در آستانه سال نو و با نزدیک شدن به زمان انتخابات دولت تلاش دارد تا به هر
نحوی قیمتها را در بازار کاهش دهد؛ اما این خواسته دولت به دلیل شرایطی
که خود دولت مسبب آن است با شکست مواجه میشود؛ در مورد مذاکرات خبر از
توافقی بزرگ می رسد(شاید نه استراتژیک ولی حداقل تاکتیکی)بالاخره پس از
قریب 16 سال مذاکره مردم انتظار گشایش را دارند تا انتخاباتی پر شور همچون
گذشته را شاهد باشیم که موجبات تثبیت و آرامش کشور فراهم شود.
افزایش نقدینگی در هشت سال گذشته موجب افزایش سمت تقاضا و کاهش
میزان تولید باعث کاهش سمت عرضه شده است. این موضوع باعث شرایط رکود-تورمی
در اقتصاد شده و به همین دلیل تلاشهای دولت در جهت کاهش قیمتها به دلیل
وجود حجم عظیم نقدینگی و فقدان تولید داخلی با مقاومت بازار مواجه
میشود.تلاشهای اخیر دولت در دو حوزه سکه و ارز با مقاومت روبرو شده است و
در هر دو حوزه دولت علیرغم وعدههای بزرگ دستاوردهایی کوچکی داشته است اما
باید اعلام کرد که بایستی سال بعد در انتظار رونق خوبی برای برخی بازارها
بود:
سکه
چندی پیش بانک مرکزی خبر از شروع دور جدید طرح پیش فروش
داد، این در حالی بود که کارشناسان از عدم وجود حباب در بازار سکه خبر داده
بودند و جالب آنکه در حرکتی کمدی وار با تعیین قیمتی بالاتر از بازار سبب
افزایش موقت قیمت بازار شد تا کاهش آن و معلوم نشد چه نیتی با این کار
داشت. حال جالب بود که بانک مرکزی بدون توجه به تحلیل های کارشناسان از
آنجا که در پیک قیمتی طلای جهانی اقدام به خرید طلا و افزودن بر ذخایر خویش
کرده بود حاضر به اعلام قیمت پایین نبود و حاضر به قبول اشتباهات خود در
تحلیل جهانی نیست. بر این اساس پیش بینی می شود که سقف قیمتی سکه عملا با
این طرح بانک مرکزی و ادامه رکود قیمت جهانی طلا(از جمله کاهش ذخایر طلای
صندوق های بزرگ سرمایه گذاری در طلا) بسته شده باشد و از سوی دیگر مشاهده
می شود که در روزهای اخیر بازار سهام آمریکا رونق تازه ای گرفته و
کارشناسان اعلام داشته اند که بهای پایین سوخت و نیروی کار باعث شده که
بعضی از بزرگترین شرکت های امریکایی تصمیم بگیرند که دوباره در این کشور
سرمایه گذاری کنند.
روند تغییرات ظرفیت مازاد تولید نفت خام اوپک طی دوره 2013- 2001
مسکن
وقتی بازار مسکن در 70 سال گذشته را بررسی می کنید می
بینید متوسط نرخ رشد سالیانه املاک از متوسط نرخ تورم و حتی درصد افزایش
نقدینگی بیشتر بوده است. طبق نظر کارشناسان معمولآ متوسط نرخ رشد سالیانه
املاک حدود 7% از نرخ تورم بالاتر است و ارتباط بسیار معنی داری بین میزان
رشد املاک و قیمت جهانی نفت برقرار شده است. با کاهش درآمدهای نفتی
انتظار رشد شدید قیمت املاک را نداریم.
درست است که نشانه های رونق اقتصاد جهانی رویت شده است اما از طرف
دیگر افزایش ذخایر نفتی امریکا و ابداع روش های جدید برداشت از ذخایر سنگ
توانسته است تا میزان زیادی چشم انداز بلند مدت قیمت نفت را دچار ابهام
کند.از طرف دیگر ظرفیت مازاد تولید نفت خام اوپک که در سال 2012 تا حدود 2
میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود، در سال 2013 تا بیش از 3 میلیون بشکه
در روز افزایش خواهد یافت. متوسط دیفرانسیل قیمتی نفت خام برنت و WTI که در
نوامبر 2012 تا بیش از 23 دلار در هر بشکه افزایش یافته بود، در 3 ماهه
چهارم سال 2013 تا حدود 11 دلار در هر بشکه کاهش خواهد یافت یعنی بر این
اساس اگر اتفاق محیرالعقولی اتفاق نیفتد باید انتظار کاهش قیمت های جهانی
را داشت اما کاهش شدیدی رخ نخواهد داد.
ارز
بازاری که عمده مردم آن را با عنوان دلار می شناسند و
شاهد نوسانات فراوانی در چند وقت اخیر در آن بوده ایم.بازاری که وقتی داغ
می شود و بالا می رود و نزدیک پیک قیمتی می شود تازه مردم عادی وارد آن می
شوند، بی خبر از هیجان کاذب بوجود آمده برای نقره داغ کردن مردم بی خبر و
سپس کاهش موقت آن توسط همان عده تا دوباره ارزهای گران فروخته شده را ارزان
به چنگ آورند.اکنون چندی است که بازار رویت اخبار مثبت را در دستور کار
خویش قرار داده است و منتظر رویت قیمت های پایینتری برای ارز بایستی بود که
نمود آن را در کاهش گسترده گروه قندی در بازار بورس(گروه قندی دارای
همبستگی مثبت و قوی با ارز می باشد) نیز می توان دید.ضمنا تمام اخبار بد
اما کوچک سپری شد و فکر کنم کم کم رسانه ها بروند سر محتوای برخی اخبار
سیاسی که اثر واقعی آن پس از عید خواهد بود،از آنجا که آلماتی یک مثبت
بوده است طبق قانون اینرسی قاعدتا باید اخبار مثبت به منفی بچربد؛ ضمنا
قیمت ارز نیز نیز در رنج خود قرار دارد بنابراین کلا عامل زمان به نفع
فروشندگان خواهد بود.
بورس
در مورد بورس باید اعتراف کرد که خصوصی سازی خوبی در سال
91 انجام گرفت که نوید افزایش عمق بازار و نقد شوندگی آن را با ورود شرکت
های جدید و سرمایه گذاران قوی می دهد.در مورد بازار بورس خبر از نقد شدن
حقوقی های بزرگ از ارز و ورود سرمایه های آنها به بورس می آید.در بحث خصوصی
سازی وارد جزئیات نمی شویم زیرا مهم وارد شدن شرکت ها به بورس است.در کل
باید اذعان کرد فرهنگ سهامداری در ایران هنوز جا نیفتاده و الا سرمایه ها
بجای طلا و ارز و ملک راحت به بازار مولد بورس وارد می شد و انصافا در حال
حاضر شرکت های بسیار خوبی در بورس وجود دارند که در اکثر صنایع این شرکت
های سود ده به چشم می خورند.شاخص بورس هنوز فضای بسیاری برای بالا رفتن
دارد و رقم 70 هزار برای سال آینده دور از ذهن نیست که این امر با توجه به
عدم رشد بسیاری از صنایع به آسانی دست یافتنی است. بورس کشور روندی رو به
رشد دارد و بایستی تیمی قدرتمند در سازمان بورس همواره وجود داشته باشد تا
اشکالاتی که به چشم می آید بر طرف شود از جمله سیستم حسابسازی باید به
حسابرسی واقعی تغییر کنه و بحث مالیاتی، بهره مالکانه، ارز چند نرخی در
واردات و صادرات و.. باید تمام شود.
در مجموع بورس شاه کلید مهار تورم ایران است.تورمی که از کنارش همه چیز در می آید از جمله فساد، رانت، فقر، بیکاری و...
پس با توجه به عوامل بالا و اصلاح قیمت انرژی و ارز با دیدن سقف
قیمتی و اشباع آن، بایستی در انتظار سالی پر رونق برای بازار سرمایه کشور و
چرخه اقتصادی کشور به خصوص صنایعی بود که با افزایش نرخ ارز دچار رکود شده
بودند که شاهد این مدعا این است که اکثر سهام های ریالی با افزایش پیش
بینی سود در سال 92 روبه رو بودند ولی ارزیها گزارش مالی سال آتی را با
احتیاط و محافظه کارانه تر ارائه کردهاند.