فدراسیون فوتبال در دوران دوم مدیریت علی کفاشیان، با بی قانونی شروع شد.
آنقدر این ماجرا عجیب و مضحک بود که می توان اذعان داشت از همان روز نخست،
این مجموعه در منظر کارشناسان و منتقدان فاقد مشروعیت بود. در همین راستا
بود که از ابتدا نظرها بر این مجموعه مدیریتی مثبت نبود.
در ادامه
بود که همین موضوع گریبان فدراسیون فوتبال را گرفت. اولین تلفات این رفتار
نیز استعفای بهروان (نایب رئیس دوم و رئیس سازمان لیگ) بود. او مجبور شد
تحت فشار نهادهای نظارتی، استعفا کند تا حداقل، بارقه هایی از امید برای
قرار گرفتن این مجموعه در ریل قانون مداری ایجاد شود؛ اما زهی خیال باطل!
تشکیل
کمیته خلق الساعه "تیم های ملی" در همین راستا بود. فدراسیون ناگهان خبر
از راه اندازی کمیته ای داد که اساسا فاقد توجیه قانونی و عقلی برای تشکیل
آن بود. البته بگذریم که ریاست آن به یکی از غیر فوتبالی ترین اشخاص موجود
در ساختمان خیابان سئول داده شد تا تکمیلی بر تصمیمات غلط کفاشیان باشد.
البته،
در ادامه اعضایی برای حضور در این کمیته معرفی شدند که خود دلالت کامل بر
نادرستی انتصاب مدیر آن و تصمیم غیرقانونی مدیران فدراسیون داشت. اما نکته
حایز اهمیت آن است که یک تصمیم غلط و غیر قانونی، منجر به مجموعه ای از
تحولات غلط می شود. پیام تمامی این رویدادها نیز مشخص است؛ خانه از پای بست
ویران است.