شاید برای شما هم یک یا چند بار پیش آمده باشد که با دیدن نسخهی دست دوم کتابی که مدتها به دنبالش بودهاید و آن را نمییافتهاید یا بودجهتان به خرید نسخهی نوی آن نمیرسیده عنان از کف دادهاید و بدون اینکه آن را ورق بزنید یا جلد یا نام مترجم و ناشرش را ببینید خریداریاش کردهاید.
چنین رفتاری حین خرید کتاب دست دوم رفتاری پُرخطر به حساب میآید که ممکن است چند ساعت یا چند ماه بعد متوجه خطرش بشوید، در این یادداشت سعی داریم چند مورد از این نبایدها و دلیلشان را با شما مرور کنیم:
گاهی مواقع دلیل فروششان از سوی صاحب اولیه یا ناشر وجود ایرادی فیزیکی از قبیل داشتن صفحهی سفید یا فقدان بعضی صفحات است، گاهی ممکن است صفحات کتاب پاره یا خطخطی باشند یا چیزی رویشان ریخته باشد که محتوایشان را مخدوش کرده باشد، در این صورت خرید کتاب دست دوم مساوی است با دور ریختن پول از سوی خریدار.
امروزه با افزایش اقبال به شبکههای اجتماعی تصویر برخی کتابها بهسرعت در این شبکهها به همراه بریدههایی از آنها یا شرح مختصری از ماجرایشان همرسانی میشوند که موجب شهرت و به طبع افزایش تقاضا برای خریدشان میشود، در این شرایط هستند برخی ناشرین فرصتطلب که اقدام به چاپ این کتابها با طرح جلدی شبیه به نسخهی اصلی یا نسخهی معروفتر آنها میکنند تا خریدار کمتوجه را به دام بیندازند، لذا در اینگونه مواقع حتماً در کنار نام کتاب موردعلاقهی خود نام ناشر و مترجم نسخهی معتبر و اصلی آن را هم به خاطر داشته باشید.
بارها دیده شده افراد بدون اطلاع از ارزش یا قیمت واقعی کتاب صرفاً به دلیل اینکه فروشنده برچسب تخفیف چندین و چنددرصدی روی آن چسبانده خریداری کردهاند حال آنکه برخی ناشرین با بالا بردن تصنعی قیمت کتاب و سپس با اعمال تخفیفهای سوری سعی در گرم کردن بازارشان و جلب خریداران بالقوه را دارند در این صورت حتماً به یاد داشته باشید که قیمت پشت جلد کتاب را تقسیم بر تعداد صفحات کنید تا قیمت هر صفحه را پیدا کنید. اگر این قیمت چند ده درصد بالاتر از میانگین قیمت هر یک از ناشرین شناختهشدهی بازار بود، بدانید به دام ناشر فرصتطلب افتادهاید و در غیر این صورت باید فرصت را غنیمت شمرده و از تخفیف در نظر گرفتهشده از سوی ناشر حداکثر بهره را ببرید.