تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۱ - ۱۶:۳۷
کد خبر: ۲۴۶۵۹
تعداد نظرات: ۴ نظر
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
حسين فركی: جايگاه اول تا سوم را براي تيمم نمی بينم/ فوتبال ايران توخالی شده است

حسين فركي مربي نام‌آشناي فوتبال كشورمان كه پس از عملكردي قابل قبول در نفت تهران راهي خوزستان و تيم فولاد شد، اين روزها با سرخ‌پوشان اهوازي نتايج خوبي مي‌گيرد. البته او فكر كردن به قهرماني را در اين فصل از رقابت‌ها براي تيمش زود مي‌داند و معتقد است فولاد بايد پله‌پله از شرايط گذشته فاصله گرفته تا در سال‌هاي آينده بتواند بار ديگر جام قهرماني را بالاي سر ببرد.

فركي  از شرايط تيمش، فصل دوازدهم ليگ برتر و تيم‌ملي سخن گفت كه در ادامه مشروح آن را مي‌خوانيد.


ابتدا درباره چگونگي آمدنتان به فولاد توضيح دهيد. شما با نفت تهران نتايج خوبي كسب كرديد، چه شد كه در آن‌جا نمانديد و به خوزستان آمديد؟

من وقتي وارد تيم فولاد شدم، با فضاي خوزستان بيگانه نبودم و قبلا هشت، ‌نُه ماهي به عنوان مربي در فولاد كار كرده بودم. بعد از اين‌كه از اين تيم رفتم، عملكرد فولاد را دنبال مي‌كردم و از اين‌كه اين تيم به ليگ دسته يك سقوط كرد، متاسف شدم. پس از تغيير و تحولاتي كه به وجود آمد و امتياز خريداري شد، اين تيم كارش را شروع كرد و در سال‌هاي اخير، فولاد يكي از تيم‌هاي خوب و با پتانسيل بالا از نظر نيروي انساني در اين منطقه بوده است اما اعتقادم بر اين است كه باتوجه به اين‌كه خوزستان در ليگ دسته يك، پنج تيم و در ليگ برتر دو تيم دارد، مي‌تواند خيلي بالاتر و بهتر از اين در فوتبال كشور عمل كند و درنهايت نيز مثل گذشته، فوتبال اين استان در تيم‌ملي نقش داشته باشد. اين يك نگاه بلندمدت است و فكر مي‌كنم هم‌اكنون خوزستان سهم بسيار كمي در تيم‌ملي دارد و اين نشان دهنده اين است كه در فوتبال خوزستان اتفاقاتي رخ داده و يا در حال افتادن است كه اميدواريم در ادامه نيفتد.

خوزستان بايد در كشور به جايگاه واقعي خود برسد و بتواند نقش مهمي را براي فوتبال ملي ايفا كند تا مثل امروز اين نگراني‌ها براي تيم‌ملي وجود نداشته باشد. هر چند كه بازيكنان ساير استان‌ها نيز شايستگي خود را نشان مي‌دهند و در تيم‌ملي كار مي‌كنند ولي واقعيت اين است كه نقش خوزستان مي‌تواند پررنگ‌تر از آن‌ چه كه اكنون است، باشد. من با اين ديدگاه اين مسووليت را در تيم فولاد قبول كردم تا هم بتوانم در اين زمينه نقشي داشته باشم و هم براي آينده‌ي كاري خودم كارنامه خوبي به جا بگذارم. از ديگر دلايلي كه باشگاه فولاد را براي فعاليت انتخاب كردم اين بود كه مديرعامل اين باشگاه يك فرد ورزشي است زيرا با مدير ورزشي بهتر مي‌توان كار كرد. واقعيت اين است كه وقتي مديران سياسي و اقتصادي جايگزين مديران ورزشي شوند، فوتبال نيز وارد اين بخش‌ها مي‌شود.

ما از 15 خردادماه كارمان را شروع كرديم و وقتي وارد تيم فولاد شدم، تغييرات زيادي داشتيم. تعدادي از بازيكنان از جمع تيم جدا شدند و چند بازيكن باتجربه جذب كرديم تا به تيم كمك كنند. همچنين بازيكنان خارجي‌اي كه مي‌توانستند به تيم كمك كنند را جذب كرديم. به نظرم تجربه جواني تيم فولاد از باتجربگي اين تيم بيشتر بود ولي اگر تيمي بخواهد هدفي را دنبال كند، اولين هدفش نتيجه گرفتن خواهد بود و در فوتبال كشور ما هم نتيجه گرفتن حرف اول را مي‌زند. اگر ما بتوانيم هدفمان را با گرفتن نتيجه دنبال كنيم و به آن هدف واقعي خودمان نيز نزديك شويم، خواسته همه‌ي ما برآورده مي‌شود.

متاسفانه ما در ابتداي مسابقات بازدهي خوبي نداشتيم به دليل اين‌كه شايد تمرينات‌مان را زودتر از ساير تيم‌ها شروع كرديم. علاوه بر آن خوزستان از نظر آب و هوايي نسبت به ساير استان‌ها شرايط متفاوت‌تري دارد و ما در اين شرايط روزهاي سختي را طي كرديم. اين مساله مي‌تواند دليل مهي باشد چون بازيكنان تيم نيز مي‌گفتند كه گرماي امسال مثل سال‌هاي گذشته نيست. بالاخره ما اين شرايط را پشت سر گذاشتيم تا اكنون كه در وضعيت خوبي قرار گرفتيم. تا شروع مسابقات نيز سه اردو برگزار كرديم و پس از قرعه‌كشي رقابت‌ها باتوجه به اين‌كه در ماه رمضان ميزبان بوديم، ابتدا فكر مي‌كرديم قرعه‌ي خوبي نصيب‌مان شده است ولي در عمل ديديم كه به ضررمان تمام شد چون فكر نمي‌كرديم گرماي هوا اين همه روي ما تاثير بگذارد.

با اين وجود فكر مي‌كنم در بازي‌هايي كه در اهواز مقابل سپاهان و مس انجام داديم، حق‌مان باخت نبود. سايپا را در اهواز شكست داديم و با آلومينيوم در بندرعباس كه هواي بدتري نسبت به اهواز دارد نيز در ماه رمضان بازي كرديم. طبيعي بود كه گرما ما را اذيت كند و نفراتي كه به تيم اضافه كرده بوديم نيز با ساير بازيكنان هماهنگ نشده بودند و زمان نيز براي رسيدن به هدفمان كه ارايه يك فوتبال روان، زيبا و رو به جلو بود، كافي نبود. از بازي با پرسپوليس به بعد، تاحدودي شرايط تيم بهتر شد و بازيكنان هماهنگي لازم را پيدا كردند تا اين‌كه در اصفهان نيز برابر ذوب‌آهن امتياز از دست داديم.

از بازي با ذوب‌آهن به بعد، هم هوا بهتر شد و هم بازيكنان شرايط بهتري پيدا كردند و درنهايت نتايجي كه در اين مدت گرفتيم، نسبت به شروع ليگ خيلي بهتر بوده و هم‌اكنون تيم، شش هفته است كه باخت نداشته است ولي اعتقاد خودم اين است كه هنوز كافي نيست. البته وقتي يك مربي وارد تيمي مي‌شود، در سال اول مشغول شناخت و ارزيابي بازيكنان است و در سال دوم اهداف و تفكرات خود را پياده مي‌كند تا بتواند در سال سوم به نتيجه برسد. روال كار زيربنايي اين گونه است ولي در فوتبال ما نتيجه حرف اول را مي‌زند؛ بنابراين بايد اول نتيجه بگيريم و بعد به هدف برسيم.

هدف‌گذاري باشگاه فولاد در اين فصل از رقابت‌ها قرارگرفتن در چه جايگاهي است؟

وقتي وارد باشگاه فولاد شدم صحبتي از جايگاه با مديرعامل نداشتم اما هر دو مي‌دانيم كه در اين مجموعه در حال دنبال هدفي هستيم كه نتيجه نيز مي‌تواند در آن نقشه داشته باشد و اين گونه نيست كه تحت فشار قرار بگيريم تا حتما اين اتفاق بيفتد زيرا اگر سياست‌گذاري باشگاه اين گونه بود براي جذب بهترين‌ها هزينه مي‌كرد؛ كاري كه بسياري از تيم‌ها انجام دادند و برايشان نتيجه‌اي هم نداشت. معتقدم اين راه چاره براي مطرح‌شدن فولاد در فوتبال كشور نيست ولي ما تلاش مي‌كنيم كه اولين چيزي كه به آن دست پيدا مي‌كنيم، سهميه باشد و فكر مي‌كنم كه اگر امسال بتوانيم يك گام به جلو برداريم و اهداف خود را پله‌پله طي كنيم، مي‌توانيم در ادامه اميدوار باشيم كه سهميه كسب كنيم و اگر اين مهم همين امسال هم رخ دهد، خيلي خوشحال مي‌شويم.

سال گذشته تيم‌هايي مانند سپاهان، استقلال و ذوب‌آهن شانس زيادي براي كسب سهميه داشتند ولي نفت تهران و صبا ‌تيم‌هاي كم ادعايي بودند اما درنهايت صبا موفق به كسب سهميه شد و نفت نيز نزديك به صبا بود و مي‌توانست سهميه بگيرد. در واقع در فوتبال ما رسيدن به سهميه كار سختي نيست. فرهنگ فوتبال ما بر مبناي دوستي، رفاقت و احساس است و فوتبال ما فعلا در اين بخش پيش مي‌رود تا در بحث فوتبالي؛ يعني اگر تيم‌ها رفاقت، دوستي و مديريت داشته باشند و در كنار آن تلاش كنند به سهميه مي‌رسند اما اين‌كه امسال ما چه نتيجه‌اي را دنبال مي‌كنيم، گام اول اين است كه بتوانيم خودمان را از آن‌چه در گذشته بوديم، به جلو ببريم و در ادامه از نظر اجراي كارهاي فني و تاكتيكي، نيروي انساني و كمبودهايي كه احساس مي‌شود، تغيير كنيم. اگر نتوانستيم سهيمه بگيريم، اميدوارم در نيمه جدول به بالا و در رده‌هاي ششم تا نهم قرار بگيريم. براي گام اول خوب است ولي براي فصل‌هاي بعد مي‌توانيم با برطرف كردن كمبودها و شناخت بيشتر، يك تيم قوي‌تر ببنديم تا به بالاي جدول برسيم.

با اين تفاسير فكر مي‌كنيد قهرماني براي فولاد دور از دسترس است؟

من نمي‌خواهم خودم را گول بزنم؛ من قهرماني، نايب‌قهرماني و سومي را براي تيمم ‌نمي‌بينم ولي اگر خوشبين باشيم مي‌توانيم در رده‌ چهارم جدول قرار بگيريم و در غير اين صورت، در حال حاضر با شرايطي كه ما داريم، نمي‌توانيم يك رقابت پاياپاي با ساير تيم‌ها داشته باشيم. هر چند كه زيبايي فوتبال نيز همين است و اين اتفاق‌ها نيز ممكن است بيفتد، به همين دليل هيچ وقت نخواسته‌ام از پيش قضاوت كنم و وعده بدهم. به نظر من وعده‌دادن كار درستي نيست و مربيان بزرگ دنيا نيز چيزي خلاف واقع نمي‌گويند. اگر وعده ندهيم ولي به جايگاه خوبي دست پيدا كنيم، خيلي خوب است و ارزش خودش را دارد ولي اگر به وعده‌مان عمل نكنيم، اعتمادها سلب مي‌شود.

تاثير تعطيلي‌ها بر افت كيفي ليگ تا چه اندازه بوده است؟

دليل عمده افت كيفي ليگ همين تعطيلي‌ها است و تيم‌ ما نيز در دو مرحله از اين تعطيلي‌ها ضرر كرد. به طور كلي اين فاصله‌ها باعث مي‌شود بازيكنان خسته، فوتبال‌زده و يا آسيب‌ديده شوند. اين تعطيلي‌ها براي برخي از تيم‌ها نيز هزينه‌بر است زيرا مجبور هستند اردو برگزار كنند. براي بازي تيم‌ملي با تاجيكستان ليگ تعطيل شد در حالي كه بازيكناني كه در اين ديدار به ميدان رفتند، بازيكنان اصلي نبودند، پس چه دليلي داشت كه ليگ تعطيل شود؟ ما با سرمربي تيم‌ملي همكاري مي‌كنيم اما درنهايت نتيجه نه به نفع ما و نه به نفع تيم‌ملي بود.

از نظر شما چرا در چند سال اخير ليگ‌مان پديده‌اي نداشته است؟

به دليل اين‌كه بازيكنان ما مثل گذشته انگيزه‌هاي لازم را براي مطرح شدن ندارند. مطرح شدن يعني رسيدن به تيم‌ملي كه بايد براي رسيدن به آن تلاش كنند ولي متاسفانه در چند سال اخير تزريق پول بي‌رويه باعث شده بازيكنان ارضا شوند و مانع از رسيدن آن‌ها به ذهنيتي شود كه در بازيكنان گذشته وجود داشت. بازيكنان امروزي به راحتي به شهرت مي‌رسند و طي يك يا دو سال به پولي كه نياز دارند مي‌رسند و بعد هم هيچ انگيزه‌اي براي ادامه ندارند. اين مساله باعث مي‌شود كه ظهور پديده‌ها در فوتبال كم شود.

با اين اوصاف معتقديد پولي كه به بازيكنان داده مي‌شود، بيش‌تر از عملكرد آن‌ها است؟

براي اين فوتبال و فوتباليست‌ها بله؛ ولي شايد هم در برخي موارد عادي باشد، به هرحال فوتبال سختي‌هاي خودش را دارد. اگر كسي به اندازه پولي كه مي‌گيرد تاثيرگذار باشد، شايد حتي اين پول برايش كم باشد ولي گاهي افراط و تفريط صورت مي‌گيرد و پول‌هاي بيش از حد به دليل تصميمات غلط به بازيكنان پرداخت مي‌شود. متاسفانه اين پول‌ها در فوتبال عادلانه تقسيم نمي‌شوند.

تاكنون قضاوت‌ها را چطور ديده‌ايد؟

فكر مي‌كنم كار كردن در تمام بخش‌هاي اجرايي فوتبال مشكل است و سخت‌ترين آن هم داوري است اما داوران نيز مانند ساير بخش‌ها ممكن است دچار اشكال باشند. اهميت كار داور قضاوت است و خدا نكند كه داور يا داوراني با نيت‌هاي بد و به عمد كاري انجام دهند كه البته من اعتقاد دارم ما چنين داوراني نداريم و هر چه هست همان ضعف، كم‌تجربگي و اشتباهات است. اگر فضاي استاديوم كنترل شده نباشد، روي داور تاثير مي‌گذارد و دچار اشتباه مي‌شود. البته همه اشتباه مي‌كنند اما اشتباهات داور به دليل اين‌كه در نتيجه تاثيرگذار است، بيشتر مورد توجه است ولي اين‌كه ما داور را زير سوال ببريم و جنجال درست كنيم، رفتار مناسبي نيست. همچنين ما با كمبود داور طراز اول هم مواجه هستيم.

نظرتان درباره كاهش تعداد تيم‌ها در فصل آينده چيست؟ فكر مي‌كنيد اين كار سطح كيفي ليگ را بالاتر مي‌برد؟

مشكل ما در ليگ، زمان است. مثل زماني‌كه مسابقات مقدماتي جام‌جهاني برگزار مي‌شود و عملا ليگ با 18 تيم به مشكل مي‌خورد. امسال اين مشكلات خيلي بيشتر بود و نتيجه آن تعطيلي‌هاي زيادي بود كه به دليل بازي‌هاي مقدماتي جام‌جهاني ايجاد شد. بحث 16 و 18 تيمي مربوط به زمان دادكان بود كه مدت‌ها روي آن كار شد. به نظرم ليگ با 16 تيم مي‌تواند كيفيت خوبي داشته باشد و در كنار آن جام‌حذفي هم انجام شود و تيم‌ملي هم با مشكل روبه‌رو نشود. معتقدم مشكل از جايي شروع شد كه ليگ را 18 تيمي كردند. شايد فوتبال ما پتانسيل داشتن 20 تيم را نيز داشته باشد ولي زمان اين اجازه را نمي‌دهد.

پس از مدت‌ها ابهام نسبت به برگزاري جام‌حذفي سرانجام تصميم گرفته شد كه اين جام برگزار شود، نظر شما در اين خصوص چيست؟

من يكي از موافقان برگزاري جام‌حذفي هستم اما در كل معتقدم اين نظرخواهي‌ها غلط است. يعني تصميم‌گيري‌ها متزلزل است و اگر قاطعانه اعلام مي‌شد كه جام‌حذفي برگزار مي‌شود، نيمي از تيم‌ها شركت نمي‌كردند. اين‌كه باشگاه‌ها در اين زمينه اظهارنظر كنند، يك ضعف است. درمجموع برخي تيم‌ها در اين جام با بازيكنان اصلي و برخي ذخيره شركت مي‌كنند كه گروه دوم فقط مي‌خواهند حضور داشته باشند تا شايد سهميه كسب كنند كه به نظرم برگزاري رقابت‌ها به اين صورت كيفيتي نخواهد داشت ولي ما در اين مسابقات با قدرت شركت مي‌كنيم زيرا براي ما يك فرصت است.

چرا فوتبال ما حرفه‌اي نيست و براي رسيدن به سطح حرفه‌اي بايد چه اقداماتي انجام شود؟‌

فوتبال ما حرفه‌اي نيست زيرا در ليگ‌هاي حرفه‌اي، تيم‌ها هر سه يا چهار روز يك بار، بازي برگزار مي‌كنند و كارشان فوتبال است ولي كار بازيكنان ما فقط فوتبال نيست و تغذيه و تفكر حرفه‌اي نيز ندارند. معتقدم مقدمه‌ رسيدن به فوتبال حرفه‌اي، در باشگاه‌ها است و بايد براي رسيدن به آن برنامه‌ريزي كرد. باشگاه فولاد و همچنين سپاهان در گذشته، جزو تنها باشگاه‌هايي هستند كه كار زيربنايي انجام داده‌اند. اكنون بيشتر باشگاه‌هاي ما تنها نام باشگاه را يدك مي‌كشند در حالي كه مثل يك باشگاه نيستند؛ با داشتن يك تيم، زمين چمن و يك دفتر كه نمي‌توان باشگاه‌داري كرد. كشورهاي اطراف ما براي كسب سهميه‌ آسيا هيچ مشكلي ندارند ولي ما چند سال است كه در اين زمينه ضعف‌هاي زيادي داريم. زيرساخت‌هاي يك فوتبال حرفه‌اي، سخت‌افزارها هستند كه بايد بيشتر به آن توجه كنيم.

فوتبال ما با زماني‌كه به صورت آماتور كار مي‌كرديم، فرقي نكرده است چون اكنون حرفه‌اي‌گري را تنها در سخت‌افزارها دنبال مي‌كنيم كه در اين زمينه نيز تاكنون نتوانسته‌ايم موفق باشيم. ‌متاسفانه دولتي بودن تيم‌هاي ما نيز باعث شده نتوانيم به فوتبال حرفه‌اي نزديك شويم زيرا اگر دولت تيم‌هاي ليگ را حمايت نكند، كار خيلي از تيم‌ها به مشكل برمي‌خورد مگر اين‌كه وزارت ورزش از كشورهايي كه در گذشته شرايط ما را داشته‌اند، الگوبرداري كرده و فوتبال ما را به سمت حرفه‌اي شدن پيش ببرد. به نظرم با شرايطي كه اكنون داريم، تا 20 سال ديگر نيز همين راه را مي‌رويم و هيچ تغييري در ساختار فوتبال ما ايجاد نمي‌شود.

درخصوص تيم‌ملي هم صحبت كنيد. ارزيابي شما از وضعيت فعلي تيم‌ملي و راهي كه براي رسيدن به جام‌جهاني دارد، چيست؟

من نيز مانند خيلي از ورزشي‌ها و مردم نسبت به وضعيت موجود تيم‌ملي نگران هستم. تا سال 2006 تيم‌مان شرايط خوبي داشت و نگراني‌ها تا اين اندازه نبود و كسي تاسف نمي‌خورد. علت آن نيز برنامه‌ريزي‌اي بود كه براي رفتن به جام‌جهاني صورت گرفته بود. اكنون نسلي از فوتبال ما تغيير كرده است و ديگر بازيكناني نظير دايي، هاشميان، مهدوي‌كيا، گل‌محمدي، رضايي و بختياري‌زاده را در اختيار نداريم. بعد از سال 2006 اين نسل از فوتبال ملي ما جدا شدند و از آن به بعد تيم‌ملي ما روزبه‌روز از شرايط خوب دور شد. پست‌هاي تحميلي كه در اين چند سال به خيلي از مسوولان داده شد، باعث شد اكنون تاسف آن روزها را بخوريم و نگراني‌هاي ما به حداكثر برسد. پيش‌بيني مي‌كنم در ادامه نيز شرايط سختي را خواهيم داشت زيرا تيم‌ملي قدرتمند و باكيفيتي نداريم و اگر دو يا سه مهره را از تيم فاكتور بگيريم، به تيمي معمولي تبديل مي‌شويم كه توان مقابله با تيم‌هاي هم‌گروه خود را نخواهيم داشت. البته اگر بخواهيم همان فوتبال ايراني و احساسي خود را ارايه دهيم، شايد بتوانيم نتيجه بگيريم.

تيم ما برابر ازبكستان اگرچه بهتر از بازي با كره‌جنوبي كار كرد ولي نتوانست نتيجه بگيرد و اين شكست زنگ خطري براي ما است كه اگر از همين امروز به فكر يك فوتبال بابرنامه‌ و حساب‌شده نباشيم، در ادامه نيز نمي‌توانيم تيم‌مان را در مسابقات جام‌جهاني ببينيم. ژاپن اكنون با 13 امتياز و با اقتدار به جام‌جهاني مي‌رود و كره نيز براي صعود به جام‌جهاني دغدغه‌اي ندارد زيرا آن‌ها در كنار عرق ملي و تعصبي كه دارند، از نظر فني هم قدرتمند هستند ولي متاسفانه اگر از فوتبال ما احساس را جدا كنند، يك تيم معمولي هستيم.

نظرتان درباره دعوت آرش افشين به اردوي تيم‌ملي و سپس خط خوردن وي از ليست اصلي چيست؟

اين اتفاقات براي بازيكن و باشگاه خوب نيست زيرا به نظر من ارزيابي يك بازيكن نبايد در قالب يك بازي تداركاتي آن هم با تيمي مانند تاجيكستان باشد. به نظرم يك بازيكن را بايد در طول چند بازي ليگ ارزيابي كرد. خط خوردن يك بازيكن ممكن است تاثيرات منفي روي روحيه‌ آن داشته باشد. آرش در شرايط سختي قصد رفتن به فرانسه را داشت و از قبل نيز برنامه‌ريزي‌ها انجام شده بود كه يكباره و در همان روز پرواز آرش، اعلام شد كه او به تيم‌ملي دعوت شده است. چنين شرايطي تمام برنامه‌هاي اين بازيكن را نامشخص كرد و اين بازيكن براي رفتن به فرانسه و ماندن در اردوي تيم‌ملي، سردرگم شده بود. ما سعي داشتيم همان شب رضايت كادر فني تيم‌ملي را بگيريم كه آرش سفرش را به عقب نيندازد و تا 48 ساعت بعد خودش را به اردوي تيم‌ملي برساند. درنهايت او به فرانسه رفت و بعد از اين‌كه بخشي از كارهاي خود را انجام داد، بازگشت و به اردوي تيم‌ملي اضافه شد ولي بعد از شركت در تمرينات تيم‌ملي، خط خورد. حالا ما چگونه مي‌توانيم ذهن اين بازيكن را به شرايط قبلي برگردانيم؟

حضور افشين در تيم ليل فرانسه به كجا رسيد؟

او كارهاي خود را مرحله به مرحله پيش مي‌برد. در مرحله‌ اول كارش به طور كامل انجام نشد ولي صحبت‌هايي انجام شده و باشگاه در حال پيگيري است. موافقت من با حضور آرش در اين تيم نيز براي خود او و پيشرفتش است و باوجود اين‌كه مي‌دانم او بازيكن موثري است و ممكن است براي پيدا كردن جايگزين او دچار مشكل شويم ولي نمي‌توانم مانع پيشرفت او شوم. افشين تا نيم‌فصل در اختيار تيم ما است و در ادامه نيز بايد ببينيم مذاكرات دو باشگاه به كجا مي‌رسد.

در فولاد به جز افشين، بازيكنان ديگري شايستگي دعوت‌شدن به تيم‌ملي را دارند؟

بله؛ بختيار رحماني، عبدالله كرمي و مهرداد جماعتي نيز بازيكنان خوبي هستند كه در بازي‌هاي ما عملكرد قابل قبولي داشته‌اند. اگرچه تيم‌ملي محدوديت‌هايي دارد ولي به نظر من اين بازيكنان شايستگي آن را دارند كه به اردوي تيم‌ملي دعوت شوند و از نزديك محك بخورند. به نظر من اگر تيم‌ملي به جام‌جهاني صعود كند، اين نسل از فوتبال ما بايد در جام‌جهاني حضور يابد زيرا تا دو سال آينده ديگر بازيكنان قديمي تيم‌ملي جوابگوي انتظارات كادر فني نخواهند بود. اكنون كه همه باشگاه‌ها كاملا در اختيار تيم‌ملي هستند، اميدواريم كادر فني تيم‌ملي نگاه بهتري به نسل جديد فوتبال ما داشته باشد زيرا اگر تيم‌ملي نتواند به جام‌جهاني برود، پايان زندگي نيست ولي ما بيشتر ضرر مي‌كنيم و مسوولان ضرر كمتري مي‌كنند.

علت كم‌شدن لژيونرهاي فوتبال ما چيست؟ به نظر مي‌رسد عدم‌حضور ايران در جام‌جهاني در اين زمينه تاثيرگذار باشد.

تيم‌هايي كه در سطح جهان بازيكن جذب مي‌كنند، براساس كارنامه‌اي است كه آن بازيكن در تيم‌ملي‌اش داشته است؛ وقتي ما در سطح ملي موفقيتي نداريم طبيعي است كه لژيونرهايمان كم باشند. در گذشته‌ كشورهاي حوزه‌ي خليج‌فارس خواستار بازيكنان ايراني بودند ولي اكنون آن‌ها نيز تمايلي به جذب بازيكنان ما ندارند و يا اين‌كه براي جذب يك بازيكن خيلي تحقيق مي‌كنند. برعكس اين نيز است؛ در گذشته‌ در فوتبال‌مان بازيكنان خارجي زيادي نداشتيم ولي اكنون تعداد آن‌ها زياد شده است و بعضي از آن‌ها نيز كيفيت خوبي ندارند. افزايش تعداد بازيكنان خارجي در ليگ ما نشان مي‌دهد كه فوتبال ما نيز توخالي‌ شده است. در فوتبال سطح جهان، جابه‌جايي بازيكنان خارجي به دليل مسايل اقتصادي باشگاه‌ها، جذابيت بازي‌ها و جذب هوادار در ورزشگاه‌ها است در حالي كه در كشور ما اين اهداف دنبال نمي‌شوند و ما به دنبال پر كردن ضعف خود هستيم.

در پايان از برنامه‌‌هايتان براي جذب بازيكن در نيم‌فصل دوم بگوييد.

در نيم‌فصل كار براي جذب بازيكن سخت است زيرا بيشتر تيم‌ها سعي دارند بازيكنان خوب خود را از دست ندهند اما تيم ما به جذب بازيكن نياز دارد زيرا فشردگي مسابقات در دي‌ماه زياد است و احتمال آسيب‌ديدگي بازيكنان و محروميت‌ها نيز زياد مي‌شود، به همين دليل احساس مي‌كنيم كه بايد تيم خود را تقويت ‌كنيم. ما براي جذب بازيكن داخلي و خارجي محدوديتي نداريم و در بخش‌هاي حمله، هافبك و دفاع به دنبال جذب بازيكن داخلي هستيم ولي اگر نتوانيم بازيكنان مورد نياز خود را جذب كنيم، بايد سختي زيادي تحمل كنيم و براي مقابله با مشكلات، برنامه‌ريزي خوبي انجام دهيم.


مرجع / ایسنا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۴
مرتضی باورساد
|
UNITED STATES
|
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۴
1
3
به امید خدا فولاد قهرمان خواهد شد
استركي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۷
0
1
اميدوارم مديران تصميم گير تيم فولاد خوزستان اين مربي با دانش و شخصيت را حفظ نمايند.
یباری
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
0
1
فولادبرای قهرمانی بایدنیم فصل تقویت میشد
محمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۵
0
1
فولاد قهرمان میشه خدا میدونه چه ها میشه به لطف یزدان و بچه ها فولاد قهرمان میشه.خدا حفظت کنه فرکی
:
:
:
آخرین اخبار