در چند کیلومتری هیاهوی صنعتی بندرماهشهر، ساحلی ناشناخته با ماسههای سرخفام آرام گرفته؛ راسالطناب، گنج پنهان خلیج فارس که سالهاست دور از نگاهها مانده و تنها یک تصمیم میتواند آن را به یکی از مقصدهای تازه و جذاب گردشگری ایران بدل کند.

باد عصرگاهی آرام آرام از سمت خور موسی میوزد. نور آخرین لحظههای روز روی زمین پهن میشود و ماسههای ساحل، رگههایی سرخفام و طلایی پیدا میکنند؛ انگار که خورشید، تکهای از خودش را بر این گوشه دورافتاده از خلیج فارس جا گذاشته باشد. اینجا راسالطناب است؛ جایی که بسیاری از مردم حتی نامش را نشنیدهاند، اما بهگفته کارشناسان، میتواند یکی از زیباترین سواحل ایران باشد. فاصله چندانی با شهر ندارد. بندرماهشهر، با همه هیاهوی صنعتیاش، فقط چند کیلومتر آنطرفتر است. اما همین چند کیلومتر تفاوت، راسالطناب را به دنیایی دیگر تبدیل کرده است. سکوت، ماسههای سرخ رنگ، آب زلال، و جزایری که از دور سایه میاندازند، همه چیز در این ساحل بکری را روایت میکند که سالهاست منتظر دیده شدن مانده است.
ساحلی که طبیعت برای بندرماهشهر کنار گذاشته
نشستن روی ماسههای گرم و دیدن خط افق، اولین چیزی که به ذهن میآورد این است:«چطور ممکن است چنین ساحلی در خوزستان وجود داشته باشد؟»در استانی که بیشتر سواحلش گِلی و رسوبیاند، وجود ساحلی ماسهای با این کیفیت، شبیه یک استثناء طبیعی است؛ استثنایی که متعلق به شهرستان بندرماهشهر است و موقعیت جغرافیایی آن را ویژهتر میکند. در کنار این ساحل، جزایر بُنه، قبر ناخدا، دارا و ندلگار آرام گرفتهاند. جزایری که زیستگاه پرندگان و گونههای نادرند و هر یک به تنهایی ارزش یک مقصد گردشگری را دارند. اما راسالطناب یک تفاوت بزرگ با دیگر زیباییهای طبیعی دارد:هیچ راه استانداردی به آن نمیرسد.
راهی که نیست، فرصتی که هست
برای رسیدن به ساحل، خودرو باید از زمینهای شور و بیمسیر عبور کند، مسیری که مردم محلی بهخوبی میشناسند اما گردشگر عادی نه. این نبود یک جاده استاندارد، سالهاست که جلوی استفاده مردم و سرمایهگذاران از این ساحل را گرفته است. اینجا جایی است که میتوانست پر از خانوادهها، گردشگران، پرندهنگرها و فعالان طبیعت باشد، اما نیست.در سکوت ساحل، این حس شکل میگیرد که راسالطناب، بیش از آنکه مشکل کمبود داشته باشد، از «کمتوجهی» رنج میبرد، گنجی که دیده نشده و پروندهای که هنوز باز نشده است.
فرصتی که منتظر یک تصمیم است
وقتی کنار ساحل قدم میزنی، بهراحتی میتوانی تصور کنی که روزی پلاژهای کوچک خانوادگی، کافههای ساحلی، اسکلههای تفریحی و مسیرهای قایقرانی در این منطقه شکل بگیرند. ساحل ظرفیت آن را دارد که به یکی از پروژههای بزرگ سرمایهگذاری جنوب کشور تبدیل شود؛ پروژهای که نه تنها گردشگری، بلکه اقتصاد محلی را نیز متحول کند.مطالعات رسمی نشان میدهد حتی خارج از حوزه گردشگری نیز ظرفیتهای اقتصادی قابلتوجهی وجود دارد. کشت سالیکورنیا گیاهی ارزشمند و سازگار با شوری یکی از همین فرصتهاست که میتواند هم صادرات داشته باشد و هم اشتغال پایدار ایجاد کند. راسالطناب فقط یک ساحل نیست، در واقع یک «پروژه آماده» است که تنها منتظر ورود نگاه ملی و سرمایهگذاری جدی مانده است.
صدای مردم، نگاه مسئولان
در سالهای اخیر، مردم بندرماهشهر بهطور مداوم خواستار احیای این منطقه شدهاند. برای آنها راسالطناب نمادی از چیزی است که شهرشان کم دارد: فضای تفریحی، نشاط اجتماعی و یک هویت گردشگری مستقل از صنعت.اما این خواسته مردم، امروز فقط یک مطالبه محلی نیست. این ساحل میتواند برای مدیران ارشد گردشگری و میراث فرهنگی، نمونهای از یک پروژه ملی باشد. پروژهای که از طبیعت آغاز میشود و به رونق اقتصادی، اشتغال، امنیت و توسعه پایدار ختم میگردد.
جایی که آینده میتواند آغاز شود
اگر روزی جاده این ساحل ساخته شود و اولین مجموعه گردشگری در آن شکل بگیرد، بندرماهشهر میتواند از شهری صرفاً صنعتی، به شهری با دو ستون قدرتمند، صنعت و گردشگری تبدیل شود. این منطقه توان آن را دارد که جایگاه خوزستان را در نقشه گردشگری ایران تغییر دهد و یک مقصد جدید در خلیج فارس خلق کند. مقصدی که ماسههای سرخش، میان آبی دریا و آسمان، امضای طبیعی آن خواهد بود.راسالطناب آماده و طبیعت کار خود را کرده است.حالا نوبت تصمیمی است که میتواند این ساحل سرخ را به یکی از بزرگترین فرصتهای گردشگری کشور تبدیل کند.