هر چند رفتارهاي اخير کارلوس کيروش با انتقاد فراوان جامعه فوتبال همراه
شده اما مسوولان فدراسيون فوتبال به صورت خودش جوش سکوت کردهاند.
از نپذيرفتن
دستيار ايراني باتجربه تا تعطيل کردن کميته فني، توقفهاي گاه و بيگاه
ليگ، فرار از مسووليت مديريت تيمهاي پايه، اخراج سرپرست تيم وحذف اين
مسووليت، اخراج مدير رسانهاي تيم ملي، موضعگيريهاي تند عليه مربيان و
البته رسانههاي ايراني، مرخصيهاي طولاني که معلوم نيست تا چه حد در
چارچوب قراردادش است و... از اين دست بيانضباطيها و خودمختاريهاي سرمربي
تيم ملي است و شاهکار آخرش هم حضور در استوديوي بيبيسي فارسي و مصاحبه
با اين شبکه تلويزيوني بود!
کيروش در حالي اين مصاحبه را انجام داد که اولا پيش از اين در اظهارنظري
گفته بود که متوجه حساسيت دستگاههاي ايراني نسبت به رسانههاي انگليسي هست
و ثانيا در بندي از قرارداد او به صراحت قيد شده که " هرگونه مصاحبه عام
سرمربي تيم ملي با رسانهها بايد با هماهنگي فدراسيون باشد " بنابراين يا
کيروش قانونگريزي کرده و با اشراف به تبعات اين قانونگريزي اين مصاحبه
را انجام داده يا فدراسيون به او اجازه مصاحبه با BBC را داده که احتمال
دومي بسيار کم است.
اين مصاحبه اگرچه محتواي ضدايراني براي فوتبال ايران نداشت اما تخطي اين
مربي از خط قرمزهاي رسانهاي ايران سروصداي زيادي به پا و انتقادهاي ريز و
درشتي را متوجه سرمربي تيم ملي کرده است تا جايي که کار به مجلس هم کشيده
شد اما در اين بين تنها سران فدراسيون فوتبال هستند که ساکت ماندهاند و
هنوز در قبال اين انتقادها موضعگيري نکردهاند.
معلوم نيست فدراسيون فوتبال با چه هدفي به خواستههاي فراتر از حد کيروش
تن ميدهد چون در ازاي آن چيزي از سوي کيروش نصيب فوتبال ايران نشده؛ نه
تيم ملي با وضعيت موجود شانس خيلي زيادي براي صعود مستقيم به جام جهاني
2014 دارد و نه بازيهايش چنگي به دل ميزند. سوالي که ذهن خيلي از منتقدان
را درگير کرده تعامل عجيب فدراسيون با کيروش است. آيا قرارداد کيروش
امتيازهاي يکطرفهاي براي او دارد و مثل بيشتر قراردادهاي فوتبال ايران يک
ترکمنچاي ديگر است يا فدراسيون توان برخورد با اين مربي در راستاي مفاد
قراردادش را ندارد؟!
با عملکرد مديريتي که فدراسيون در بعضي بخشهاي ديگر داشته، احتمالا هر دو
حالت وجود دارد! علي کفاشيان در يکي از مصاحبههايش با ايسنا اذعان کرد که
"ما هرچقدر در فدراسيون کار کنيم و موفق باشيم، باز ويترين عملکردمان
موفقيت تيم ملي بزرگسالان است؛ بنابراين اگر اينجا موفق نباشيم انگار هيچ
کاري نکرديم." از اين پاسخ واضح است که فدراسيون با هدف نتيجه گرفتن تيم
ملي، هرچه کيروش گفته و خواسته را پذيرفته و شخصيت فدراسيون را برابر او
کاملا منفعل کرده است!
قبول که هدف اصلي فدراسيون در اين مقطع راهيابي تيم ملي به جام جهاني برزيل
است اما اين هدف، استفاده از هر وسيلهاي را توجيه نميکند. منفعل شدن
شخصيت فدراسيون مقابل کيروش کار را به جايي رسانده که او هم باورش شود،
دستيابي ايرانيها به جام جهاني بسيار سخت است و حالا او اجازه دارد هر
تصميمي را که خواست، بيتوجه به فضاي فني و فرهنگي فوتبال ما بگيرد،
فدراسيون را تهديد به شکايت در صورت حمايت نشدن کند (با استناد به حرفهاي
آيتاللهي) و در برخورد با همه فعالين فوتبال ايران از موضع بالا نگاه کند.
اگر هم تيم ملي به جهاني نرفت که پولش را طبق قرارداد ميگيرد و احتمالا
ضعف امکانات و فوتبال باشگاهي ايران را مقصر اعلام ميکند.
نظرسنجيهاي تلويزيوني و مصاحبههاي عمومي همواره نشان داده که استقلال،
اقتدار و شخصيت فدراسيون از هر موفقيت فوتبالي براي مردم مهمتر است و اين
خودش را در انتخابات سال گذشته فدراسيون به وضوح نشان داد. خيليها حاضر
شدند به مديريت کم حس و حال و نهچندان قاطع مجموعه کفاشيان تن بدهند اما
تحت سلطه مديريت دولتي وزارت ورزش نباشند چون به خوبي درک ميکنند اين
وارفتگيها چيزي جز تحقير خاصيت ديگري نداشته و نتيجهگيريها هم تاثير عکس
دارد.
مصطفي هاشميطبا دربيان تعامل فدراسيون و کيروش گفته بود که " وقتي کسي
ببيند بالاي سرش آدمي نيست، هرز ميرود!" و بارها منتقديني که در سطوح کلان
مديريت ورزش کشور کار کردند، اين را گوشزد کردند اما صدحيف که يکي ديگر از
خاصيتهاي اين فدراسيون يکگوش و يک دروازه است!
در قرارداد کيروش تعداد مرخصيها هم قيد شده و طبق اعلام يکي از مسوولان
فدراسيون که آن زمان در جريان اين قرارداد بود، به هيچ وجه اين مرخصيها
فراتر از عرف بينالمللي نيست. عرف بينالمللي هم که حداکثر 3 تا 4 هفته
مرخصي را براي سرمربي در سال قائل ميشود. اين در حالي است که کيروش از
ابتداي سال تاکنون نزديک به 2 ماه در مرخصي بوده است!
به هر حال بازگشت کيروش از مرخصي بلند مدت ميتواند ثابت کند که آيا
مسوولان فدراسيون فوتبال توان برخورد با سرمربي تيم ملي را دارند يا خير؟
دورههاي قبلي بازخواست از کيروش به دليل ثبت نخستين باختهاي تاريخ
فوتبال ايران به کشورهايي نظير لبنان و ازبکستان که کوچکترين خروجي به
همراه نداشت و سرمربي تيم ملي هم به جاي عذرخواهي از مردم ايران ترجيح داد
با دستچين کردن چند رسانه و انجام مصاحبههاي نمايشي به منتقدانش حمله کند
اما حالا بايد ديد که آيا مسوولان فدراسيون فوتبال، کيروش را به خاطر
عبور از خط قرمزهاي ايران و بهانهگيريهاي عجيبش درباره ناکامي تيم ملي
مجبور به عذرخواهي ميکنند يا نه.