خوزنیوز- شاهین بختیاری: بی مقدمه می گویم: چند وقتی اسن که هر چند روز یک قلم کالای اساسی و مایحتاج عمومی مردم نایاب یا کمیاب و سپس گران می شود، به گونه ای که دست کوتاه بیش تر مردم به خرماهای بر نخیل نمی رسد!
البته پیش از گران شدن کالاها، برخی از واردکنندگان یا همان از ما بهتران-که انگاری علم غیب دارند- دست به کار می شوند و شروع می کنند به وارد کردن همان کالا! برای مثال: با صدور دام به کشورهای همسایه و در نتیجه افزایش قیمت گوشت گوسفندی- که این یک سر قضیه است و سر دیگر آن رشته ی دراز دارد و از دستان ما خارج است و بر ما هم معلوم نیست که سر آن به کجا بند است- مسوولان مربوط وارد عمل می شوند و از واردات گوشت یخ زده یا سرد و هکذا گرم سخن به میان می آورند و بعد از چند روز توزیع این گوشت ها در برخی از فروشگاه های بزرگ و قصابی ها شروع می شود و نیازمندان نیز صفوف طولانی منظم و بعضن نامنظم و هرکی به هرکی تشکیل می دهند که در برخی مناطق نیز به برخوردهای کلامی و غیر کلامی(فیزیکی) منجر شده است!
خبرنگار خوزنیوز ظهر شنبه سیزدهم بهمن در امانیه و زیتون کارمندی اهواز گشتی زد و قیمت های گوشت های قرمز وارداتی را جویا شد که البته فروشگاه ها و قصابی ها از تمام شدن گوشت خبر می دادند و این که هفته ی دیگر باید برای دستیابی به گوشت مراجعه کنید.
گفتنی است: یک قصابی در گوشه ای از فروشگاه زنجیره ای واقع در زیتون کارمندی در دو تابلوی بزرگ از گوشت گرم گوساله به قیمت 55 هزارتومان خبر داده بود اما همین گوشت را 65 هزار تومان می فروخت و می گفت: ده هزار تومان گران شده است! البته در امانیه هم گوشت گرم گوسفندی وارداتی از شصت تا هفتاد هزار تومان بر مبنای این که از کدام قسمت بدن گوسفند باشد در نوسان بود! اما از خود گوشت خبری نبود و تنها ترکیب گوشت تمام شد بود که گوش ها را می نواخت!
خلاصه این که در بازار بلبشو و هردمبیل شهر ما نه چیزی دستگیرمان شد و نه نگاه گیرمان که در نهایت چرا در یک شهر، گوشت های وارداتی 29 هزار تومانی مدتی است با قیمت های 38 و 55 و 65 و 70هزار تومان و بیشتر به فروش می رود و مسوولان مربوط هم در این باره اطلاع رسانی دقیق نمی کنند که در اصل قیمت گوشت های وارداتی گوسفند و گوساله چند است تا مردم همیشه در صف- که بیشترشان هم کارت ملی در جیب دارند، با یک نگاه به جیب های شان و با نگاهی دیگر به قیمت های رنگارنگ گوشت های وارداتی، تکلیف خود را بدانند که می توانند گوشت بخرند یا نمی توانند و ابتدا باید تارهای عنکبوت جیب های شان را بتکانند و بعد بیایند و در صفوف بی شمار همشهریان شان بایستند!
شاید هم تمام موارد بالا به مسوولان مربوط، مربوط می شود و اصلن و ابدن به ما مربوط(!) نمی شود و بی خود عرض و طول خود می بریم و به مسوولان مربوط زحمت می دهیم!!