سوپراستارهای امروز سینمای مزلّف ایران امثال بازیگرانی نیستند که لیوان حیا را سرکشیده اند و بی غیرتی را به اوج رسانده، صورت خود را بوم نقاشی می کنند و در آتلیه های عکاسی حاضر می شوند تا دلبری کنند از جوانان، در سپاه شیطان؛ سوپراستارهای واقعی ایران همان کسانی هستند که هر روز در گوشه کنار شهر، در کنار کپسول های اکسیژن و ویلچرهای روان، جان می دهند و طعنه امثال ذی شعورانی! همچون من را نیز تحمل می کنند که ای داااااااد از سهمیه دانشگاه برای فرزندانشان و یا مجوز ورود به طرح ترافیک برای ماشینهایی که باید با دست ترمز بگیرند نه با پا!
«سعادت آباد»
فیلم امشب سینماهای تهران؟
خیر!
فیلمبرداری این فیلم، شب گذشته در «سعادت آباد» به پایان رسید.
طبق آخرین خبرهای رسیده قرار است فردا یکشنبه مورخ 9 آبان 1390 رأس ساعت 8صبح از «ماشاءالله عبدی» بازیگر نقش اول فیلم «سعادت آباد» در مقابل منزل اش تقدیر به عمل آید.
او که 30 سال کپسول اکسیژن به همراه داشت و با غول شیمیایی دست و پنجه نرم کرد، سرانجام شب گذشته برای همیشه از این عرصه خداحافظی کرد.
«ماشاءالله عبدی» 30 سال در نقش یک جانباز شیمیایی نقش آفرینی کرد؛ او نه تنها سوپر استار نشد و عکس اش بر در و دیوار و بیلبوردهای تبلیغاتی شهر آویخته نشد، بلکه از دستمزدهای میلیونی برای او نیز خبری نبود.
«ماشاءالله عبدی»ها سوپراستارهای واقعی سینمای انقلاب ایران هستند؛ با این تفاوت که امثال«عبدی ها» در برابر «الله» سر تعظیم فرود آوردند و اعتقاد داشتند که «راه قدس از کربلا می گذرد» نه لس آنجلس و سینمای هالیوود!
سوپراستارهای امروز سینمای مزلّف ایران امثال بازیگرانی نیستند که لیوان حیا را سرکشیده اند و بی غیرتی را به اوج رسانده، صورت خود را بوم نقاشی می کنند و در آتلیه های عکاسی حاضر می شوند تا دلبری کنند از جوانان، در سپاه شیطان؛ سوپراستارهای واقعی ایران همان کسانی هستند که هر روز در گوشه کنار شهر، در کنار کپسول های اکسیژن و ویلچرهای روان، جان می دهند و طعنه امثال ذی شعورانی! همچون من را نیز تحمل می کنند که ای داااااااد از سهمیه دانشگاه برای فرزندانشان و یا مجوز ورود به طرح ترافیک برای ماشینهایی که باید با دست ترمز بگیرند نه با پا!
شب گذشته یک جانباز شیمیایی دیگر زنده و رها شد از شرّ کنایه های من و تویی که بی شرمانه می نازیم بر غیرت نداشته مان، نه بر اوج ایثار و فداکاری های ایشان!
فردا یک فرصت است. برای منی که شاید تابحال یک سوپراستار را از نزدیک ندیده باشم. فرصت است برای من، برای استشمام بوی بهشت از پیکر پاک یک سوپراستار!
امروز من از تو دعوت نمی کنم برای حضور در این تشییع جنازه! از خودم، از نفس امّاره خودم دعوت می کنم تا به سعادت آباد، خیابان سرو غربی، خیابان بخشایش، کوچه پانزدهم غربی رفته و یک سوپراستار بازنشسته را از نزدیک ببینم.
سوپراستاری که سربلندتر است از من و تو، برابر ارباب بی کفن اش، حسین(ع) و صاحب الزمان(عج) و نایب بر حقش، علی زمان.
من و تویی که سوپراستاری را فقط و فقط در سینمای هالیوود می بینیم و گیشه های سینمای فعلی ایران!
سعید محتشمی /
وبلاگ آچارکشی سیاست