پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر تو واجب کرده
است هفده رکعت نماز در شبانه روز، و روزه ماه مبارک را در صورتى که زنده
ماندى و آن را درک کردى، و حج را اگر استطاعت یافتى، و زکات را، و آن را
براى او شرح داد.
آن مرد گفت: سوگند بخدایى که تو را بحق به
پیامبرى برانگیخت، براى پروردگار خود افزون بر آنچه براى من واجب گردانیده
به جاى نخواهم آورد. پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: چرا اى
ذو النمره؟ عرض کرد: زیرا که مرا چنین زشت آفریده است. در این هنگام جبرئیل
بر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نازل شد و عرض کرد: اى پیامبر
خدا! پروردگارت به تو دستور مىدهد که از سوى او به ذو النمره سلام برسانى و
به او بگویى: پروردگارت می فرماید: آیا خشنود نیستى که در روز رستاخیز تو
را به زیبایى جبرئیل محشور کنم.
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به او فرمود: اى ذو النمره!
این جبرئیل است که به من دستور داده به تو سلام رسانم و به تو بگویم که
پروردگار متعال فرموده است: آیا خشنود نیستى که در روز رستاخیز تو را به
زیبایى جبرئیل محشور گردانم. ذو النمره گفت: پروردگارا! من خشنود شدم و
بعزّتت سوگند من نیز [به اعمالم آن قدر] بیفزایم تا خشنود گردى. (بهشت کافى
/ ترجمه روضه کافى/386 ) اما مقصود ما از زشت و زیبایی این نیست. حضرت
علی علیه السلام تصویر دیگری از انسان زشت ارائه داده است که کمترین رنگ و
بویی از ظاهر و صورت در آن به چشم نمیخورد چنانکه ذو النمره نیز با قدم
گذاشتن در راه حق توان به دست آوردن زیبایی حضرت جبرئیل را در آخرت خواهد
داشت و میان این زیبایی با آن زیبایی تفاوت از زمین تا آسمان است.
حضرت علی علیه السلام در باب عالم نمایان چنین سخن گفتهاند:
«و دیگرى که او را دانشمند نامند امّا از دانش بىبهره است ، یک
دسته از نادانىها را از جمعى نادان فرا گرفته ، و مطالب گمراه کننده را از
گمراهان آموخته، و به هم بافته ، و دامهایى از طنابهاى غرور و گفتههاى
دروغین بر سر راه مردم افکنده ، قرآن را بر امیال و خواستههاى خود تطبیق
مىدهد ، و حق را به هوسهاى خود تفسیر مىکند.
مردم را از گناهان بزرگ ایمن مىسازد ، و جرائم بزرگ را سبک جلوه
مىدهد. ادّعا مىکند از ارتکاب شبهات پرهیز دارد امّا در آنها غوطه
مىخورد. مىگوید: از بدعتها دورم، ولى در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او
چهره انسان ، و قلبش قلب حیوان درنده است ، راه هدایت را نمىشناسد که از
آن سو برود ، و راه خطا و باطل را نمىداند که از آن بپرهیزد ، پس مردهاى
است در میان زندگان. »(نهج البلاغة / ترجمه دشتى/ خطبه 87)
امام علی علیه السلام در خطبه 87 پس از معرفی بهترین بنده خدا به
معرفی و توصیف حال افرادی میپردازد که ادعای علم و دانش داشته.این فرد
عالم نمایی بیش نیست که با استفاده از وجههی اجتماعی و به ظاهر علمی خویش
قصد فریب و گمراه کردن مردم را دارد و اوست که با دور کردن افراد از راه حق
و حقیقت و گمراه ساختن آنان به عنوان زشترین انسان معرفی شده است. و علت
زشتی او چیزی نیست جز انحراف از راه حق و وقتی این زشتی بیشتر و بیشتر
میشود که فرد به حق و حقیقت آگاه باشد اما از آن روی گرداند و موجب روی
گردانی دیگر افراد نیز گردد.
از پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) رسیده
که فرموده:محقّقا من بر امّت و کسانى که بر آنان مبعوث و فرستاده شدهام از
مۆمن و گرویده بخدا و رسول و از مشرک و انبازگیرنده براى خدا نمیترسم،
امّا (از) مۆمن (نمیترسم براى اینکه) ایمان وگرویدنش او را (از گفتار و
کردار ناروا و فتنه و تباهکارى) منع نموده و باز میدارد، و امّا (از) مشرک
(نمیترسم، زیرا) کفر و نگرویدنش او را ذلیل و خوار میگرداند (مردم گفتار و
کردار شایسته را از او توقّع نداشته و چشمبراه نیستند) و لیکن بر شما
میترسم از منافق و دورو که داناى زبان آور است، آنچه را میشناسید (حق و
درست است بزبان) میگوید، و آنچه را کراهت داشته و نمىپسندید (میدانید حقّ و
درست نیست) بجا مىآورد. (بنادر البحار /229)
مسعدة بن زیاد از امام صادق علیه السّلام، و آن حضرت از امیر
مۆمنان على علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: به راستى که در دوزخ،
آسیابى هست که مشغول به کار است، آیا نمىخواهید بدانید که چه چیزى را
آسیاب مىکند؟! پرسیدند: چه چیزى را آسیاب مىکند؟! فرمود: (گوشت و پوست و
استخوان) دانشمندان نابکار، و کسانى که قرآن را تلاوت مىکنند ولى فاسقند، و
ستمکاران متجبر، و وزیران خیانت پیشه و سردمداران لاف زن و دروغگو را؛ و
در دوزخ، شهرى است که بدان «حصینه» مىگویند، آیا نمىپرسید که در آن چیست؟
پرسیدند: چه چیزى در آن است؟! حضرت فرمود: در آن دستهاى پیمانشکنان قرار
دارد . (پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال / 643 )
سخن آخر اینکه ملاک زشت و زیبای انسانها صورت ظاهرشان نیست چراکه
ظاهر آدمی را خدا به انسان هدیه داده و افتخاری بدان نیست و در این میان
افکار و افعال و گفتار و در مجموع شخصیت و خرد آدمی که ثمره تلاش و کوشش
خود اوست ، ملاک ارزشگذاری و یا به عبارت دیگر زشت و زیبایی و زینت اوست
است.
زینت نه به جامه است ای مرد خدا
در علم شود زینت مردان پیدا
از مرگ پدر نمىشود طفل یتیم
آن است یتیم کز خرد ماند جدا