شکست درایجاد ارتباط با اطرافیان میتواند عوامل روحی فراوانی داشته باشد که همه آنها در نشناختن انسان و"لایههای وجودی"وی مشترک می باشند ومادراین مقاله با واکاوی این زوایا سعی می کنیم راههای ایجاد روابطی دارای مبنا، مداوم ودلپذیر را ارائه نمائیم .
انسان دارای چهارلایه وجودی می باشد که برخی در سطح وجود انسان وقابل شناسایی سریع وبرخی دیگر در عمق وجود انسان می باشد وشناخت آن نیازمند گذر زمان می باشد.
شناخت این لایه ها برای ایجادیک دوستی به هدف تکامل طرفینی ومحبت همراه با تعادل ودوری از افراط وتفریط های مخرب ضروری می باشد .این لایه ها به ترتیب سطحی ترین تاعمیق ترین به شرح زیر می باشد:
1) ظاهروتیپ ونحوه آرایش فرد:سطحی ترین لایه وجودانسان نحوه آرایش ووضع ظاهری افراد است .یقینا وضع ظاهر هر فرد خبر از نحوه تفکر ،ایدئولوژی وجایگاه اجتماعی فرد دارد .همه ما انسان ها بطور ناخودآگاه بادیدن ظاهر افراد به قضاوت ذهنی می پردازیم وهیچکس از این رویه بیرون نیست زیرا هرجامعه ارزش ها وآدابی رادرذهن افراد ایجاد می کند که از طریق آن ،اطرافیان خویش را "کدگذاری ارزشی"می کنند.لذااگرکسی ظاهری درتضاد باآداب ورسوم قوم خویش داشته باشد مورد تمسخر ویاحتی طرد آنان قرارخواهد گرفت وازاین روست که پوشیدن لباس شهرت ، حرام گشته است .
گرچه زیبایی دارای طیفی از نسبیت است وسلایق مختلف را نمی توان نادیده گرفت ولی باید به این نکته نیز توجه شود که زیبایی وزشتی اموری تشکیکی می باشند وشدت وضعف دارند ویک سر آنها زشتی مطلق است که عبارتست از اعدام و نواقص وسردیگر زیبایی مطلق و تمامیت درکمالات،.پس مصادیقی از زشتی درعالم هست که همه در زشت بودن آن متفق القول اند ونیز مصادیقی از جمال درعالم یافت میگرددکه بالاتفاق همه آنرا زیبا می دانند.
زیبایی برحسب مقصد زیبایی تعریف می پذیرد .یعنی از آنکس که خود را آرایش می کند باید پرسید چراوبرای چه کسی خودراآرایش می کند؟آنگاه است که زیبایی که به قصد الهی باشد دارای ملاک خواهد بودودین هرآرایشی را نخواهد پسندید وآنگاه است که روایات ائمه معصومین در مورد نحوه آرایش و وضع ظاهری معنی خواهد یافت زیرا اگر زیبایی مطلقاً نسبی است وبه تفاوت افراد وحال وازمنه وامکنه متفاوت است پس چه معنا دارد که معصوم نحوه خاصی از آرایش را به مومنین سفارش می کند ؟وحال آنکه امور نسبی ملاک واحد معینی نداشته وسفارش پذیر نیشتند !از خواننده عزیز می خواهیم به کتبی امثال ِ حلیۀ المتقین رجوع کنند تا توصیه های فراوان معصومین (ع) رادرمورد ظاهر دریابند.
آرایشی که الهی باشدوبه قصد تقرب به خداوند دو خصوصیت دارد:1-جاذب خیرات عالم 2-ساطع کننده خیر به محیط اطراف
یعنی آنکس که آرایشی الهی دارد اولاً چون همرنگ وهمراه با جمال ذاتی وزیبایی جاری عالم می شود براساس «کل یعمل علی شاکلۀ» همه خوبی را به سوی خود می کشد وثانیاً مانند طبیعت الهی که آرامش بخش فطرت انسان است ،اونیز به فطرت های بیدار آدمیان لذت روحی می بخشد.
واما ز نیت شیطانی : این که نگفتیم زیبایی وگفتیم زینت بدین خاطر است که زیبایی الهی به ذات انسان برمی گردد وخداوند آرایش را ظهور زیبایی ذاتی انسان قرار دادولی شیطان چون خودش زشت سیرت وبد صورت است لذا کارش زینت بخشی به زشتی هاست تا انسان را به سوی لغزشگاه بکشاند وزینت برای موجودی بکار می رود که دارای نقص ذاتی است وقصد پوشاندن آنرا دارد ولذا شیطان زیبا نمی کند بلکه تبلیس می کند وزینت می دهد وزشتی ها را می پوشاند تا انسان را منحرف سازد وزینت اونیز دو خصوصیت دادرد:1-جاذب شرورعالم 2- ساطع شر وفساد به محیط اطراف.
اینجاست که تضاد زیبایی الهی وزینت شیطانی آشکار می گردد وآنان که برای خدا خود را زیبا می کنند وملاک های الهی درآرایش ظاهری دارند همیشه مورد طعن و استهزاء ونفرت اولیاء شیطان می باشند.
حال وقتی درجامعه با افراد مختلف روبرو می شوید بهتر است برای دوستی کردن به ظاهر وآرایش او توجه کنید وبدانید که دوستی کردن با افرادی که هم تیپ شمایند می تواند ثمربخش تر باشد.حضرت مولی المتقین می فرمایند (النفوس اشکال ،نماتشاکل منها اتفق والناس الی اشکالهم امثل )البحار /ج78/92/100
2) اخلاق ورفتار وعملکرد فرد :دومین لایه وجودی هرانسان که نسبت به لایه قبل عمیقتر است وشناخت آن مستلزم وقت بیشتر ودقت وتجربه است عبارتست از اخلاق عملی هر فرد.
وقتی شما با کسی دوستی می کنید با انسانی روبرو هستید که سالها از اجتماعات مختلف اعم از خانواده ،فامیل ،محله ،مدرسه ،مسجد ،باشگاه ورزشی و.... تاثیر پذیرفته واخلاقیات خاصی را بعنوان اخلاق برتر پسندیده خویش برگزیده که ممکن است تضاد کاملی با نحوه برخوردهای شماداشته باشد .
دراین مرحله شما به دو عامل اساسی نیازمندید:1-گذرزمان 2-باهم بودن وآزمایش فرد
باید دوست خودرا بشناسید تا بتوانید دوستش داشته باشید ودوست داشتن آن چیزهایی که نمی شناسیم کاملاً خطاست زیرا نشناختن موجد ترس وجهل ونفرت است نه عشق وعلم و وحدت .پس یک دوستی بدون شناخت یعنی عشق به هیچ وعشق به وهم وخیالات باطل که خود برای خودمان تراشیده ایم این شناخت نیازمند باهم بودن وآزمایش است .
امام صادق (ع) می فرمایند: هیچ کس را دوست خود مخوان مگر این که اورا درسه چیزبیازمایی .:اورا به خشم بیاوری وببینی که آیا این خشم اوراازحق به باطل می کشاند ،در درهم ودرینار،درسفرکردن بااو [امالی الطوسی ،646/1339]
آیا دوست من امانتدار است ؟آیا راز من را فاش نخواهد کرد؟ آیا بخشنده استوبخل نمی ورزد ؟ آیادرناراحتی کنارم می ماند وآزارم نمی دهد؟ آیا صادق است ودروغ نمی گوید؟آیا چشم به ناموسم ندارد؟آیادرسخن گفتن ناسزا وغیبت وتهمت نمی گوید ؟همه این سوالات وسوالات دیگر فقط به ماه ها وشاید سالها تجربه بدست می آید که مستلزم صبوری ودقت در دوستی است .
3) نحوه تفکر واعتقادات: سومین لایه وجودی هرفرد که براحتی قابل کشف و شناسایی نبوده بلکه نیازمند جلب اعتماد ونزدیک شدن به دوستان است لایه تفکرات واعتقادات افراد است که شناسایی آن نقش مهمی درشناخت شخصیت افراد دارد.نگاه فر د به عالم وصانع آن ،جایگاه نبی و ولی معصوم ،سطح آگاهی اواز اعتقادات دینی مانند صفات وافعال الهی ومعاد ،شناخت مواضع سیاسی او وهدفش از زندگی وهمچنین نگاه فرد به دوستی وجایگاه احترام به انسان ،تگاه فرد به جایگاه انسان وتکلیف و وظایف انسانها وبسیاری از سوالات وموضوعاتی که در این موضوع قابل بررسی است به ما کمک می کند که فرد شایسته تری را به عنواندوست خود برگزینیم زیرا دوست عامل آراسته شدن انسان است وامام صادق (ع) می فرمایند (باکسی یارشو که به او آراسته شوی وباکسی یار مشو که به تو آراسته شود ) بحار76/267
4) احساسات و عواطف : عمیق ترین لایه وجودی هرانسان عبارتست از احساسات او .انسان این لایه را بعداز اعتماد ناشی از شناخت بروز می دهد .حال اگر شناخت ،واقع بینانه وهمه جانبه باشد ،این عواطف نیز جایگاه خود را می یابد ولی اگر اعتماد دارای هیچ پایه عقلانی نباشد ،احساسات و عواطف ما نسنجیده ودچارمشکل خواهد شد .
شکست در دوستی لایه های وجودی را ازسطحی ترین به عمیق ترین، برشمردیم:
ظاهر و آرایش فرد
اخلاق عملی
نحوه تفکر واعتقادات
بروز احساسات و عواطف
حال اگر کسی بادیدن ظاهر وآرایش فرد به وی ابرازاحساسات و عواطف کند ،دچار پرش وطفره در شناخت وتعامل با لایه های وجودی انسان شده وقریب به اتفاق دوستی ها وحتی ازدواج هایی که منجر به جدایی می شوند آن دوستی هایی هستند که دو مرحله مهم وسرنوشت ساز (اخلاق عملی – نحوه تفکر واعتقادات )رانادیده می گیرند درحالی که علیت جدایی ها یا ناسازگاری اخلاقی است یا عدم یکسانی اعتقادات
ظاهر وآرایش فردی
پرش وطفره (انسان شناسی ناقص )
بروز احساسات و عواطف
پیشنهاد ما به شما این است که با عقل خود ،دوست را انتخاب کنید ومراحل چهار گانه را پشت سرهم درمورد اواجرا کنید ودر بروز عواطف خود در رابطه با دوستان خود عجله نکنید. وقتی مراحل سه گانه (ظاهر – اخلاق – اعتقاد )را گذرانیده آنگاه باکسی روبرو خواهید بود که اورا کاملا می شناسید واز ظرفیت های روانی وی آگاهید ،اداب و رسوم حاکم براخلاق وی وسلیقه وی را می شناسید لذا درکم وکیفبروز احساسات خود نسبت به وی دچار افراط وتفریط نمی شوید.
در بروز احساسات دومرحله را پشت سرهم اجرا کنید :
1- محبت عملی :شامل خرید هدیه ،دعوت کردن به شام یا هر خوردنی ،حل کردن مشکلات دوست وانجام برخی خواسته های مشروع ومعقول وی و....
2- محبت زبانی:گفتن جملات محبت آمیز به دوستان
نکته پایانی :کسی رادوست بدارید که سه صفت داشته باشد
اولاً :ازشماکاملتر وبهتر باشد .
دوماً :ثابت ولا یتغیر باشد نه حالتی ومتغیر .
سوماً :همیشه حاضر باشد تا بتواند در لحظات نیاز در کنارتان باشد.