بداخلاقیها برای مسئولان فدراسیون اهمیتی نداشته است. من به عنوان دبیر هیات والیبال استان تهران از دو مسئولیت خود در یک سال گذشته به دلیل همین بداخلاقیها استعفا کردم. فقط به دلیل بیحرمتیهایی که از سوی مسئولان فدراسیون والیبال انجام شد.
چرا بداخلاقی در والیبال هر روز بیشتر میشود؟ این سوالی است که در ذهن بیشتر علاقهمندان به این رشته ورزشی نقش بسته و احمد خجسته پیشکسوت و مفسر والیبال ایران نظرات خاص خود را در این باره دارد.
احمد خجسته پیشکسوت، مفسر تلویزیون و رئیس سابق کمیته والیبال ساحلی و دبیر والیبال ساحلی کنفدراسیون والیبال آسیا به برخی سوالات که طی هفته های اخیر درمیان بسیاری از علاقمندان والیبال ایجاد شده است پاسخ داد. او در طول یکسال گذشته از مسئولیتهای خود در کمیته والیبال ساحلی و همچنین دبیری هیات والیبال تهران به دلیل آنچه خودش بداخلاقی میداند استعفا کرده است.
در هفتههای اخیر لیگ برتر والیبال، بداخلاقیها گسترش یافت، شما دلیل این موضوع را چه میدانید؟
- حرمت امامزاده را متولی آن نگه میدارد. به هر حال لیگ برتر والیبال ما از نظر کیفی خیلی خوب است و این موضوع موجب خوشحالی اهالی والیبال است. به سمتی میرویم که مدعی هستیم جهانی شدهایم. تیم ملی هم به لیگ جهانی رفته است و به دنبال این موضوع باید تفکر جهانی داشته باشیم. تمام اقدامات ما باید در جهت تقویت تیمهای ملی باشد.
با همه این موارد قرار نیست که همه چیز را به بهانه ورود به عرصه جهانی فراموش کنیم. متاسفانه اکثر بداخلاقیها از خود فدراسیون والیبال سرچشمه میگیرد. وقتی متولیان فدراسیون والیبال متاسفانه توجهی به مسائل اخلاقی ندارند و همه چیز در لفظ و شعار گفته میشود طبیعی است که این اتفاقها هم میافتد. اگر به عقب برگردیم ریشه خیلی از مشکلات امروز روشن میشود. فدراسیون والیبال به هر حال وابسته به دولت است! اگرچه در لفظ یک سازمان غیر انتفاعی است اما همه میدانیم بدون تعارف در ایران فدراسیونها دولتی هستند و از بودجه دولت تغذیه میشوند. در چین نهاد دولتی جلوی در اتاق رییس فدراسیون، رییس سازمان لیگ وقت کتک میخورد، (به همان ماجرایی اشاره میکنم که بهمن سلطانی مقابل در اتاق رییس فدراسیون، حداد را کتک زد) اما در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد و عکسالعملی نشان داده نشد. هیچ کس هم توبیخ نشد. هیچ کس نگفت این رفتار در شان یک ورزشکار مربی یا مسئول است. فدراسیون والیبال آن روز چه کرد؟ چه کسی را محکوم کرد. فقط در رسانهها به غلط این موضوع منتشر شد. ریشه بداخلاقیهای امروز به همین عملکرد فدراسیون برمیگردد.
یعنی معتقدید چون در گذشته با بداخلاقیها برخورد نشد، امروز شاهد گسترش بداخلاقیها هستیم؟
بله همین طور است. چون بداخلاقیها برای مسئولان فدراسیون اهمیتی نداشته است. من به عنوان دبیر هیات والیبال استان تهران از دو مسئولیت خود در یک سال گذشته به دلیل همین بداخلاقیها استعفا کردم. فقط به دلیل بیحرمتیهایی که از سوی مسئولان فدراسیون والیبال انجام شد. در خانه والیبال تهران مسابقه والیبال لیگ برتر بین دو تیم پیکان و باریج اسانس برگزار شد. خبرنگار ایسنا و سایر اهالی رسانه هم حضور داشتند. شلوغترین روزی بود که خودم شخصا به چشم دیده بودم. اگرچه طبق قانون فقط 10 درصد از صندلیهای ورزشگاه به هواداران تیم مهمان اختصاص داشت اما ما بالغ بر 350 صندلی را به هواداران تیم کاشانی اختصاص دادیم. به درخواست مدیران باشگاهها و تایید مدیران فدراسیون حدود 30 درصد از ظرفیت خانه والیبال را به هواداران تیم مهمان اختصاص دادیم.
متاسفانه به صغیر و کبیر رحم نکردند و در حضور رییس فدراسیون والیبال فحاشی کردند و نارنجک پرتاب کردند. اما رییس فدراسیون والیبال در این شرایط سالن مسابقه را رها کرد و رفت. آیا اگر هر کس دیگری مسئولیت داشت این چنین سالن را رها میکرد. پس برای مسئول فدراسیون والیبال مهم نبود که سالن را ترک کرد. تماشاگران به همه فحاشی کردند و در حضور نزدیک به هزار تماشاگر خانم و خانواده ورزشکاران رکیکترین الفاظ را به کار بردند اما در نهایت بعد از شکستن صندلی و پرتاب نارنجک چه اتفاقی افتاد؟ صدها عدد پیچ و مهره خطرناک پرتاب کردند اما در نهایت چه شد؟!
به نظر شما در چنین شرایطی که جو سالن مسابقه متشنج است شخص رییس فدراسیون چه کار میتوانست انجام دهد و صرف تداوم حضور وی در سالن چه فایدهای داشت؟
رییس دو باشگاه آن جا نشسته بودند. رییس فدراسیون به عنوان بالاترین مقام والیبال کشور آیا نمیتوانست به آنها دستور بدهد که تماشاگران خودشان را ساکت کنند؟ این از اختیارات و حق رییس فدراسیون است. اصلا وظیفه رییس فدراسیون بود که در شرایط بحرانی سالن را ترک نکند و دستور دهد که مدیران باشگاه هواداران خود را کنترل کنند. بازی را هم شخص رییس فدراسیون میتوانست متوقف کند. اختیار و حق رییس فدراسیون بالاتر از همه است. قدرت وی را در حوزه فعالیت والیبال هیچ کس ندارد ولی به محض اینکه در مسابقه پیکان و باریج اسانس حاشیهها و فحاشیها شروع شد سالن را ترک کرد. بعد از این جریان کمیته انضباطی فدراسیون چه کرد؟ دو تیم را به دو جلسه بدون تماشاگر و پرداخت چند میلیون جریمه نقدی محکوم کرد. تبعات همان بازی را سال گذشته در شهرهای مختلف شاهد بودیم. در جریان بازی گیتیپسند در اصفهان و در گنبد کاووس هم همین طور این اتفاقها تکرار شد. من دو سال دبیر هیات والیبال استان تهران بودم و مسابقهها را ما اداره میکردیم. تدابیر امنیتی را بیشتر کردیم و با بهرهگیری از قوه قهریه سعی داشتیم تا جو سالنها را مدیریت کنیم. خودم شخصا اعتقادی به برخورد انتظامی ندارم. چرا که مگر حکومت نظامی است که برای برگزاری یک مسابقه با چند هزار هوادار 300 نیروی یگان ویژه در سالن مستقر کنیم. این دیگر محیط ورزشی نمیشود.
به نظر شما کمیته انضباطی فدراسیون متولی بحث اخلاقی هم هست و آیا عملکرد این کمیته در یک سال اخیر موفق بوده و بازدارندگی کافی را برای حاشیهها داشته است؟
اگر عملکرد کمیته انضباطی تاثیرگذار بود که این اتفاقها نمیافتاد. بازیکنی 400 میلیون میگیرد و فحاشی میکند و داور را کتک میزند و بعد هم به اشتباه خودش اقرار میکند. دین ما دین رافت و مهربانی است اما در همین دین هم گفته شده که باید با بداخلاقی و بزهکاری مقابله شود. همه قوانین مدنی ما منطبق با قوانین اسلامی است. هیچ کجا در اسلام گفته نشده که ابتدا باید برخورد خشن صورت گیرد. آیا آرای کمیته انضباطی والیبال در هفته اول، دوم و سوم که صادر شد واقعا تاثیرگذار بود؟ اگر تاثیر داشت که چنین اتفاقهایی نمیافتاد.
مگر چند تیم حاضر در لیگ برتر به معنای واقعی باشگاه هستند؟ آیا جواهری گنبد یا میزان مشهد باشگاه هستند؟ خیر، فقط پیکان و سایپا و کاله و یکی، دو تیم از شهرداریها که وابسته به شهرداری هستند ساختار باشگاهی دارند. کجا متین ورامین یا ارتعاشات در سال قبل باشگاه هستند؟
باشگاه یعنی عضو کانون باشگاهها باشد و اساسنامه داشته باشد. مدیرعامل و اعضای هیات رییسه داشته باشد. حداقل در چند رشته ورزشی فعال باشد. چرا بداخلاقیها از سوی تیمهایی مثل پیکان و سایپا اتفاق نمیافتد زیرا آنها باشگاه دارند و ریشه دارند. طرفداران و هواداران آنها هم سازماندهی میشوند. وقتی یک سرمایهگذار با یک میلیارد تومان تیم تشکیل میدهد دنبال سود خود میرود. الکی تیم نمیدهد که دوازدهم شود.
به نظر شما بداخلاقیها تعمدی است؟
خیر نمیخواهم بگویم از عمد بداخلاقی میکنند. وقتی تیمی ساختار باشگاهی ندارد کمیته فرهنگی ندارد چه کسی مسئول ساماندهی رفتار تماشاگران است. در کدام کمیته تماشاگران و لیدرها باید آموزش داده شوند. نمیخواهم به هیچ تیمی توهین کنم ولی وقتی تیم متین ورامین باشگاه نیست منِ علاقهمند به کجا باید مراجعه کنم. اینها همه تیم هستند و حالا در قالب باشگاهها در لیگ برتر والبیال شرکت میکنند. یکی از عوامل بداخلاقیها هم پولی است که بیحساب تزریق میشود. چه کسی مدعی است که والیبال ورزش دانشگاهی است! از شما به عنوان خبرنگار والیبال میپرسم چند درصد از بازیکنان که حالا ورزش میکنند دانشجوی دانشگاه هستند؟ مگر میشود دانشجوی دانشگاه بود و 10 ماه در طول سال درگیر تیم ملی و باشگاهی باشی. زمانی میتوانیم بگوییم یک ورزش دانشگاهی است که من نوعی وارد دانشگاه شوم و بعد وارد تیم ملی شوم. بسکتبال هم همین طور است. اکثریت قریب به اتفاق والیبالیستها در قدیم دانشجوی دانشگاه بودند نه اینکه حالا به صرف ملیپوش بودن بدون کنکور وارد دانشگاه میشوند و بعد هم سر آخر بعد از اینکه نتوانستند واحدهای خود را پاس کنند اخراج شوند.
شما علت اصلی گسترش بداخلاقی را چه میدانید؟
تاکید میکنم که ریشه بداخلاقیها در خود فدراسیون والیبال است! سال قبل معاون اجرایی فدراسیون که رییس هیات والیبال تهران هم هست با اطلاع کامل شخص رییس فدراسیون والیبال آن رفتار بسیار بسیار زشت و زننده را انجام داد و در اعتراض به حضور دو پیشکسوت والیبال آن رفتار ناپسند( اشاره به برچیدن صندلیهای کنار زمین در خانه والیبال تهران) را انجام داد و اینها ترویج و آموزش بداخلاقی نیست؟
من هر وقت که به بزرگترم احترام نگذارم حق ندارم انتظار احترام داشته باشم، بعد هم رفتند و گفتند که رفع نقص کردیم. اگر آن حرکت رفع نقص بود پس ممکن است داور هم نقص داشته که بازیکن با وی درگیر شده است! فدراسیون والیبال مدعی است که تیمش وارد لیگ جهانی شده، اما فلسفه مسابقه دادن چیست؟ ما با چه فرهنگی میخواهیم به لیگ جهانی برویم. ما چه چیزی را قرار است منتقل کنیم. میخواهیم روسیه و صربستان برویم کتک زدن داور را منتقل کنیم! فرهنگ فحاشی و پیچ پرتاب کردن را انتقال دهیم؟
در دهه شصت در اوج موشکباران و جنگ که بسیاری به یاد ندارند، در همان سالن امجدیه تاریخ والیبال ایران رقم میخورد. خواهش من از بزرگسالان چون حاتمی، شفق، یگانه و... این است که تاریخ والیبال ایران را منتقل کنند چرا که همه آنها مسئول هستند. به فاصله یک متر از زمین والیبال تماشاگر چهار زانو روی زمین مینشست، بازیکنان جا برای اینکه بروند و سرویس بزنند نداشتند. اگر یک توپ سه متر از زمین خارج میشد بازیکن برای برگرداندن آن باید به میان هواداران میرفت. هیچ پلیسی هم نبود. دو تا سه نفر مامور شهربانی در سالن بودند. خون از دماغ کسی نمیریخت و کسی به دیگری تو نمیگفت. بازیها هم توپرسان نداشت. بازیکن برای تصاحب توپ خودش باید به دنبال توپ میرفت و به تماشاگر نزدیک میشد. تماشاگر هم برایش فرقی نداشت این بازیکن کدام تیم است و از گل کمتر نمیگفت.
چه اتفاقی افتاد که به این جا رسیدیم. قدیم نه توپ بود نه امکاناتی بود و نه کفش 500 هزار تومانی وجود داشت. یک توپ و یک تور وجود داشت. ایسنا در گزارشی از «عمو صالح» و «عزیز پرتوی» از این موضوع یاد کرده. واقعا همانها بودند که حالا نیستند. همه کسانی که به سالنهای ورزشی میآیند به احترام نیاز دارند. فرقی نمیکند. پیشکسوت یا تماشاگر همه باید احترام ببینند.
شخص رییس فدراسیون از اوضاع تک تک افرادی که به عنوان ناظر یا داوری به شهرهای مختلف میروند اطلاع دارد. آنها را از نظر فرهنگی و خانوادگی و اجتماعی و... میشناسد.
آیا عملکرد ناظران در گسترش حاشیهها تاثیرگذار بود؟
فکر میکنید چرا ناظران جدیدی نداریم. هنوز همان نیروهای قدیمی به کار گرفته میشوند زیرا تربیت نیروی انسانی صورت نگرفته است. همین است که شاهد اتفاقهای مختلف هستیم. بازیکن خیلی راحت به ناظر هرچه میخواهد میگوید. داور و ناظر هم همین طور... .
سرمایههای انسانی ما کجا رفتند؟ این آقایانی که سالهای سال است نظارت میکنند آیا نباید تغییر کنند؟ اصلا نگرش ما نیاز به تغییر ندارد؟ تغییر جزو خصلت انسان است. تا زمانی که قومی در خود تغییر ایجاد نکرده، نمیتواند به جایی برسد. این آیه قرآن است. متاسفانه هر انتقادی که از طرف رسانهها یا بزرگان والیبال صورت میگیرد که همه هم سازنده است اما مسئولان فدراسیون هنوز تحمل انتقاد را ندارند تا یکی انتقاد میکند به وی تهمتهای ناروا میزنند و وی را با برخی الفاظ میخوانند. آیا این جواب انتقاد است؟ آیا بدین ترتیب میخواهیم در دنیا پیشرفت کنیم؟ در 24 ساعت روز حدود 20 ساعت همه به مسئولان فدراسیون فوتبال انتقاد میکنند و در رسانهها مطرح میشود پس همه مربیان و کارشناسان فوتبال از نظر مسئولان والیبال ... هستند و ...؟!
با تمام این شرایط چه باید کرد تا حاشیهها تمام شود و دیگر شاهد گسترش بداخلاقیها نباشیم؟
باید خودمان را اصلاح کنیم. خداوند حضرت امام(ره) را رحمت کند. ایشان فرمودند اگر فرهنگ جامعهای اصلاح شود، آن جامعه هم اصلاح خواهد شد. امروز اگر فرهنگ والیبال ما اصلاح شود و اخلاق اصلاح شود شرایط بهبود مییابد. چندی پیش مطلبی خواندم که رییس فدراسیون والیبال به پورحسن دستور ویژه داده است که برخورد ناشایست یک مربی را با خبرنگار صداوسیما پیگیری کند. تازه آقایان فیلشان یاد هندوستان کرده است. به آدم و عالم در فدراسیون والیبال توهین شده. فدراسیون به بزرگان والیبال توهین کرده است. مثال میزنم؛ اگر میرفخرایی، انسان خویشتندار و بزرگی نبود و طبع بلندی نداشت خیلی راحت میتوانست الفاظی که نسبت به وی داده شده است را پیگیری کند. باید از خودمان شروع کنیم. متاسفانه در فدراسیون والیبال بازار غیبت و تهمت و دروغ وجود دارد. چهار سال در فدراسیون والیبال بودم خدا شاهد است که دوشنبهها کمیته انضباطی بود و سعی میکردم آن روز فدراسیون نروم. فدراسیون در دوشنبهها به راهروی دادسرا شبیه است. والیبالی که من بازی کردم و بیش از 30 سال مفسر آن بودم هرگز این نبود. این والیبال برای جامعه ورزش خجالتآور است. باید خودمان را اصلاح کنیم و دروغ نگوییم و با واقعیتها درست روبهرو شویم. وقتی میدانم که زیر مجموعهام اشکال دارد چرا آدمهایی را که میدانم اشکال دارند برایشان هفتهای دو تا حکم ناظری میزنم؟ تربیت نیروی انسانی در فدراسیون چه بوده است؟ آیا فقط به بازیکن ساختن محدود میشود. همین بازیکنان را تربیت کرده است که همه بین رنج سنی 18 تا 27 – 28 سال هستند که بداخلاقی میکنند. آنها در کدام مکتب متولد شدهاند؟ آیا هدف ورزش در نظام اسلامی این بوده است؟ ورزش افزایش عزت نفس است که روح و روان آسایش پیدا کند.
خود شما در زمان تصدی مسئولیت در فدراسیون چقدر با بداخلاقیها برخورد کردید؟
فقط در دو مورد استعفای من که به رییس هیات والیبال تهران و رییس فدراسیون دادم هیچ موضوعی را به جز مسائل اخلاقی عنوان نکردم. واقعا از این مسئله رنج میبردم. در همان فدراسیون، داور به من فحش ناموسی داد و در اتاق من را با لگد باز کرد. چهار نفری به اتاقم آمدند تا کتکم بزنند با همان حالت رفتم پیش ریس فدراسیون و همین آقایان نشستند و هرچه دلشان خواست گفتند و فحاشی کردند و گفتند که دیه تو چقدر است! مقابل چشم رییس فدراسیون همین قدر ساده من را تهدید کردند، فکر میکنید عکسالعمل رییس فدراسیون چه بود؟ وقتی از اتاق رفتند، رییس به من گفت، آنها بدبخت هستند طوری از دل آنها دربیاور. من چهار سال تمام مقابل این بیاخلاقیها در والیبال ساحلی ایستادم. داشت به قیمت از دست دادن سلامتی من تمام میشد تا آنجا که توانستم و موفق شدم و همه استقبال کردند. البته عدهای هم منافعشان به خطر افتاده بود. والیبال ساحلی در چهار سال قبل پاکترین و سالمترین دوران خود را گذراند و با شهامت میگویم که منظمترین و سالمترین کمیته در فدراسیون بودیم.
و سخن پایانی
میخواهم سالهایی را یادآور شوم که در اوج دوران جنگ تحمیلی، زمانی که حمله هوایی عراق وجود داشت و یک در هم بیشتر در سالن امجدیه نبود، مردم با عشق به سالن میآمدند. مردم ورزشکاران، پیشکسوتان و ورزش والیبال را دوست داشتند. قدیم احترام خیلی بود. اما حالا دیگر نیست. گلایه من از دوستان خودم است. از امیدوار حاتمی، شفق و پورحسن است که چرا تاریخ را منتقل نمیکنند. همین میشود فرهنگ سازی؛ اینها میشود آموزش. شما از حاتمی بپرسید که واقعا یک ریال برای داوریها پول میگرفت؟ یا از خود پورحسن بپرسید برای قضاوت بازی استقلال و تهران جوان چقدر پول میگرفت؟ آنها دوست داشتند با عشق به ورزش نگاه کنند.