سياوش اميدي، بوكسور خوزستاني وزن 81 كيلوگرم عضو تيمملي كه با 18 سال سن نايب قهرماني مسابقات جوانان آسيا را در كارنامه خود دارد و عملكرد قابل قبولي در پیکارهای جهاني داشته است، در سن 11 سالگي با مشاهده مسابقات بوكس، به اين رشته ورزشي علاقهمند شد و به گفته خودش به جز بوكس، امكان نداشت رشته ديگري را انتخاب كند. اين مشت زن خوزستاني كه خانوادهاي آشنا به اين رشته ورزشي دارد، با شور و حال زيادي از اميدهايش براي دستيابي طلاي المپيك مي گويد و اميدوار است كه مسابقات اين رشته ورزشي از رسانه ملی پخش شود.
ایسنا با این بوکسور جوان خوزستانی گفتوگویی انجام داده است که در ادامه آن را می خوانید.
**ابتدا از شروع فعالیت تان در این رشته بگویید.
سال 89 در مسابقات قهرماني نوجوانان كشور شركت كردم و قهرمان شدم. در همان سال در مسابقات جوانان نيز شركت كرده و اول شدم. سال 90 در مسابقات جوانان مقام قهرماني را كسب كرده و سال گذشته نيز در بخش جوانان قهرمان كشور شدم. آذرماه سال 91 نيز در مسابقات جهاني شركت كردم كه با بدشانسي، مقامي كسب نكردم. پس از آن در مسابقات آسيايي عنوان نايبقهرماني را ازآن خود كردم.
**حتما در این راه خانواده حمایت های زیادی از شما کرده اند.
بله؛ خانوادهام پشتوانه اصلي من بودند و فكر مي كنم هر فردی برای رسیدن به جايي، ابتدا نیاز به حمايت خانوادهاش دارد؛ در غير اين صورت به جايي نميرسد.
**در حال حاضر تمریناتتان را چگونه و در کجا انجام میدهید؟
در حال حاضر بيشتر تمريناتم را در تهران و در اردوي تيمملي انجام ميدهم و شايد ماهي سه يا چهار جلسه در اهواز تمرين كنم. اخیرا نيز دو، سه ماه در اردو بودم و به خاطر امتحاناتم تا بيستم خردادماه در اهواز ميمانم. پس از آن دوباره به اردو برميگردم تا خود را برای شرکت در مسابقات جهاني، المپيك جوانان و مسابقات آسيايي آماده کنم.
**اگر بوكسور نميشديد، چه ورزشي را انتخاب ميكرديد؟
فكر نميكنم به جز بوكس رشته ديگري را انتخاب ميكردم. وقتي بچه بودم با افراد بزرگتر از خودم دعوا ميكردم به همین دلیل پدرم دوست داشت من در يك رشته ورزشي فعاليت كنم تا انرژيام تخليه شود. برخي از دوستانم واليباليست و بسكتباليست هستند ولي من به بوكس علاقه دارم. اگر كسي رشته ورزشياش را دوست نداشته باشد، نميتواند در آن موفق شود و پيشرفت كند. به همين دليل خانوادهها نبايد فرزندان خود را مجبور كنند كه در رشتهاي كه علاقه ندارند، فعاليت كنند. از طرف دیگر برخي خانوادهها فكر ميكنند بوكس ورزش درآمدزايي است، به همين دليل اصرار دارند فرزندشان در اين رشته كار كند در حالي كه در ايران به هيچ رشته ورزشي جز فوتبال اهميت داده نميشود.
**به نظر می رسد ورزش بوكس کاملا با روحيه شما سازگار است!
اولين باري كه به تماشاي مسابقات بوكس رفتم با خودم گفتم كه اين ورزش فقط براي من ساخته شده است. اگر وارد رشته بوكس نميشدم زندگيام به گونهاي ديگر بود. بوكس مرا آرام كرد. اولين باري كه بينيام شكست مادرم با ادامه اين ورزش مخالفت كرد و به همين دليل مدتي پنهاني در تمرينات شركت ميكردم ولي بعدها دوباره تمريناتم را با آگاهي خانواده ادامه دادم. متاسفانه ذهنيت خانوادهها نسبت به بوكس خوب نيست و فكر ميكنند همهاش دعوا و كتككاري است و ورزش خشني است. در بوکس اينگونه نيست كه هر بوكسوري دچار شكستگي بيني شود ولي اتفاقي است كه ممكن است در حين مسابقه رخ دهد. بوكس چهاردهمين ورزش پرخطر است و خانوادهها بايد بدانند كه فوتبال قبل از بوکس و يكي از پرخطرترين رشتههاي ورزشي است. بر خلاف تصور مردم، بوكسورها افراد بيآزاري هستند چون انرژيشان تخليه شده است.
**در مسابقات جوانان جهان با بدشانسی صاحب مدال نشدید؛ درباره این پیکارها بیشتر توضيح دهيد.
اين مسابقات اولين تجربه برونمرزي من بود و در آن موفق شدم سه پيروزي پياپي كسب كنم. در بوكس به اين گونه است كه هر كس در سه مسابقه برنده شود، مدال برنزش قطعي است ولي به دليل اينكه يكي از 33 نفر وزن 81 كيلوگرم بايد حذف ميشد، قرعه به من و حريف الجزايري خورد و ما اين ديدار حذفي را اضافه بر سايرين انجام داديم. به همين دليل باوجود سه پيروزي، با بدشانسي به مدال برنز نرسيدم.
من در شب اول این رقابت ها با حريف الجزايري بازي و 11 بر 7 وي را شكست دادم. حريف استراليايي را نيز 13 بر 6 مغلوب کردم و شايد كسي فكر نميكرد بتوانم وي را شكست دهم. حريف سومم نيز قهرمان جهان و از ايتاليا بود كه بازي 9 بر 9 مساوي شد و به قيد قرعه من پيروز ميدان شدم. در همين مسابقه مچ دستم دچار شكستگي شد و نتوانستم مسابقات را ادامه دهم. تنها كسي كه بايد چهار مسابقه انجام ميداد تا سوم شود، من بودم كه متاسفانه به دليل مصدوميت نتوانستم به بازي چهارم برسم. درکل مربيانم از عملكردم راضي بودند و خودم هم رضايت دارم و اگر آسيب نميديدم حتما مقام ميآوردم.
**پس از عدم کسب مدال در مسابقات جهانی، چندی پیش در رقابت های جوانان آسيا با نايب قهرماني در این مسابقات، اولین مدال برون مرزی خود را به دست آوردید، عملکرد خود را در این رقابت ها چطور دیدید؟
ما در روز مسابقه وارد فيليپين شديم و بلافاصله وزنكشي انجام و برخلاف انتظارمان مسابقات سنگينوزن پيش از سبك وزن انجام شد. من بازي اول را از حريف ازبك بردم و پس از آن چهار شب استراحت به من خورد كه باعث شد از نظر بدني افت كنم. شب پنجم به حریف چيني خوردم و چون فكر ميكردم روز بعد از آن استراحت دارم، تمام انرژيام را روي آن گذاشتم و پيروز هم شدم. بعد از آن فهميدم كه فينال روز بعد از آن برگزار ميشود و فرصتي براي استراحت نداشتم و به همين دليل شكست خوردم.
البته رييس فدراسيون قزاق بود و امتيازدهي به بوكسورها خيلي سخت انجام ميشد به گونهاي كه شايد من برنده ديدارهايي بودم كه در آن ها بازنده اعلام شدم. ايران 9 بوكسور در اين رقابتها داشت كه هفت نفر از آن ها به ازبكها و قزاقها باختند. در پایان این مسابقات قزاقستان، فيليپين و ازبكستان به ترتيب اول تا سوم شدند و ما نيز در ردهبندي تيمي هفتم شديم. ميزباني فيليپين و مليت رييس فدراسيون آسيا صد درصد در كسب مقامهاي قزاقستان و ازبكستان تاثير داشت.
عملكرد خود من نیز در اين مسابقات خوب نبود چون ميتوانستم طلا بگيرم ولي پيش آمدن برخي مسايل باعث شد كه نتوانم به این مهم دست یابم. ناداوري درصدي از باختهايمان را مقابل حريفان تشكيل ميداد و دو بوكسورمان در اين مسابقات كاملا با ناداوري كنار رفتند. مبين كهرزاد، بوكسور وزن 75 كيلوگرم و بوكسور وزن 91 كيلوگرممان با ناداوري از حريفان ازبك خود شكست خوردند.
**در حال حاضر در ایران بوکس آماتور بیشتر از بوکس حرفه ای فعال است، تفاوت این دو رشته در چه مواردی است؟
بوكس در ايران به صورت آماتور انجام ميشود. البته بخش حرفهاي آن نيز در حال راهاندازي است و من باتوجه به روحياتم به بوكس حرفهاي علاقه زيادي دارم و دوست دارم در آينده در اين بخش فعاليت كنم. تفاوت بوكس حرفهاي با آماتور در اين است كه تعداد راندهاي حرفهاي 12 راند سه دقيقهاي است ولي در آماتور سه راند سه دقيقهاي داريم. لباس بوكسورهاي حرفهاي فقط شورت، دستكش و كفش است ولي در آماتور علاوه بر این ها كلاه و لباس هم نیاز است. در حال حاضر احسان روزبهاني كه در ليگ قزاقستان فعاليت ميكند، بوكسور نيمهحرفهاي است. روزبهاني ميتواند در بخش نيمهحرفهاي با انجام چند بازي ديگر، سهميه المپيك 2016 را كسب كند.
از ديگر تفاوتهاي بوكس آماتور و حرفهاي ميتوان به تفاوت آن ها در سرعت بازي اشاره كرد. به گونهاي كه اگر قرار باشد مسابقات حرفهاي در سه راند انجام شود، بوكسور آماتور ميتواند حرفهاي را شكست دهد چون اين توانايي را دارد كه در هر راند 200 ضربه به حريف خود وارد كند. یعنی در مسابقات آماتور سرعت بیشتر از مسابقات حرفه ای است. قرار است در مسابقات آماتورها گذاشتن كلاه حذف شود و اين كار صد درصد در المپيك 2016 اجرا ميشود. اگرچه كلاه به عنوان محافظ عمل ميكند اما ضربه وارد شده را در كل سر پخش ميكند، به همين دليل بسيار آزاردهنده است و دچار سردردهاي شديد ميشويم. البته من هنگام تمرين بدون كلاه هستم و بسيار راحتترم.
**با این اوصاف با فعالیت گسترده بوكس حرفهاي در ايران موافقید؟
بله، بوكس حرفهاي بسيار خوب است و فكر ميكنم اگر در ايران فعال شود، ديگر كسي در بخش آماتور فعاليت نخواهد كرد. بوكسورهاي آماتور تا سن 34 سالگي ميتوانند فعاليت كنند ولي حرفهاي ها سقف سني ندارند اما از سوي ديگر افراد از سنين 17 سال به بالا ميتوانند در آن كار كنند.
**خاطرتان است که تاکنون چند بار در حین مسابقه دچار خونریزی شده اید؟
خونريزيهايم در حين مسابقه آنقدر زياد بوده كه تعدادش را نميدانم.
**گویا چند وقتی است که قانون جدیدی درمورد ناك اوت به نام "ناک اوت فنی" مطرح شده است، در این خصوص توضیح می دهید؟
اين قانون حدود يك سال است كه اجرا ميشود و مربوط به مواردي است كه افراد سطح پايين در مسابقات جهاني شركت ميكنند و سطح آن ها نسبت به حريفانشان بسيار پايينتر است. در اين موارد قانون "ناك اوت فنی" اجرا ميشود. در مسابقات المپيك هم ميتواند اجرا شود ولي فكر نميكنم كسي كه به المپيك راه پيدا ميكند، در سطح پاييني باشد.
**نظرتان درمورد برگزاری نامنظم ليگبرتر كشور چیست؟
فكر ميكنم قصد فدراسيون از برگزار كردن مسابقات منطقهاي در سال گذشته اين بود كه ليگ را برگزار نكند. قبلا هم كه در ليگ حضور داشتيم، چون هزينهاي براي تيم نشده بود، مقامي كسب نكرديم. وقتي ديد بيشتر مردم ايران نسبت به بوكس منفي است، نميتوان انتظاري هم از ليگ داشت. خيلي از افراد به خاطر پول به بوكس روي ميآورند، در حالي كه وضع مالي بوكس از ورزشی مانند كبدي هم پايينتر است. من پس از مسابقات جهاني از طرف فدراسيون و استان هديهاي دريافت نكردم و فقط يك ميليون تومان از طرف رييس هيات استان به من داده شد. من از سال 87 تا 90 در باشگاه نفت، بوكس كار ميكردم و هر بار كه می خواستم در مسابقهاي شركت كنم به من وعده جايزه ميدهند ولي پس از كسب مقام، از عملي شدن وعدهها خبري نيست.
**به تيمملي بزرگسالان هم دعوت شدهايد؟
در مسابقات انتخابي آن دوم شده و به اردوي تيمملي دعوت شدم ولي به دليل اينكه در تيمملي جوانان، مسابقات آسيايي و جهاني را پيشرو داشتيم، در اردوي بزرگسالان شركت نكردم. مهم ترين رقيبم در رده بزرگسالان احسان روزبهاني است و فكر ميكنم اگر موقعيتی پيش بيايد، بتوانم او را پشت سر بگذارم.
**به المپيك هم فكر ميكنيد؟
فكر مي كنم؛ البته هدف تمام ورزشكاران رسيدن به المپيك است. در وزن من فقط احسان روزبهاني حريف سرسختم است. شايد بايد منتظر بمانم تا وي از ورزش خداحافظي كند چون او به راحتی ميتواند در رده نيمهحرفهايها سهميه المپيك را كسب كند و مجالي براي من باقي نميماند. مثل برخي رشتههاي ديگر هم نيست كه يك نفر سهميه را كسب كند و فرد ديگري به جاي او اعزام شود بلکه فقط همان كسي كه سهميه را كسب ميكند، ميتواند در المپيك شركت كند.
**برای پیشرفت هر چه بیشتر بوکس استان و کشور چه انتظاری از مسوولان دارید؟
امكاناتمان از نظر سختافزاري خوب است ولي بايد پشتيباني مالي صورت بگيرد. به عنوان مثال اگر بعد از كسب مقام قهرماني جهان پولي به ما پرداخت شود، صد درصد تلاش بيشتري انجام ميدهيم. در حالي كه من نايبقهرمان آسيا شدم و ميدانستم مجاني كار كردهام. حتي اگر به فوتباليستها هم پولي پرداخت نشود خوب بازي نميكنند. از نظر سختافزاري در تمام شهرستانها سالن اختصاصي داريم و از اين نظر خوب هستيم. در اهواز هم سه رينگ بوكس در خانه بوكس، سالن قدس و باشگاه نفت داريم.
**نظرتان درباره پخش مسابقات بوكس از تلويزيون چیست؟
وقتي بوكسور بداند كه مسابقهاش از تلويزيون پخش ميشود، براي برد تلاش بيشتري ميكند چون ميداند خانواده و دوستانش بازي او را نگاه ميكنند. همان گونه كه اگر مسابقات ليگ يك فوتبال از تلويزيون پخش شوند، سطح اين ليگ خيلي بالا ميرود، بوكس هم در صورتي كه از تلويزيون پخش شود، پيشرفت زيادي ميكند.
**به نظرتان سطح بوكس استان نسبت به گذشته تغيير كرده است؟
در زمان رييس هيات قبلي، بدون اردو به مسابقات اعزام ميشديم در حاليكه الان اگر قرار باشد به مسابقاتي اعزام شويم، از سه ماه قبل از آن اردو داريم تا بوكسورها آماده باشند. هيات فعلي سه جام تيمي دارد كه هر سه را خودمان به دست آوردهايم. عملكرد كاظمي (رییس هیات استان) در طي مدتی که آمده، عالي بوده است و به نظرم بهتر از وي، کسی براي بوكس استان وجود ندارد.
**درباره وضعيت تحصيلي تان هم توضیح می دهید.
من دو سال به دليل برگزاري مسابقات قهرماني كشور در ايام امتحانات، نتوانستم در امتحاناتم شركت كنم و مردود شدم. در سال اول دبيرستان و در زمان امتحانات تعداد بوكسورهاي شركت كننده خيلي بيشتر از هميشه بود. وقتي قهرمان شدم و به اهواز برگشتم فقط يكي از امتحاناتم باقي مانده بود. مسوولان مدرسه و همكلاسيهايم از فعاليتهاي ورزشي من بياطلاع بودند و چون ممكن بود بخواهند براي دعوا و تسويهحساب روي من حساب باز كنند، به كسي چيزي نگفته بودم به همین دلیل فدراسيون نامهاي به آموزشوپرورش نوشت و وقتي مسوولان مدرسه متوجه شدند كه قهرمان بوكس كشور هستم، خيلي مرا تحويل گرفتند، با من همكاري كردند و قرار شد كه دوباره امتحان بدهم كه البته متاسفانه چون چيزي نخوانده بودم رد شدم.
حتي در امتحانات شهريورماه هم قبول نشدم. سال بعد از آن، بالاخره اول دبيرستان را گذراندم و به اصرار پدرم وارد رشته علوم انساني شدم. سال دوم دبيرستان هم چون تماما در اردوهاي مختلف حضور داشتم، نتوانستم درس بخوانم و دوباره مردود شدم.
در سال 90 به شوق مسابقات قهرماني جوانان جهان کلا در اردو بودم و حتي از ترس اينكه مبادا در روزهاي مرخصي كسي جاي مرا بگيرد، به خانه برنميگشتم و گاهي خانوادهام براي ديدنم به تهران ميآمدند. پس از يك سال تمرين مستمر، به دليل كم تجربگي مرا به مسابقات جهاني اعزام نكردند. به قدري ناراحت بودم كه تصميم گرفتم بوكس را كنار بگذارم و حتي دستكشهايي را كه به تازگي خريده بودم سوزاندم! وقتي به اهواز برگشتم نه تمرين ميكردم و نه مدرسه ميرفتم. 10 كيلو اضافه وزن پيدا كردم و از اين وضعيت بسيار ناراحت بودم.
پس از آن در تعطيلات عيد در سالن تختي اهواز به تنهايي تمرين ميكردم كه اعلام كردند مسابقات قهرماني جوانان كشور 27 فروردينماه انجام ميشود. تمرينانم را ادامه دادم و در اين مسابقات قهرمان شدم. پس از سه ماه حضور در اردوي تيمملي، مسابقه انتخابي درون اردويي انجام شد كه در آن نيز اول شدم و قرار شد به تورنمنت اوكراين اعزام شويم كه متاسفانه لغو شد. پس از آن نيز تمريناتمان را براي حضور در تورنمنت تركيه ادامه داديم كه اين اعزام نيز لغو شد. سپس مسابقات جهاني ارمنستان را پيشرو داشتيم كه از مهرماه به آذرماه تغيير پيدا كرد و روزي كه قرار بود اعزام شويم ابتدا به ما گفتند كه به دليل نداشتن بودجه، اعزام لغو شده است اما وزير ورزش و جوانان همان شب بودجه لازم را تامين كرد و به پرواز رسيديم.
**چه برنامه هایی پیش رو دارید؟
المپيك جوانان در سال 2014 را پيشرو دارم و در حال حاضر ذهنم را روي آن متمركز كردهام. پس از آن ميتوانم در المپيك بزرگسالان شركت كنم. مسابقات جهاني بلغارستان و سهميه المپيك جوانان نيز مهرماه سال جاري انجام ميشود و در صورتي كه نتوانم در اين مسابقات سهميه بگيرم، در مسابقات آسيايي كه پس از آن برگزار خواهد شد، ميتوانم اين كار را انجام دهم. در حال حاضر در رده بزرگسالان، فقط نيمهحرفهايها ميتوانند براي كسب سهميه رقابت كنند و براي آماتورها هنوز زود است.
**سقف آرزوهایت رسیدن به چه جایی است؟
طلاي المپيك. به نظرم يك ورزشكار حرفهاي بايد به يك هدف بالا فكر كند تا بتواند به هدف پایین تری برسد. وقتي من به طلاي المپيك فكر ميكنم، حتما طلاي جهان را به دست ميآورم. حالا كه مدالهاي قهرماني كشور و آسيا را دارم، به نظرم به دست آوردنشان كار سختي نيست و برايم عادي است در حاليكه پيش از آن به نظرم كار سختي ميرسيد.
لقب اسطوره بوکس و نمرالاسود چند سال بعد ازآن خوزستانه