تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۱ - ۰۲:۰۷
کد خبر: ۲۳۵۵۵
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

"مبارزه" به جای "برنامه ریزی"

دکتر حسن دادخواه- دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز
اداره امور جوامع انسانی در روزگار نو و معاصر در مقایسه و سنجش با گذشته های دور، با پیچیدگی های زیادی همراه شده است. امروزه کمبود منابع، افزایش جمعیت، فراوانی و تعدد و تنوع خواسته ها ، محدودیت های زیست محیطی و ..... موجب گشته است تا این پیچیدگی روز به روز بیشتر شود.

از سوی دیگر سیاست مداران و حکمرانان در جوامع مدرن ، با پشت سر گذاشتن تجربه های فراوان و عبور از سختی ها ی جان کاه ، به این دستاورد عقلی و خرد جمعی رسیده اند که تنها راه گریز از این پیچیدگی ها و بهره گیری بهینه از امکانات و منابع ، حفظ مصالح ملی و بهره جویی از کمترین فرصت ها ، همان "برنامه ریزی " در تمام زمینه ها است.

آنان ، پس از گذشت سال ها از آن روزگاران سخت، فواید عملی برنامه ریزی در همه جنبه های مورد نیاز جامعه خویش را به خوبی دریافته اند و اکنون نیز کوشش می کنند تا حتی در دوران آسودگی و پس عبور از گردنه های سخت، همچنان برنامه ریزی را در صدر کارهای خود قرار دهند.

در کشور ما موضوع به گونه دیگری رقم خورده است. پاره ای کاستی های معرفتی و تربیتی مانند بد بینی به تجربه های بشری به ویژه تجربه غربیان در امر اداره کشور ، بی اعتنایی به رشته های علوم انسانی به ویژه اقتصاد و مدیریت مالی ، دریافت های اشتباه از پاره ای آموزه های دینی و بی نظمی و بی انضباطی فردی ؛ همگی دست به دست هم داده و موجب شده است تا ضرورت برنامه ریزی و اداره امور بر پایه برنامه ، مورد غفلت قرار گیرد.

غفلت از برنامه ریزی و روآوردن به شتاب ، افزون بر علل یاد شده چه بسا در مواردی برخاسته از خود خواهی برخی از مسئولان و مقامات و ترجیح منافع تبلیغاتی خود بر منافع ملی است . برخی از مسئولان علاقه مند هستند تا در دوران مسئولیت خویش ، مردم دستاوردهای عمل و اقدامات آنان را ببینند و از این رو کوشش می کنند تا هر چه سریعتر کارها به نتیجه برسد . البته در مواردی نیز ، مسئولان برای بالا بردن حوزه اختیارات خود و دور کردن چشم دستگاه های نظارتی از هزینه ها ، اقدام به برهم زدن نظام برنامه ریزی می کنند .

اگر به نام سازمان ها و تشکیلات هایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای سامان دادن به امور و حل پاره ای ناهنجاری های اجتماعی به وجود آمده اند ، نگاهی شود ؛ درخواهیم یافت که موسسان آن سازمان ها و تشکیلات ها ، به جای " برنامه ریزی" برای رفع ریشه ای مشکلات ، "مبارزه" را به عنوان راه میان بر برای درمان مشکلات برگزیدند. از جمله آن نام ها می توان به 1- ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا2- ستاد مبارزه با مفاسد اجتماعی 3- ستاد مبارزه با گرانفروشی و .... اشاره کرد و اگر به راه حل های مطرح شده از سوی برخی دیگر از مسئولان نگاهی شود به عباراتی مانند " لزوم مبارزه با رانتخواری"، " ضرورت مبارزه با احتکار" و مانند آن برخواهیم خورد. همه این نشانه ها گواه این واقعیت تلخ است که در نبودن برنامه، از روی ناچاری ، به سراسیمه و شتاب در اجرای دستور العمل های ضربتی چنگ زده ایم.

اگر معنا واژه "مبارزه " مورد واکاوی قرار گیرد و عملکرد سازمان های مورد اشاره ، ارزیابی شود ؛ در خواهیم یافت که "اقدام ضربتی" ، " اقدام موقتی" و" تکرار" و"بی دستاورد بودن" از ویژگی های روش "مبارزه" با ناهنجاری ها بوده است. برای نمونه از نخستین سال های پس از پیروزی انقلاب تا کنون دست کم در پنچ نوبت ، موضوع مبارزه با گرانفروشی در سراسر کشور مطرح و با شتاب و سراسیمگی مورد اقدام قرار گرفته شده است ولی به رغم آن ، دستاورد مثبتی به دنبال نداشته و حاصل این بی برنامگی ، هدر دادن منابع و بروز و ماندگاری مشکلات و ناهنجاری های اقتصادی مانند فقر، بیکاری ، گرانی و عقب ماندگی اجتماعی و فرهنگی بوده است.

برای رسیدن به جامعه ای که تنها بر پایه برنامه ریزی حرکت کند و برای تربیت نسلی که برنامه ریزی را در صدر کارهای خود قرار دهد ، به نظر می رسد که تنها چاره ، تن سپردن به نکات زیر و مانند آن است:

1- تربیت افراد جامعه از خرد سالی بر پایه روش های تربیتی مناسب و آموختن این امر به آنان که کارها تنها با برنامه ریزی باید انجام گیرد.

2- عادت دادن افراد جامعه به حفظ سرمایه های اجتماعی و ملی و کوشش برای بهره گیری بهینه از آن .

3- بالا بردن روحیه مسئولیت پذیری در افراد.

4- تقویت نظارت جدی بر عملکرد مسئولان و ارزیابی مستمر آنان.

5- اهمیت دادن به اصل کوشش برای به دست آوردن و رسیدن به امکانات بیشتر به شکلی که افراد جامعه به میزان کوشش خود بتوانند از امکانات جامعه بهره مند گردند.
:
:
:
آخرین اخبار