آقای A فرماندار فلان شهر همزمان سرپرست یک اداره کل استانداری می شود، آقایB فرماندار سابق فلان شهر ، سرپرست یک اداره مهم اقتصادی استانداری و سرپرست سازمان مهم دیگری می شود و پس از مدتی سرپرستی یک معاونت استانداری نیز به وی سپرده می شود. آقای C فرماندار فلان شهر، پس از مدت ها با سرپرست اداره شدن فرمانداری بهمان شهر به آن شهر منتقل می شود تا فلان شهر نیز برای مدتی طولانی با سرپرست اداره شود ....
خوزنیوز: خرداد ماه آخرین ماه از پنجمین سال مدیریت استاندار سرپرست ها بود. سید جعفرحجازی که اوایل تیرماه 1386 معارفه شد، شاید خود نیز به مخیله اش خطور نمی کرد که بتواند پنج سال این سکان حساس را در اختیار داشته باشد. قلمرویی که علیرغم اهمیت و پهناوری، بسیاری از مدیران بزرگ که برای اندوخته های سالهای مدیریت خود از اعتبار و سابقه بیم داشتند، نپذیرفتند که از بیم موج در این دریا سکانداری کنند و ساحل امن را برگزیدند.
در این میان حجازی که سالها قبل در دهه 70 در سمت معاونت عمرانی استاندار مشق این روزها را کرده بود و پیش از آمدن به ساختمان سه پره استانداری، با ریاست بر سازمان آب و برق خوزستان، پرستیژ استاندار را نیز پیدا کرده بود بواسطه ارتباطاتی که در پایتخت داشت با رفتن ناگهانی امیر حیات مقدم از استانداری – که از قضا با مدیریت دو ساله خود بحرانهای امنیتی را آرام کرده بود و فضای عمرانی استان را مهیا – توانست در بهترین شرایط این کشتی به ساحل نزدیک شده را تحویل بگیرد.
در آن دوران بواسطه اتفاقاتی که در خوزستان رخ داده بود، مدیران ارشد کشور از اختصاص اعتبارات کلان برای خوزستان دریغ نمی کردند و بالطبع از حجازی نیز که سابقه معاونت عمرانی استانداری را در کارنامه خود داشت و همچنین بواسطه حضور در فضای دانشگاه و ارتباط با نخبگان انتظار می رفت خوزستان پس از سالها روی خوش را به خود ببیند.
حجازی در این 5 سال علیرغم مدیریت بر جامعه موزاییکی خوزستان توانست به مانند اروند رود با ظاهری آرام استان را مدیریت کند. اما باید دید به مانند این رود مرزی که در پس ظاهر آرام و ساکت ، درونی پر تلاطم وغوغا دارد، در بطن این مدیریت چه می گذرد. البته شاید هیچگاه به واسطه تنگ کردن حلقه اطرافیان استاندار، سیم خاردار کشیدن در حریم برخی حوزه ها و بایکوت خبری از درون این دوران نتوان تحلیلی جامع و کامل ارائه داد، اما شاید بتوان با رجوع به برخی افعال و آثار به قدری عملکرد پنج ساله استانداری که قرار بود خوزستان را متحول کند، به نقد کشید.
احمدی نژاد می شکند، حجازی می بنددمحمود احمدی نژاد در اوایل دولت نهم : «بنده از ابتدا هم اعلام كردم برای این قدم در میدان گذاشته ام كه حلقه های بسته مدیریتی را بشكنم... این افراد در گلوگاههای مختلف مستقر شدند و سهم خودشان را بر سهم ملت ترجیح دادند و اگر می خواست كاری در كشور شكل بگیرد حتماً میبایست از مسیر آنها عبور میكرد و برای دیگران حقی قائل نبودند و این افراد بتدریج به یك طبقه ممتاز در كشور تبدیل شدند و یك حلقه بسته مدیریتی شكل گرفت كه تنها آدمها جابجا میشدند اما اساس كار مانند هم بود و یك عده خاص را به بازی میگرفتند و دراین حلقه دارای منافع مشترك بودند.»اینکه رییس جمهور در عملی کردن این هدف خود چقدر موفق بوده قطعا نمی تواند از اجرایی شدن خواسته اش در استانها که دولتی کوچک هستند جدا باشد. متاسفانه حجازی نشان داد که در این مورد برخلاف جریان رییس جمهور شنا می کند. اندکی تامل در مدیران استان در دوره فعالیت وی گواه این مدعا است.
آقای A فرماندار فلان شهر همزمان سرپرست یک اداره کل استانداری می شود، آقایB فرماندار سابق فلان شهر ، سرپرست یک اداره مهم اقتصادی استانداری و سرپرست سازمان مهم دیگری می شود و پس از مدتی سرپرستی یک معاونت استانداری نیز به وی سپرده می شود. آقای C فرماندار فلان شهر، پس از مدت ها با سرپرست اداره شدن فرمانداری بهمان شهر به آن شهر منتقل می شود تا فلان شهر نیز برای مدتی طولانی با سرپرست اداره شود، آقای D همزمان سرپرست و رییس 3 پست است، آقای E همزمان مسئول یکجا و سرپرست جای دیگری است و ...
البته شاید بسته بودن این حلقه مدیریتی وقتی بحرانی تر شود که گاه از همین حلقه نیز برخی مهره های درشت - چهره هایی که در سابقه و توانایی شانه به شانه استاندار می زدند- کنار می رفتند ، عزل می شدند و یا بدون مقاومت مسئولیتی خارج از استان می گرفتند و می رفتند و البته برای آنها جایگزینی انتخاب نشده و پست شان مدت ها با سرپرستی اداره می شد و پس از سپری شدن زمان اگر هم انتخاب شد هیچگاه چهره ای هم طراز آنها جایگزین شان نشد. در این مدت، بسیاری از نیروهای جوان و نخبه استان نیز از چشم استاندار دور ماندند و یا پس زده شدند .
تعویض پی در پی مدیران، بلاتکلیفی چند ماهه معاونت های مهم سیاسی اجتماعی و عمرانی استانداری آنهم در ایام انتخابات، تعویض چهار معاون و سرپرست معاونت سیاسی اجتماعی و چهار معاون و سرپرست معاونت عمرانی و عدم ثبات مدیریت در استانداری خوزستان علاوه بر تنگ نظری در گشودن حلقه های در حال انقباض مدیریت، بی ثباتی را نیز در بدنه مدیریت استان جاری کرد و بسیاری از مدیران استان بیش از اینکه به حرکتی رو به جلو بیاندیشند از عقبه خود نگران بودند.
شاید خسارت های وارد شده به بدنه مدیریت استان در این سالها را بتوان آسیبی جدی به تربیت مدیران و میدان دادن به جوانان نخبه استان دانست که تا سالها نتوان آثار و صدمات آن را از بین برد.
آیا استاندار حجازی در یک سال باقیمانده از دولت دهم همچنان مشی مدیریتی پنجساله خود را ادامه می دهد یا اینکه مدیران جدید و جوانان مستعد و متخصص استان می توانند به حلقه بسته مدیریت استان راه پیدا کنند؟
این سلسله مطالب را در خوزنیوز دنبال کنید.
با یک سوال حرفم را می گویم: به فرض که استاندار محترم خیلی هم خوب کار کرده باشد، چه تضمینی وجود دارد که جریان مدیریتی در خوزستان به سمت و سویی مناسب پیش برود؟
لطفا خوب فکر کنید که منظورم چیست...