تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۲
کد خبر: ۳۱۷۸۶۲
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

خمپاره‌هایی که در جنگ بر روان مردم خوزستان خورد از زبان روانشناس خانم معصومه گنجعلی

استان خوزستان به‌عنوان خط مقدم جنگ ایران و عراق، بیشترین آسیب مستقیم را از بمباران‌ها، خمپاره‌ها و محاصره‌های طولانی‌مدت متحمل شد. این سرزمین نه‌تنها شاهد تخریب گسترده‌ی زیرساخت‌ها بود، بلکه مردمانش با تجربه‌ای زیسته روبه‌رو شدند که لایه‌های عمیق روان آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار داد. خاطرات آژیر قرمز، ا

خمپاره‌هایی که در جنگ بر روان مردم خوزستان خورد از زبان روانشناس خانم معصومه گنجعلی

استان خوزستان به‌عنوان خط مقدم جنگ ایران و عراق، بیشترین آسیب مستقیم را از بمباران‌ها، خمپاره‌ها و محاصره‌های طولانی‌مدت متحمل شد. این سرزمین نه‌تنها شاهد تخریب گسترده‌ی زیرساخت‌ها بود، بلکه مردمانش با تجربه‌ای زیسته روبه‌رو شدند که لایه‌های عمیق روان آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار داد. خاطرات آژیر قرمز، انفجارها و آوارگی، همچنان در ذهن بسیاری از بازماندگان زنده است و نشان می‌دهد که تاثیر جنگ بر مردم خوزستان محدود به یک مقطع تاریخی نبوده، بلکه به بخشی از حافظه‌ی جمعی این جامعه بدل شده است.

با وجود گذشت سال‌ها از پایان جنگ، آثار روانی آن هنوز در قالب اضطراب‌های مزمن، کابوس‌های شبانه و سکوت‌های تحمیلی بر زندگی افراد سنگینی می‌کند. این واقعیت ضرورت نگاه روانشناختی را برجسته می‌سازد؛ چراکه برخلاف زخم‌های جسمی که مرهم و درمان مشخص دارند، زخم‌های پنهان روح و روان نیازمند توجه تخصصی و حمایت بلندمدت‌اند. درک علمی و همدلانه از تاثیر روانی جنگ ایران و عراق بر مردم خوزستان می‌تواند گامی اساسی برای بازسازی اعتماد، امید و کیفیت زندگی در نسل‌های امروز و فردا باشد.

خمپاره‌هایی که در جنگ بر روان مردم خوزستان خورد

صدای خمپاره‌ها و سکوت درونی

صدای خمپاره‌هایی که بر روان مردم خوزستان نشستند، تنها یک خاطره‌ی گذرا از روزهای جنگ نیست؛ این صداها به بخشی از ناخودآگاه جمعی تبدیل شدند که هنوز هم در ذهن و جان بسیاری از مردم زنده است. هر انفجار نه‌تنها دیوار خانه‌ها را فروریخت، بلکه آرامش درونی انسان‌ها را نیز ویران کرد. آنچه باقی ماند، اضطراب‌هایی بود که در لحظه‌ی انفجار آغاز شد و تا امروز در قالب ترس‌های مزمن و یادآوری‌های ناخواسته ادامه یافته است.

تفاوتی عمیق میان زخم‌های جسمی و زخم‌های پنهان روانی وجود دارد. زخم‌های جسمی را می‌توان با دارو، جراحی یا زمان التیام بخشید؛ اما زخم‌های روانی اغلب در سکوت باقی می‌مانند؛ زخم‌هایی که دیده نمی‌شوند، اما در تاریک‌ترین لحظات زندگی سرباز می‌کنند. فرد ممکن است بدون نشانه‌ی ظاهری، سال‌ها با کابوس‌ها، استرس یا انزوا زندگی کند. این همان آسیبی است که در سطح جامعه نیز گسترش یافته و به شکل بخشی از خاطره‌ی جمعی مردم خوزستان در آمده است.

امروز، نسل‌هایی که حتی جنگ را مستقیماً تجربه نکرده‌اند، همچنان زیر سایه‌ی این خاطره‌ی جمعی نفس می‌کشند. خاطره‌ای که در روایت‌های والدین، در ترانه‌های محلی و در سکوت سنگین سالگردها و یادمان‌ها بازتولید می‌شود. به همین دلیل، اثرات ماندگار جنگ تنها یک موضوع فردی نیست، بلکه واقعیتی اجتماعی است که بر هویت، روابط انسانی و حتی امید به آینده تأثیر گذاشته است. فهم این سکوت درونی و شنیدن صدای زخم‌های پنهان، نخستین گام در مسیر بازسازی روانی و اجتماعی مردم خوزستان به شمار می‌آید.

تاثیر روانی جنگ ایران و عراق بر مردم خوزستان

وقتی سخن از تاثیر روانی جنگ ایران و عراق بر مردم خوزستان به میان می‌آید، تنها به خاطره‌ای از گذشته اشاره نمی‌کنیم؛ بلکه با واقعیتی زنده و جاری مواجهیم که در رفتارها، احساسات و روابط امروز مردم این خطه دیده می‌شود. اضطراب‌های مزمن، ترس‌های شبانه و واکنش‌های ناگهانی به صداهای بلند، همچنان برای بسیاری از بازماندگان بخشی از زندگی روزمره است.

سوگ‌های ناتمام خانواده‌هایی که عزیزان خود را در میان خاک و آوار از دست دادند، به شکل غم‌های پنهان یا افسردگی‌های طولانی ادامه یافته و در بسیاری موارد، به اختلالات روانی چون PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) منجر شده است. سکوت تحمیلی نیز بُعد دیگری از این آسیب‌هاست؛ سکوتی که به دلیل قضاوت اجتماعی یا ناتوانی از بیان رنج، بسیاری را درون خویش فرو برده و زخم‌های روانی را عمیق‌تر ساخته است.

این تاثیرات محدود به نسلی که جنگ را به چشم دید، نمانده است. پژوهش‌های روانشناسی نشان می‌دهد که تاثیر جنگ بر مردم خوزستان در قالب خاطرات و روایت‌های خانوادگی، به نسل‌های بعدی منتقل شده است. فرزندان و حتی نوه‌های بازماندگان جنگ، با اضطراب‌ها، بی‌اعتمادی‌ها یا الگوهای رفتاری‌ای روبه‌رو هستند که ریشه در تجربه‌های جنگ دارد. این انتقال بین‌نسلی نشان می‌دهد که زخم روانی جنگ، برخلاف ویرانی‌های مادی، تاریخ مصرف ندارد و می‌تواند به میراثی تلخ برای آینده بدل شود.

از این‌رو، نیاز فوری به بازسازی روانی و حمایت اجتماعی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. درمان این زخم‌ها تنها با گفت‌وگو، روان‌درمانی و حمایت‌های ساختاری ممکن است. اگر بازسازی خانه‌ها و خیابان‌های ویران‌شده پس از جنگ ضرورتی انکارناپذیر بود، امروز بازسازی روان‌های آسیب‌دیده مردم خوزستان به همان اندازه حیاتی است. بی‌توجهی به این مسئله نه‌تنها مانع رشد فردی می‌شود، بلکه توان جمعی جامعه را برای عبور از بحران‌ها و ساخت آینده‌ای بهتر تضعیف خواهد کرد.

تاثیر روانی جنگ ایران و عراق بر مردم خوزستان

از زبان روانشناس خانم معصومه گنجعلی

«خمپاره‌هایی که در جنگ بر روان مردم خوزستان نشست، زخمی بود که هیچ تیری بر تن نمی‌تواند بزند. این صداها تنها خانه‌ها را نلرزاندند، آرامش درونی انسان‌ها را ویران کردند. زخمی که روی تن دیده می‌شود، مرهم و بخیه دارد؛ اما زخمی که در دل پنهان می‌ماند، سال‌ها در سکوت جان را می‌فرساید. 

شاید هیچ‌کس نتواند اندازه‌ی اضطراب کودکی را که با صدای انفجار از خواب می‌پرد یا اندوه مادری را که میان دود و آوار دنبال فرزندش می‌گردد، بفهمد. این‌ها زخم‌هایی هستند که تقویم پایان جنگ را نمی‌شناسند؛ زخم‌هایی که همچنان در خاطره‌ی جمعی ما نفس می‌کشند و تنها با شنیده‌شدن و همدلی می‌توان اندکی از بارشان را سبک کرد.»

تحلیل این سخنان نشان می‌دهد که نگاه خانم گنجعلی فراتر از یک توصیف ساده از گذشته است؛ او بر ماهیت ماندگار و پنهان تأثیر روانی جنگ بر مردم خوزستان تأکید می‌کند. زخم‌هایی که جسم را ترک کرده‌اند؛ اما روان را همچنان درگیر نگه می‌دارند، بیش از هر چیز به شنیده‌شدن و به رسمیت شناختن نیاز دارند. این روایت اهمیت ویژه‌ی ثبت تجربه‌ی بازماندگان و تبدیل آن به گفت‌وگوهای جمعی را برجسته می‌کند؛ زیرا تنها با شنیدن این دردهای پنهان است که امکان همدلی، درک متقابل و در نهایت آغاز روند درمانی فراهم می‌شود.

زخم‌های پنهان جنگ تنها با حضور متخصصان و همراهی جامعه التیام می‌یابد. پس اگر به دنبال یک روانشناس خوب در اهواز هستید، پلتفرم روان درمان ravandarman می‌تواند مسیری روشن برای شما باشد. روان درمان با گردآوری متخصصان مجرب و ارائه خدمات آنلاین و حضوری، فرصتی فراهم کرده تا افراد بتوانند بدون نگرانی از قضاوت، دغدغه‌ها و آسیب‌های روانی خود را مطرح کرده و در مسیر بازسازی روحی گام بردارند.

از زبان روانشناس خانم معصومه گنجعلی درباره جنگ ایران و عراق

جمع‌بندی

در این مقاله دیدیم که چگونه خمپاره‌هایی که در جنگ بر روان مردم خوزستان نشستند، زخمی عمیق‌تر از هر جراحت جسمی بر جای گذاشتند. زخم‌هایی که نه با پایان جنگ فراموش شدند و نه با گذشت سال‌ها التیام یافتند. روایت‌های مردم، تحلیل‌های روانشناسانی چون خانم معصومه گنجعلی و شواهد اجتماعی نشان می‌دهد که تاثیر روانی جنگ ایران و عراق بر مردم خوزستان هنوز هم در زندگی فردی و جمعی نسل‌های مختلف حضور دارد؛ از اضطراب‌ها و سوگ‌های ناتمام گرفته تا انتقال این تجربه‌های تلخ به فرزندان و نوه‌ها.

این واقعیت، ضرورت توجه فوری به بازسازی روانی و حمایت اجتماعی را آشکار می‌کند. زخم‌های جسمی شاید در بیمارستان درمان شوند؛ اما زخم‌های روحی نیازمند همدلی، گفت‌وگو و مداخله تخصصی هستند. تنها با شنیدن این دردها و همراهی با بازماندگان است که می‌توان بار این رنج‌ها را سبک‌تر کرد. در همین مسیر، پلتفرم‌های روانشناسی مانند روان درمان می‌توانند نقشی کلیدی ایفا کنند و دسترسی به روانشناس خوب در اهواز را برای افرادی که به دنبال بازسازی آرامش درونی هستند، ساده‌تر و مطمئن‌تر سازند.

:
:
:
آخرین اخبار