خاطره ای تلخ که دوستان ما در
بازدیدشان از دانشگاه بزرگ شهید چمران در ذهن خود به یادگار گذاشته و با
خود به تهران بردند که به نقل از ایشان و با قلم حقیر به رشته تحریر
درآمده است.
برای بازدید از دانشگاه های کشور، این بار تهران را به مقصد استان خوزستان
که محوریت اصلی هشت سال مقاومت در جنگ تحمیلی است ترک می کنیم،می خواهیم
به دانشگاهی برویم که نقش بسیار ارزنده ای را در طول جنگ تحمیلی بر عهده
داشته است،به دانشگاهی سفر می کنیم که جانباز هشت سال دفاع مقدس است و
اکنون محور توسعه آموزش عالی استان خوزستان می باشد.پس از طی مسافت طولانی
بالاخره به اهواز می رسیم، شهری که مرکزیت استان خوزستان است.
هوا رو به خنکی است و کم کم عطر و بوی ماه مهر، ماهی که سرآغاز آموزش و
پژوهش است به مشام می رسد.شهریورماه تمام می شود و با ورق زدن تقویم تاریخ
درمی یابیم که کم کم رنگ ماه مهر پدیدار و صدای زنگ فصل دانش، تکاپو،تلاش و
حرکت، به گوش می رسد.همین طور که در شهر می گردیم به فلکه ای بزرگ می رسیم
که با دانشگاه بزرگ شهید چمران همجوار است.از فلکه هیچ حرفی نمی زنیم و
مسیر خود را با توجه به تابلوهای راهنمای شهری ادامه می دهیم،با دیدن
تابلوی راهنمای دانشگاه، آهی از اعماق سینه سوخته ی مان می کشیم و به خاطر
اشتباه فاحش شهرداری و عدم دقت و نظارت کافی در طراحی تابلوی مذکور که منجر
به از قلم انداختن واژه مقدس شهید شده است مواجه می شویم.
از بزرگ مردی سخن می گوئیم که سردمدار علم بود و عمل،آری شهید دکتر مصطفی
چمران که رشادت ها و دلاوری های او در زمان جنگ تحمیلی بر هیچ کسی پوشیده
نیست.انتظار داشتیم نمادی زیبا از این شهید والا مقام در این فلکه بزرگ
ببینیم اما وقتی مشاهده نمودیم که هیچ یک از اصول مدیریت شهری در طراحی و
ساخت این فلکه رعایت نشده است از انتظارمان صرف نظر می کنیم.
قبل از ورود به دانشگاه قصد داریم نمای بیرونی آن را با نگاه یک شهروند
خوزستانی به نظاره بنشینیم، پس مسیر گلستان را انتخاب و شروع به حرکت می
کنیم.هنوز چند صد متری از فلکه نگذشته ایم که در سمت چپ،درب غربی دانشگاه
شهید چمران توجه ما را به خود جلب می کند،همراهان ما در خصوص این درب درد
دل ها دارند که فکر می کنم شنیدنی است.
آنها می گویند قریب به سه ماه است که مسئولین دانشگاه با اهدف مشخص و از
پیش تعیین شده و جلسات متعدد با کارشناسی های صورت گرفته تصمیم می گیرند در
ایام تعطیل دانشگاه که معمولاً همه ساله از اواسط تیرماه آغاز و تا اوایل
شهریور ماه ادامه دارد شروع به ساخت پروژه سر درب غربی دانشگاه
نمایند.
ورودی دانشگاه تخریب شده و زمینه برای شروع یک پروژه مهم که دو هدف
اصلی را در برنامه خود دارد فراهم می آورد. هدف اول تغییر ساختار ورودی
دانشگاه و سردرب آن با طراحی جدید و منحصر به فرد بوده و هدف دوم زیبا
نمودن نمای ورودی دانشگاه برای فضای بیرونی و شهری است که نه تنها برای
زیباسازی فضای شهری به هیچ عنوان مورد توجه شهردار منطقه قرار نگرفت بلکه
از همان ابتدای کار با مخالفت های شدید ایشان از ادامه روند ساخت این
پروژه جلوگیری به عمل آمد.
مسئولین دانشگاه در ابتدا با مسئولین شهرداری منطقه وارد مذاکره می شوند که
پس از مذاکرات انجام شده نتیجه ای حاصل نمی شود و شهردار منطقه به هیچ
عنوان اجازه ی از سر گرفتن پروژه را نداده و صدور مجوز ساخت را منوط به
پرداخت بدهی های معوقه عوارض نوسازی شهری که با توجه به کمبود اعتبار
دانشگاه پرداخت نشده است می داند. بعد از این اتفاق و گذشت یک هفته و با
توجه به تخریب درب غربی و عدم دریافت نتیجه مطلوب از شهرداری منطقه،
مسئولین دانشگاه موضوع را با شهردار اهواز مطرح و مکاتبات لازم با ایشان
انجام می شود که بر اساس پیگیری های صورت گرفته شهردار اهواز با اعلام نظری
مساعد به شهرداری منطقه دستور صدور ادامه ساخت پروژه را صادر می نماید که
علیرغم دستور شهردار و پیگیری های صورت گرفته دانشگاه، شهردار منطقه
مجدداً به مخالفت شدید می پردازد و مانع ادامه فعالیت دانشگاه برای ساخت
این پروژه مهم می شود.
همین طور که به حرفهای دوستانمان گوش می دادیم به ناگاه یاد پروژه سر درب
دانشگاه تربیت مدرس تهران افتادم که پس از مطرح شدن موضوع ساخت سردرب آن
دانشگاه با طراحی که صورت گرفته بود شهرداری تهران وارد عمل شده و برای
زیباسازی شهر با در نظر گرفتن اعتباری میلیاردی رأساً برای ساخت سردرب این
دانشگاه اقدام نمود.
با توجه به گذشت قریب به یک ماه از تخریب درب ورودی غربی و پیگیری های مکرر
و مذاکرات صورت گرفته مسئولین دانشگاه شهید چمران با شهردار اهواز نتیجه
ای حاصل نمی شود، دانشگاه کم کم در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید قرار می
گیرد در حالیکه عدم توجه مسئولین شهرداری به
اهمیت موضوع، نمایی نامناسب از این دانشگاه در شهر اهواز پدیدار می شود.
پی گیری های دانشگاه به شهرداری خلاصه نشده و مسئولین، موضوع را به معاونت
عمرانی استانداری خوزستان منعکس و حساسیت موضوع را متذکر می شوند،که علیرغم
طرح موضوع با استاندار و تأکید ایشان برای سرعت بخشیدن به اتمام پروژه درب
ورودی دانشگاه، شهرداری منطقه نه تنها مجوز لازم را صادر نمی کند بلکه از
ادامه فعالیت برای ساخت این پروژه توسط دانشگاه خودداری می نماید.
نفس عمیقی می کشیم و با خود به فکر فرو می رویم و تنها چیزی که در ذهنمان
به آن توجه می کنیم این است که چرا این قبیل مسائل که با مذاکراتی ساده
انجام می شود با بی تدبیری مسئولین امر به مشکلی بزرگ تبدیل می شود تا جایی
که علیرغم دستور استاندار باز هم شهرداری منطقه به خود اجازه می دهد حتی از
دستور ایشان سرپیچی نماید. دیگر جایی برای حرف نمی ماند، درد و دل همکاران
دانشگاهی زیاد بود و آنقدر در عمق این مسئله فرو رفتیم که متوجه گذشت زمان
نشده و به دانشگاه بزرگ شهید چمران اهواز رسیدیم.