نوبت به طرح حقوق خبرنگار می شد می گفتند چون وقت تمام است صحبت کوتاه باشد. چرا؟ چون خبرنگار باید همواره به سردبیر و مدیر مسئول کولی بدهد / عملکرد گاه نا متعادل و گاه ناصحیح خانه مطبوعات خوزستان در همه دوره هایش به قدری در ذهن منِ خبرنگار تاثیر سوء گذاشت که در شرایط پیش روی کاری، چاره ای جز حذف هرآنچه از این خانه که در ذهن باقی مانده نداشتم
خوزنیوز: در ادامه سلسله مطالب بررسی وضعیت
خانه مطبوعات خوزستان مجتبی گهستونی روزنامه نگار خوزستانی نظراتش را در یادداشتی برای ما نوشته است که می خوانید. این سلسله مطالب را در
خوزنیوز دنبال کنید.
مجتبی گهستونی: عملکرد گاه نا متعادل و گاه ناصحیح خانه مطبوعات خوزستان در
همه دوره هایش به قدری در ذهن منِ خبرنگار تاثیر سوء گذاشت که در شرایط
پیش روی کاری، چاره ای جز حذف هرآنچه از این خانه که در ذهن باقی مانده
نداشتم.
یک شعار مهم که خیلی ها به آن باور و اعتقاد ندارند وجود دارد که می گوید:
شهر ما خانه ماست که این شعار مرا یاد موضوع دیگری می اندازد و آن اینکه
آیا خانه مطبوعات خانه تو هست که جوابم این است که این خانه خانه من نیست.
چرا که در مهم ترین مقاطعی که منِ خبرنگار به حمایت های همه جانبه نیاز
داشتم از آقایان همه دوران های خانه مطبوعات خبری نبود. این اتفاق ممکن است
برای خیلی های دیگر هم افتاده باشد.خیلی ها را سراغ دارم که به خاطر قطع
بخشی از جیره شان هیهات می کنند و زمین و زمان را به هم می دوزند ولی
وقتی نوبت حمایت از دیگران می شود آنوقت فکر می کنند که باید آرامش را پیشه
کرد و محافظه کار می شوند.
از خانه مطبوعات نه تنها به خاطر اینکه چون خیرش به من نرسید گله دارم بلکه
به آن خاطر که کاری ماندگار برای اهالی مطبوعات که درحافظه بماند انجام
نداد، گله مند هستم. خانه مطبوعات برای یک عده خاص که منافعی داشت خانه
است. خانه زمانی گرم و نرم است که دل آدم در آن خوش باشد. بزرگترین دستاورد
بخش اعظم همه دوره های خانه های مطبوعات خوزستان فقط حرف زدن و زیره به
کرمان بردن است. از خودشان بپرسید که چکار کردند. واقعا جز یک سری کلی گویی
کاری نکردند. من قسم می خورم که خیلی از این آقایان و خانم ها آنقدر ناحقی
دیدند ولی دم برنیاوردند و گذاشتند به حساب شرایط طبیعی روزگار. دهن کج می
کردند و با صدای کلفت می گفتند: "مصلحته".
مطبوعات خوزستان در یک دهه اخیر در خصوص حل بحران های پیش روی مطبوعات فقط
فرصت سوزی کرد.البته فرصت سازی های مناسبی برای مطرح کردن یک عده که می
خواهند برای همیشه پدر خوانده مطبوعات باشند کرد. در این شرایط به فکر حل
چالش در عرصه انتظارات مخاطب، چالش درعرصه زيرساختهاي فرهنگي، چالش در عرصه
واقعيات جهاني و چالش در عرصه خانواده روزنامه نگاران نبود.در بین بخشی از
مطبوعاتی ها و مدیرانی که با رسانه سر کار دارند و داشتند عده ای که
خودشان از همه سیاسی تر بودند با استفاده از رانت قدرت برای دیگران صفحه
سازی کردند برخورد حذفی کردند.این دیگه آخر مردانگی شان بود.
من چند سالی هست که خود خواسته از محافل هم اندیشی بعضی اهالی مطبوعات
کناره رفته ام. اما حضور در خود مطبوعات را با چنگ و دندان حفظ کردم. چرا؟
چون همواره به عنوان نماینده بسیاری از خبرنگاران درد دل این قشر را در
جلسات مطرح می کردم نوبت به طرح حقوق خبرنگار که می رسید می گفتند چون وقت
تمام است صحبت کوتاه باشد. چرا؟ چون خبرنگار باید همواره باید به عده ای از
سردبیران و خیلی از مدیر مسئول ها کولی بدهد. همین اتفاق چند ماه قبل در
یکی از جلسات افتاد. این نشست برای بررسی وضعیت موجود و شرایط خانه مطبوعات
برگزار شد و تنها خبرنگار موجود در آنجا من بودم. ما بقی یا سرپرستان
مطبوعات کشوری، یا سردبیران و یا مدیران مسئول نشریات بودند. حضور من در
آنجا بعد از چند سال اتفاق می افتاد. حرف من به آن دوستان این بود که چون
امروز به رای و نظر من و امثال من احتیاج دارید سر سفره خود دعوتم کرده
اید. من در جمع کسانی نشسته بودم که بخشی از آنها سانسورچی روزنامه خود
هستند. با میل و سلیقه خود و نه با دستور دیگران فکر می کنند باید روزنامه
نگاران مستقلی همچون امثال مرا حذف کنند. چطور می توانند بخشی از تاریخ
مطبوعات خوزستان در بعد از انقلاب را حذف کنند درحالی که سابقه مطبوعاتی من
از بسیاری آنان بیشتر است. آیا فکر نمی کنند که یک روز دیگر هم خودشان
توسط دیگران حذف می شوند.
در فضای رسانه ای وقتی برخی در رفتاری غیر قانونی به دنبال حذف هستند و در
رفتاری دیگر خود و همکارانش تلاش می کند یک عده افراد گزینشی را بدون آنکه
خود بخواهند کنار هم بنشانند تا خانه مطبوعاتی فرمایشی را تشکیل دهند در
چنین شرایطی قطعا خانه مطبوعات پا نمی گیرد و عده ای هستند که از این نا به
سامانی با نمد برای خود کلاهی درست کنند. واقعا برای اداره کل فرهنگ و
ارشاد اسلامی خوزستان سخت بود که یک فراخوان می داد و همه اهالی مطبوعات را
دعوت به جلسه ای هم اندیشی می کرد؟ قطعا جواب خیر است اما دلیل آن این است
که می خواست برای خود یار گیری کند بخش عمده ای از کارهای اداره مطبوعات
همین است. چون با دادن مجوز نشریه فقط می خواهد آمار جمع کند. کجاست
خانه مطبوعات ، انجمن صنفی روزنامه نگاران و انجمن خبرنگاران که از حقوق من
و امثال من دفاع کند. واقعا در صلاحیت برخی مسئولین هست که به
بعضی رسانه ها و دوستانش توصیه کند که مطلب فلان شخص را کار نکنید چون من
از آن خوشم نمی آید. در شان چنین کسی هست که برای بعضی رسانه ها
مجوز بگیرد و شرایط را برای گرفتن یک نشریه تخصصی از سوی یک مطبوعاتی با
سابقه فراهم نیاورد. خوب اگر خانه مطبوعات درست و حسابی داشتیم که به آن
گله گی می کردم. از خانه مطبوعات ایران هم من و خیلی های دیگر که مشکل صنفی
دارند برشی نمی بینیم که حرفمان را آنجا بزنیم.
نتیجه همه آن رفتارهای ناصحیح هیچ چیز جز دور باطل نبود. این وسط عده ای به
انواع سود و رانت می رسند و عده ای دیگر مثل بسیاری خبرنگاران همچنان باید
تو سری خور باقی بمانند. در این میان هفته نامه ها روز به روز ذلیل تر می
شوند و مدیران بعضی روزنامه ها به سرمایه های آنچنانی دست پیدا می کنند
مدام از نداری و ورشکستگی سخن می گویند.چون فکر می کنند مثل همان روزهای
نخست خبرنگاری سرت را شبیه کبک توی برف کرده ای و متوجه این پیچش مو نیستی.
خانه مطبوعات مهم ترین وظیفه اش رسیدگی به مسائل صنفی اعضایش است. به
تاریخچه خانه مطبوعات خوزستان نگاه کنی می بینی خیرِ خانه مطبوعات را کسانی
برده اند که در نخستین دوره فعالیت خانه مطبوعات صاحب سرپناه شدند.
با این حال تجربه نشان داده است که خانه های مطبوعات در کشور موفق نبوده
است. از نظر من بهترین راه حل این است که دولت از زیاده خواهی دست بردارد و
از دخالت در حوزه خانواده مطبوعات پرهیز کند و شرایط را به گونه ای فراهم
آورد تا خود اهالی مطبوعات با راه ندازی تشکل های صنفی دارویی برای درمان
بیماری مطبوعات پیدا کنند. امروز جای خالی انجمن های تخصصی خبرنگاران،
سردبیران، مدیران مسئول، صفحه آراها خالی است. کی گفته همه راهها به خانه
مطبوعات ختم می شود.
من پیشنهاد می دهم که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و عده ای دیگر
که در نبود نهاد صنفی مشخصی به ریاست و کیاست می پردازند فکر کنند تا حالا
که دقیقه 90 بازی است و خودشان بازیکن فیکس بوده اند اما اجازه دهند از
این پس که وقت اضافه است انجمن های صنفی شکل بگیرند و اهالی مطبوعات کار
اصلی را انجام دهند.
پیشنهاد دیگر من این است که اهالی مطبوعات در فضایی سالم و با استفاده از
ظرفیت های قانونی نظام و به صورت خودجوش زمینه برگزاری نشست های تخصصی اما
متداوم را با حضور افراد با تجربه و آگاه فراهم آورند تا مطبوعات خوزستان از
این مرحله ذلیل شدن دوری پیدا کنند. در این میان خود اداره کل فرهنگ و
ارشاد خوزستان اگر دوست دارد که اهالی مطبوعات را زیر یک سقف ببیند با دعوت
از مدیران رسانه های بزرگ به خوزستان زمینه را برای ارتباط فرا استانی
فراهم آورد.
من از بعضی بزرگان سنی مطبوعاتی و مدیران رسانه در اداره کل فرهنگ و ارشاد
خوزستان درخواست دارم و خواهش دارم که برای نشان دادن حسن نیت خود به
موفقیت اهالی رسانه حسادت نکنند و سعی کنند که کینه ها و حب و بغض ها را
کنار بگذارند و فقط به فکر انسجام مطبوعات باشند.