در روزهایی که رژیم شاهنشاهی تلاش میکرد صدای انقلاب را خاموش کند، مردم شوشتر با روشهایی ابتکاری، اعلامیهها و پیامهای نهضت را در تاریکی شب پخش میکردند. این گزارش، نگاهی است به نبرد خاموشی که در کوچهپسکوچههای این شهر جریان داشت.
در میان تاریکی شب، صدای قدمهایی آرام اما مصمم، در کوچههای شوشتر طنینانداز میشد. جوانی که شال بلندی به دور گردنش پیچیده بود، با احتیاط به دیوار خانهای تکیه داد، دستش را درون بقچهای که همراه داشت فرو برد و چند برگه را بیرون آورد. نگاهی به اطراف انداخت، نفسش را حبس کرد و با سرعت اعلامیهها را زیر درب خانهها قرار داد. این تنها یکی از هزاران باری بود که پیام انقلاب در دل شب به دست مردم میرسید.
پیدایش یک رسانه مخفی
در دهه چهل، همزمان با اوجگیری نهضت اسلامی، رژیم پهلوی تلاش میکرد هرگونه صدای مخالف را خاموش کند. اما مردم شوشتر راههای جدیدی برای اطلاعرسانی یافتند. وقتی رادیوها در سانسور فرو رفته بودند، اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) و روحانیون انقلابی، بهعنوان رسانهای زیرزمینی، به خانهها راه پیدا کردند.اعلامیههای مبارزاتی از دو مسیر اصلی به شوشتر میرسیدند؛ یا از طریق مسافرانی که از قم بازمیگشتند یا توسط رابطانی که در اهواز فعالیت داشتند. یکی از فعالان آن دوران، عباس فخاریان، توانست دو دستگاه تکثیر را از اهواز به شوشتر منتقل کند و این کار، توزیع اعلامیهها را آسانتر و سریعتر کرد.
تکثیر در سایه خطر
ادارات و مدارس برخی از مکانهایی بودند که کارمندان انقلابیشان، دستگاههای کپی را بهصورت مخفیانه در خدمت تکثیر اعلامیهها قرار داده بودند. اما این کار، پرخطر بود و در صورت لو رفتن، عواقب سنگینی در پی داشت. بسیاری از کارکنان این مراکز، بعدها به دلیل همکاری با جریان انقلاب، تحت تعقیب قرار گرفتند.چهارراه اصلی شهر شوشتر که شامل خیابانهای پهلوی و فرح میشد، به چهار منطقه تقسیم شد. هر منطقه، مسئولانی داشت که با جوانان هماهنگ بودند. شبهنگام، گروههای کوچک، اعلامیهها را در محلههای خود توزیع میکردند. برخی، اعلامیهها را درون کتابهای درسی مدارس قرار میدادند تا صبح زود، هنگام تدریس، دست به دست بچرخد.
شعارهایی که دیوارها فریاد میزدند
نوارهای سخنرانی روحانیون انقلابی، یکی دیگر از ابزارهای مبارزه بود. برخی جوانان، با ضبط صوت در جلسات مساجد حاضر میشدند و سخنرانیها را ضبط میکردند. سپس این نوارها با وسواس فراوان تکثیر و در میان مردم پخش میشد. گرچه نوارها به اندازهی اعلامیهها گستردگی نداشتند، اما اثرگذاری آنها عمیق بود.دیوارهای شوشتر، در آن روزها به بوم اعتراض مردم تبدیل شده بودند. جوانان، شبانه با اسپریهای رنگ، شعارهایی چون "مرگ بر شاه" و "مرگ بر سگ زنجیری آمریکا" را بر دیوارها مینوشتند. در برخی موارد، حتی روی الاغها شعار مینوشتند و آنها را در سطح شهر میگرداندند، حرکتی نمادین که نشان از نبوغ و شجاعت جوانان انقلابی داشت.
زنان در خط مقدم اطلاعرسانی
مبارزه تنها به مردان محدود نبود. زنان شوشتر نیز نقش پررنگی در توزیع اعلامیهها داشتند. بسیاری از آنها، اعلامیهها را در سبدهای خرید روزانه پنهان کرده و از یک خانه به خانهی دیگر میرساندند. برخی در مدارس، معلمانی داشتند که با ظرافت، پیامهای انقلاب را میان دانشآموزان پخش میکردند.نیروهای امنیتی رژیم، بارها تلاش کردند این شبکه را کشف کنند. مأموران شهربانی، شبها در خیابانها گشت میزدند و به کوچکترین رفتار مشکوکی حساس بودند. اما جوانان شوشتر، با شناخت کامل از کوچههای پیچدرپیچ شهر، بارها از دستگیری گریختند.
بقچههای نان
مردم شوشتر نهتنها در پخش اعلامیهها همکاری میکردند، بلکه هنگام دستگیری یکی از نیروهای انقلابی، سریعا خانوادهی او را حمایت میکردند. این اتحاد، رژیم را نگران کرده بود. مسئولان امنیتی رژیم پهلوی بارها در گزارشهای خود از "یک شبکهی پیچیده در شوشتر" یاد کرده بودند که کنترل آن بسیار دشوار است.یکی از حساسترین شبها، زمانی بود که نیروهای ساواک باخبر شدند که اعلامیههای مهمی از قم به شهر رسیده است. آن شب، گشتهای امنیتی در تمام نقاط مستقر شدند. اما جوانان، اعلامیهها را در بقچههای نان پنهان کرده و از میان بازار عبور دادند. تا صبح، اعلامیهها در سراسر شهر پخش شده بود و مأموران، با دیوارهایی پر از شعار روبهرو شدند.
انقلاب از میان کوچهها گذشت
در دی ماه ۵۷، زمانی که خبر فرار شاه منتشر شد، شهر شوشتر نیز مانند دیگر نقاط ایران به جوش و خروش درآمد. بسیاری از همان جوانانی که اعلامیه پخش میکردند، حالا در صفوف اول راهپیماییها قرار داشتند. اعلامیههای شبانه، کار خود را کرده بودند.امروز، تاریخ این مبارزات در خاطرهی مردم شوشتر باقی مانده است. خانههایی که در آنها نوارها تکثیر شد، خیابانهایی که شعارها بر دیوارهایشان نقش بست و مدارسی که دانشآموزان در آن اعلامیهها را میان خود رد و بدل میکردند، همگی شاهدان خاموش روزهایی هستند که مردم این شهر، یکی از صفحات درخشان انقلاب را رقم زدند.