نهم آبانماه 1359، چهل روز پس از آغاز رسمی جنگ تحمیلی در حالیکه ارتش بعث عراق با عبور از رودخانه بهمنشیر و استقرار در نخلستانهای ذوالفقاری، در آستانه تصرف کامل شهر آبادان قرار داشت، یکی از درخشانترین صفحات تاریخ مقاومت مردمی ایران رقم خورد؛ حماسهای که افزون بر تغییر مسیر جنگ، نخستین شکست جدی ارتش عراق را در خاک ایران ثبت کرد.
در آن روز، دشمن با احداث پل شناور مقابل روستای سادات و عبور از رودخانه، بهطور خزنده وارد نخلستانهای جنوبی آبادان شد. منطقه ذوالفقاری، آخرین نقطه مسکونی در حاشیه بهمنشیر با خانههایی ساده، نخلهایی سر به فلک کشیده و مردمی قانع و شجاع، ناگهان به خط مقدم نبرد تبدیل شد. در این میان، یک کارگر ساده به نام دریاقلی سورانی با دوچرخهاش و قلبی آکنده از مسئولیت، خبر عبور دشمن را به مقر سپاه رساند؛ اقدامی که جرقه شکلگیری یک مقاومت سراسری را زد.
در کمتر از چند ساعت، نیروهای مردمی، بسیجیان، شهربانی، کمیته و اهالی مساجد منطقه از جمله مسجد امام حسن مجتبی و مسجد الرسول بهصورت خودجوش سازماندهی شدند. درگیری تا غروب آفتاب ادامه یافت و با پشتیبانی هوایی فانتومها، پل دشمن منهدم شد، نیروهای بعثی به عقب رانده شدند و اجساد و ادواتشان در ساحل بهمنشیر جا ماند.
ذوالفقاری در آن روز به نقطه پرگار ایران تبدیل شد؛ جایی که اقوام مختلف از سراسر کشور از گیلان و مازندران تا خراسان و اصفهان در کنار مردم آبادان ایستادند و اجازه ندادند دومینوی سقوط شهرها ادامه یابد.
سردار بنادری: آبادان با ایمان مردم حفظ شد، نه با تجهیزات نظامی
در سالروز حماسه مقاومت مردم آبادان، سردار عبدالحسین بنادری، فرمانده اسبق سپاه آبادان، در گفتوگویی تفصیلی با اشاره به آغاز غافلگیرانه جنگ تحمیلی از نقش مردم، عشایر و نیروهای مردمی در حفظ آبادان سخن گفت؛ شهری که با دستان خالی اما قلبی پر از غیرت، در برابر ارتشی تا دندان مسلح ایستاد.
سردار بنادری با بیان اینکه آغاز جنگ با غافلگیری کامل نیروهای ایرانی همراه بود، اظهار داشت: ارتش بهدلیل تحولات پس از انقلاب دچار آشفتگی ساختاری شده بود و سپاه نیز تازهتأسیس و فاقد توان رزمی برای مقابله با یک جنگ تمامعیار بود.
وی افزود: ارتش عراق با بیش از 11 لشکر مجهز، پشتیبانی کامل شرق و غرب و اطلاعات دقیق از وضعیت نظامی ایران، برای تصرف خوزستان بسیج شده بود. صدام مدعی بود که خوزستان را ظرف سه روز تصرف خواهد کرد.
مقاومت با دستان خالی
به گفته فرمانده اسبق سپاه آبادان با وجود کمبود شدید تجهیزات، مردم خرمشهر و آبادان با غیرت مثالزدنی ایستادگی کردند. سپاه تنها به ژ3 و چند قبضه کلت مجهز بود و ارتش نیز با تانکهای از رده خارج، توان چندانی نداشت. دشمن پس از توقف در خرمشهر از رودخانه کارون عبور کرد و با احداث پل در مناطق محمدی، سلمانیه و حفار شرقی و غربی، به سمت آبادان پیشروی کرد. شهر در محاصره 270 درجهای قرار گرفت، اما مردم حاضر به ترک آن نشدند و زندگی عادی خود را ادامه دادند.
دریاقلی؛ صدای نجات در شب سکوت
سردار بنادری در ادامه افزود: نهم آبان 1359، نیروهای بعثی از نقطهای کور وارد نخلستانهای اطراف آبادان شدند. شهید دریاقلی سورانی، کارگر سادهای که متوجه تحرکات دشمن شد با دوچرخهاش مسیر چند کیلومتری را تا مقر سپاه رکاب زد و با فریاد، خبر ورود نیروهای بعثی را رساند. اگر دریاقلی آن شب نمیرسید، ما صبح با دشمنی مواجه میشدیم که در قلب شهر مستقر شده بود.
فرمانده اسبق سپاه آبادان با اشاره به عملیات ذوالفقاری گفت: پس از شکست دشمن در این عملیات، موجی از همبستگی ملی شکل گرفت. مردم از سراسر ایران با لنج و از دل دریا، زیر بمباران هواپیماهای دشمن، خود را به آبادان رساندند.» وی افزود: «لنجداران جنوب کشور با جانفشانی، مسیر پشتیبانی آبادان را زنده نگه داشتند. عشایر عرب منطقه نیز برخلاف تصور صدام، با غیرت مثالزدنی در برابر دشمن ایستادند.
تحلیل سیاسی؛ وحدت یا تکرار صفین
سردار بنادری در جمعبندی تحلیل سیاسی خود تأکید کرد: دفاع مقدس با ایمان مردم آغاز شد، نه با تجهیزات. حماسه آبادان و خرمشهر، سندی زنده از وفاداری، غیرت و ایثار مردمی است که با دستان خالی، اما با قلبی پر از عشق به وطن، در برابر ارتشی تا دندان مسلح ایستادند.
وی هشدار داد: شناخت دشمن شرط اول پیروزی است. اگر در خط مقدم، دو صدا درباره دشمن بلند شود، وحدت از هم میپاشد؛ همانطور که در جنگ صفین رخ داد.» او در پایان گفت: «جمهوری اسلامی امروز به درختی تناور تبدیل شده و دشمنان در تحلیل خود درباره مردم ایران دچار خطا هستند؛ همانطور که در جنگ تحمیلی به صدام اعتماد کردند و شکست خوردند.
ذوالفقاری؛ تصویری زنده در ذهن ملت
در ادامه حبیب احمدزاده، نویسنده و پژوهشگر آبادانی با بیان اینکه خاطره مقاومت مردم آبادان در ذهن هر ایرانی زنده است، اظهار داشت: نام ذوالفقاری و نهم آبان که میآید، اولین تصویری که در ذهنم شکل میگیرد، حضور مردم در خط مقدم است؛ مردمی که با دست خالی، اما با قلبی پر از ایمان، در برابر توپخانههای دشمن ایستادند.
وی در تشریح اهمیت ملی مقاومت آبادان گفت: آبادان را باید نمونهای کوچک از آن دوران دانست؛ شانس بزرگش این بود که ملت ایران همه پشت منطقه آبادان و خرمشهر ایستادند. اگر تسلیحاتی که امروز در اختیار نتانیاهو است، آن روزها در اختیار صدام قرار میگرفت، قطعاً برای رسیدن به اهدافش از آن استفاده میکرد.
همبستگی ملی پشت خاکریز آبادان
احمدزاده در رابطه با نقش همبستگی ملی در دفاع از آبادان تصریح کرد: همه ملت ایران آمدند و در ذوالفقاری ایستادند. هر وقت به شهری سفر میکنم، اول از پدران و مادرانی یاد میکنم که روزی در خرمشهر ایستادند. این تداعیها همیشه حس خوبی در من ایجاد میکند.
این نویسنده و پژوهشگر آبادانی با اشاره به موقعیت جغرافیایی آبادان بیان داشت: آبادان تنها نقطه مسکونی در امتداد 1200 کیلومتر مرز بود که تسخیر نشد. این منطقه چسبیده به اروند بود و در لبه محاصره قرار داشت. مردم میتوانستند فرار کنند، اما ماندند. این انتخاب، انتخاب مردانگی در شب نامردی بود.
وی در تشریح پیوند تاریخی مقاومت آبادان با اسطورههای ملی ابراز داشت: ماجرای آبادان، آرش اسطورهای را به قهرمانان معاصر ما وصل میکند. این یک بازگشت به تنظیمات کارخانه ملت ایران است؛ جایی که مردم در لحظه انتخاب، مردانگی را برمیگزینند.
بازتاب جهانی مقاومت و تفاوت فرهنگی
احمدزاده در ادامه با بیان اینکه تجربه مقاومت آبادان در سطح جهانی نیز مورد توجه قرار گرفته، عنوان داشت: روزی ایمیلی از وزارت فرهنگ صربستان دریافت کردم. آنها مرا به سمیناری با عنوان "استفاده از هنر در بحران" دعوت کردند. دلیل دعوت، سه روز مقاومت مردم آبادان در برابر توپخانههای دشمن بود.
این نویسنده و پژوهشگر آبادانی در رابطه با حضور خود در این سمینار گفت: در آن نشست، مستندی از مسابقات کتابخانههای زندانهای ایران را نمایش دادیم؛ مسابقاتی با محوریت کتابهای دفاع مقدس. تأثیر این برنامه روی زندانیان بسیار زیاد بود و حضار خارجی از این تجربه شگفتزده شدند.
وی افزود: در شام آخر مراسم، وزیر فرهنگ صربستان به من پیشنهاد داد که شش ماه در آن کشور بمانم و همان کاری را که در زندانهای ایران با کتابهای دفاع مقدس انجام دادم، با کتابهای جنگ آنها انجام دهم.
احمدزاده در تشریح تفاوت فرهنگی ملت ایران با سایر کشورها ادامه داد: از ایشان پرسیدم آیا ژنرالهای شما در جنگ، جلوتر از سربازان خود در خط مقدم میجنگند؟ ایشان با تعجب گفتند: نه، این اصلاً قاعده جنگی نیست. اما در ایران، فرماندهان ما در خط مقدم بودند، حتی جلوتر از نیروهایشان.
آبادان؛ نماد یک ملت
این نویسنده و پژوهشگر آبادانی در ادامه با بیان اینکه این تفاوت فرهنگی، ریشه در روحیه ایثار و همدلی مردم ایران دارد، تصریح کرد: در ایران، وقتی فرماندهی شهید میشود، نیروهایش از دل برایش گریه میکنند. این رابطه انسانی، چیزی است که ملت ایران دارد و دیگران ندارند.
وی در پایان با اشاره به نقش شهرهای دیگر در حمایت از آبادان گفت: مردم شهرهای دیگر آمدند و به آبادان کمک کردند. این همدلی، این زحمت مشترک، نشان داد که آبادان فقط یک شهر نیست؛ نماد یک ملت است.
ذوالفقاری؛ الگویی برای مقاومت مردمی در عصر جنگ روانی
حماسه ذوالفقاری، فراتر از یک درگیری محلی، نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس ایران بود؛ روزی که مردم یک محله با کمترین امکانات و بیشترین اراده در برابر ارتشی تا دندان مسلح ایستادند و نقشههای دشمن را نقش بر آب کردند. اگر در آن روز، هوشیاری مردی چون دریاقلی، سازماندهی سریع نیروهای مردمی و ایستادگی اهالی ذوالفقاری نبود، آبادان نیز به سرنوشت خرمشهر دچار میشد و ادامه جنگ با شرایطی بهمراتب دشوارتر برای مدافعان اسلام همراه میبود.
این حماسه، نشان داد که وحدت حول دشمن، مهمترین مؤلفه بقای ملی است. همانگونه که سردار بنادری تأکید میکند، اگر در خط مقدم دو صدا بلند شود یکی بگوید دشمن است و دیگری بگوید نیست، نتیجهاش چیزی جز تکرار تجربه تلخ صفین نخواهد بود. اما در ذوالفقاری، همه یکصدا بودند؛ از کارگر و کشاورز گرفته تا پاسدار و روحانی، همه میدانستند که دشمن آمده تا بماند و تنها راه، ایستادگی است.
پیروزی در ذوالفقاری، زمینهساز شکست حصر 345 روزه آبادان در عملیات ثامنالائمه در مهر 1360 شد. این حماسه، امروز نیز الگویی زنده برای نسلهای بعدی است؛ الگویی از آگاهی، اقدام بهموقع و ایمان به حقانیت. ذوالفقاری، امروز نماد یک ملت است که در لحظه خطر، بهجای عقبنشینی به پیشواز خطر میرود و تاریخ را با دستان خود مینویسد.
گزارش از مینوفر چراغی


