تیمی که امکانات و هواداران زیادی دارد. بررسی کردم و حس کردم که این جا می توانم کار کنم و می توانم تیمی را که چهاردهم بوده تا رده نهم بالا بیاورم. من در وهله اول موفقیت خودم برایم مهم است. اگر من پیشرفت کنم تیمم هم پیشرفت می کند. هر کسی باید توانایی اش را بداند و به کاری که از عهده اش برنمی آید وارد نشود. متاسفانه خیلی ها به این فکر نمی کنند و می خواهند یک شبه راه موفقیت را طی کنند.»
* انتخاب ها احساسی است
فرکی در ادامه صحبت هایش می گوید: «یک بخش کار به مربیان و مدیران برمی گردد. همه انتخاب ها کارشناسی نیست و احساسی است. مربیانی بودند که چند سال در تیم ها می چرخیدند. این تفکر سالم نیست. تیم ها فکر می کنند که با این مربی و کارنامه به هدف می رسند. این مربیان در مقطعی وارد لیگ شدند که از 16 تیم هر سال یکی قهرمان می شد ولی مربیانشان یکی بودند. قهرمانی ها را گرفتند اما کلاس نرفتند و مدرک مربیگری نداشتند. حالا خوشبختانه این وضعیت دارد کم کم دارد رو می شود.»
* مدیران غیرفوتبالی خودشان معضل هستند
اکنون که حرف و شعار جای کار را گرفته است و معلوم نیست که چه وقت این روند اصلاح می شود، آیا سازمان لیگ می تواند برای مدیران شرط بگذارد و مثلا هیات مدیره باشگاه ها را ملزم کند که برای انتخاب مدیرعامل از اصول خاصی پیروی کنند؟ فرکی در پاسخ به این سوال می گوید: «می شود ولی سخت است! چند سال است که همه چیز را رها کرده ایم. من همیشه تاکید می کنم که فوتبالی بودن مدیر اولویت اول است. همه این اتفاقات به مسائل اقتصادی باز می گردد. برخی از آدم هایی که وارد فوتبال می شوند به فکر کسب درآمد و برخی دیگر دنبال شهرت هستند. به هر حال اگر مدیری هم بیاید که ورزشی باشد، خود به خود انتخاب هایی می کند که راضی کننده تر است. مثلا در مجموعه سپاهان آدم هایی مثل خوروش و تابش و ... به عنوان مدیر کار می کنند چون رحیمی خودش ورزشی است و از آدم های ورزشی استفاده می کند. در همین فولاد، تمام کسانی که در فوتبال خوزستان کار کرده اند به عنوان مدیر و مربی مشغولند. کسی که مسوولیتی را بر عهده می گیرد نباید از آوردن آدم های قوی تر از خود در مجموعه اش بترسد. این طور آدم ها غالبا خودشان به معضل تبدیل می شوند. نمی توانم اسم ببرم چون یکی دو تا نیستند. مدیری در فوتبال ما مدیریت می کند ولی – مدیر فوتبال نیست و می خواهد مربی شود – اما چون نمی تواند مربی باشد در کسوت مدیر، مربیگری می کند. این هم نوعی مشکل است. این چیزها درست نمی شود. مدیرانی هم که از جنس فوتبال نیستند حرفهایی می زنند که مشکل ساز می شود. بازیکن هم به مدیر نگاه می کند. بازیکن نگاه می کند که مدیرش چه کسی است؟ بکن باوئر است یا رومینیگه؟ مربی اش کیست؟ فرگوسن است یا دیگری؟ اگر مدیر هر روز حرف بزند دیگر بازیکن از او حرف شنوی ندارد. این مدیران هم پول را می دهند، هم نتیجه نمی گیرند و هم بازیکن خراب می شود. می پرسید که چرا بازیکن جوان و پدیده ای در لیگ نداریم؟ پاسخ این است که وقتی برای بازیکنی که هنوز نیامده نرخ تعیین می کنیم، نباید انتظار داشته باشیم که برایمان خوب بازی کند.
* فوتبالی ها باید به میدان بازگردند
سرمربی تیم فوتبال فولاد در پایان حرف هایش از دردی کهنه در فوتبال ایران یاد می کند: « متاسفانه نمی شود برای بازیکنان نرخ مشخص تعیین کرد تا قیمت های کاذب شکل نگیرند چون این کار خیلی دشوار است و منافع برخی را به خطر می اندازد. مثلا در انگلیس می گویند بازیکنی که می خواهد به تیمی بیاید باید حداقل 40 بازی ملی داشته باشد. آنها خودشان فوتبال را درست کردند و سالهاست که به خوبی آن را ادامه می دهند. در ایران چند سال است که می گویند کفاشیان باید برود. آنقدر هم فشار می آورند که می رود. یا در یک سال سه ريیس سازمان لیگ عوض کرده ایم! در این وضع نمی توان برنامه ریزی کرد. باید در فوتبال انقلاب کرد. راهش این است که فوتبالی ها را با منت برگردانیم تا تصمیم هایی به سود فوتبال بگیرند نه به سود خودشان. وضعیت بیش از آنچه فکر می کنید خراب است. فوتبالی ها را هم نمی شود مجبور کرد اما آمدن آنها می تواند شرایطی فراهم کند که به رفتن برخی تفکرات، آدم ها و کارهایی که می شود امیدوار شویم. تفکر سالم باید جایگزین افکار غیرتخصصی و منفعت طلب شود. خودم بارها تلاش کردم کسی مانند همایون شاهرخی را برگردانم اما او از این کار اکراه دارد. من از او شناخت دارم و می دانم در فوتبال به همه چیز رسیده و نیاز مالی ندارد و هرجا باشد می تواند کمک کند. خیلی ها هستند که این وضع را دارند. برای شروع این کار باشگاه ها باید از قدیمی ها استفاده کنند. این ها باید جایگزین آدم هایی شوند که با یک تماس خودشان را سریع پشت آنتن تلویزیون می رسانند اما مشکل تیمشان را حل نمی کنند. متاسفانه فضای فوتبال طوری است که آدم های کوچک را بزرگ جلوه می دهیم. مهم است که رسانه ها چه خوراکی به مردم می دهند و چه کسانی را بزرگ می کنند. مردم نمی دانند پشت پرده چه خبر است و این آدم ها را نمی شناسند و آن وقت الگوسازی می کنند.
* فولاد نوین؛ باشگاه امیدها
باشگاه فولاد خوزستان فعالیت هایش را به تیم های پایه و بزرگسالان خود محدود نکرده است. مسوولان این باشگاه خوزستانی چند سال قبل باشگاهی دیگر را با تشکیلاتی مجزا به نام فولاد نوین تاسیس کردند که بخشی از بازیکنان تربیت شده خود را در آن به خدمت بگیرند. علیرضا اژدریزاده، مدیرعامل باشگاه فولاد نوین در رابطه با باشگاهش می گوید: «فلسفه وجودی باشگاه فولاد نوین این است که حلقه اتصالی بین تیم های پایه و بزرگسالان باشد. برای بازیکنان امیدی که از نظر سنی امکان بازی در تیم امید را ندارند و امکان جذب در تیم بزرگسالان هم برایشان متصور نیست، جایی باید باشد که بتوانند در آن پرورش پیدا کنند. بنابراین از پنج سال پیش بحث ایجاد تیم فولاد نوین مطرح شد و برای حل مسايل قانونی، تشکیلاتش از فولاد جدا شد. همه تیم های مطرح دنیا تیم دوم دارند. در ایران متاسفانه تیم دوم باشگاه ها تعریف نشده است. این نقیصه باید از سوی سازمان لیگ برطرف شود. هر سال بازیکنانی از تیم فوتبال امید ارتقا پیدا می کنند و وارد فولاد نوین می شوند.»
وی می گوید که باشگاهش دست به انجام کاری زده که در فوتبال ایران سابقه نداشته است: «امسال اهدافمان را تعریف کردیم ولی چون کار تازه ای بود شاید خیلی خوب هضم نشد و تنها به 75 درصد اهداف رسیدیم. امیدوارم در سالهای آینده به 100 درصد اهدافمان برسیم. یکی از اهداف ما صعود به لیگ یک است. امسال سوم شدیم و در بازی آخر در دقیقه 88 برابر گیتی پسند باختیم و از صعود بازماندیم.»
* تشکیل تیمی با بدنه امید
مدیرعامل باشگاه فولاد نوین، خود را پرورش یافته مکتب شرکت فولاد خوزستان می داند: «بخش مدیریتی کارخانه فولاد بسیار پرتوان است و علمی کار می کند. من هم عضو کوچکی از این مجموعه هستم که سعی کردم چیزهایی را که یاد گرفته ام در فوتبال پیاده کنم. یکی از این کارها هدفگذاری است. ما اهداف خود را به دو قسمت کمی و کیفی تقسیم کردیم. مثلا می خواستیم که در 26 بازی 57 امتیاز کسب کنیم و به لیگ یک صعود کنیم. ما سعی کرده ایم که ترکیب تیم را زیر 23 سال ببندیم اما برای تقویت و قوت قلب تیم، چند باتجربه هم به آن اضافه کرده ایم.
* مهندسی فوتبال!
اژدری زاده ادامه می دهد: «از سرمربی برنامه نیم فصل اول و دوم را گرفتیم و نهایتا این برنامه را در قالب کنترل پروژه پیاده کردیم. این کار در فوتبال ایران هنوز جانیفتاده اما در صنعت از علم کنترل پروژه استفاده می شود. این کار نشان می دهد که از برنامه عقب هستیم یا جلو. مثلا طبق برنامه باید 45 گل در 26 بازی می زدیم اما 33 گل بیشتر نزدیم. در عوض هدفمان این بود که حداقل در 14 بازی گل نخوریم ولی توانستیم در 15 بازی دروازه مان را بسته نگه داریم. نمودارهایی هم داریم که نشان می دهد در پنج سال گذشته روند حرکتی تیم ما چگونه است. در این نمودارها عملکرد تیم هفته به هفته بررسی می شود. ما حتی عملکرد حریفانمان را هم در نمودار آوردیم که با تیم خود مقایسه کنیم. یکسری فرم های تحلیلی هم داریم که نفر به نفر بازیکنانمان را با آن بررسی می کنیم. در پایان فصل با استفاده از این فرم های پایشی بازیکنان مستعدتر و با کیفیت تر را انتخاب میکنیم. با این کار در واقع فوتبال را مهندسی کردیم!»
* هدفمان صعود به لیگ برتر نیست
مدیرعامل باشگاه فولاد نوین خوب می داند که اگر تیمش به لیگ برتر صعود کند، ممکن است با مشکل قانونی مواجه شود: «فولاد نوین و فولاد از نظر تشکیلاتی دو تیم جدا هستند اما در اصل یکی هستند. هر تیمی می خواهد در مسابقات شرکت کند باید اساس نامه و پروانه فعالیتش را به سازمان لیگ بدهد. اشکالی که وجود دارد این است که وضعیت تیم دوم باشگاه ها باید روزی روشن شود. دو تیم هم نام نمی توانند در لیگ هم رده بازی کنند و تیم دوم همیشه باید یک رده پایین تر از تیم اول باشد. هرچند طبق قاعده ای که ما داریم می توانیم به لیگ برتر هم برویم. البته هدفمان این نیست که به لیگ برتر برویم.»
* طرح سرباز در صنعت، در فوتبال اجرا شود
اژدری زاده در پایان حرف هایش پیشنهاد جالب توجهی هم دارد: «دو اشکالی که برای تیم های سازنده وجود دارد سربازی و محدودیت قراردادهاست. باشگاه های سازنده نمی توانند با بازیکنان جوانشان قرارداد بلندمدت ببندند و این مساله دست باشگاه را می بندد. وقتی بازیکنی به بلوغ فنی می رسد از باشگاه خارج می شود و دست باشگاه خالی می شود. سازمان لیگ سقف قرارداد را سه سال تعیین کرده است. این مساله یعنی مثلا یک بازیکن 18 ساله با ما قرارداد سه ساله می بندد و وقتی که 21 ساله می شود دیگر از اختیار باشگاه خارج می شود. همچنین قبلا طرحی بود با عنوان خدمت در صنعت که هرکسی مدرک مهندسی داشت به جای خدمت سربازی در کارخانه کار می کرد. من فکر می کنم که در فوتبال هم می شود چنین شرایطی را فراهم کرد.
تهیه و تنظیم: محمدعلی ایزدی
مطالب خيلي خوب و اطلاعات جامعي راجع به اهم كارهاي فولاد بيان كرديد،بابت تهيه و تنظيم ان از شما تشكر ميكنم.